ازدواج دانشجویی

اگر متاهل شدی از خوابگاه بیرون می‌شوی و باید به فکر شام همسرت هم باشی و سر وقت هم در دانشگاه حاضر شوی، چون خبری از سرویس آماده در ورودی خوابگاه نخواهد بود! اگر هم هوس داشتن فرزند به سرت زد، آن‌وقت پزشکان و پیراپزشکان محترم خودشان حساب تو را خواهند رسید!

گروه صنفی و دانشجویی خبرگزاری دانشجو؛ چند سالی است که با کاهش نرخ رشد در چند شاخص ازدواج، باروری و جمعیت، و نیز افزایش نرخ طلاق، سن ازدواج و الگوهای زندگی مجردی و انفرادی، زنگ خطری بسیار جدی برای آینده کشور به صدا درآمده است. کارشناسان و ناظران دلسوز از لزوم توجه به این زمینه مهم و چاره‌جویی برای تغییر الگوی رشد نامطلوب در شاخص‌های ذکر شده، با قید اضطرار سخن می‌گویند؛ آن‌چه در اهتمام به آن نهادهای مسئول، در عرصه‌های مختلف سیاست‌گذاری، قانون‌گذاری، اجرایی، فرهنگی و... باید با لحاظ اولویت ویژه، در مقام چاره‌جویی و جبران برآیند.

 

در ادامه مطلب همراه دانشجو ایران باشید

نحوه برخورد مدیریت آموزش عالی با این دغدغه مهم

در این میان، رونق زمینه آموزش رسمی (آموزش و پرورش و آموزش عالی) تا بالاترین مراحل، با توجه به فراگیری و امکانات گسترده آن برای همگان، از سویی فرصت ارزشمندی در مسیر رشد سطح عمومی تحصیلات و تربیت نیروی انسانی متخصص برای رشته‌های مختلف فراهم شده، و از سوی دیگر، به دلیل وجود خلا در برخی زمینه‌های سیاست‌گذاری، مدیریت و اجرا، با آسیب‌هایی همراه است. از این جمله، تاثیر سوء زمینه آموزشی بر الگوی خانواده؛ آن‌چه با عدم انعطاف لازم در برنامه‌ریزی مناسب برای امکان هماهنگی تحصیل با ازدواج، تشکیل خانواده، باروری یا فرزندداری و نیز تامین معاش، بروز و ظهور پیدا می‌کند.

 

با احتساب سنوات دبیرستان، دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد، اگر همه این مقاطع پیوسته باشد، خود معادل یک دهه از عمر فردی است؛ حال با محاسبه زمان لازم برای اتمام دوره سربازی، در مورد آقایان، انتظار شغلی، تثبیت شغلی، تامین حداقل‌های مالی لازم و  موارد دیگر، سن ازدواج برای افرادی که مبتنی بر تحصیلات دانشگاهی به استقبال آینده شغلی و خانوادگی رفته‌اند بسیار بالا خواهد گرفت. به همین تناسب، فرزندآوری و تمایل به تعدد فرزند نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد و طبیعتا با یک الگوی مختل در خانواده مواجه می‌شویم؛ ازدواج زمان‌گذشته (!)، فرزندآوری دیرهنگام و محدودیت فرزندان به یک یا حداکثر دو فرزند.

 

در این نوشتار در مقام بررسی همه‌جانبه این موضوع نیستیم؛ تنها برآنیم تا تاملی کوتاه در نسبت الگوی رایج در شمول امکانات رفاهی ـ دانشجویی دانشگاه‌ها با دغدغه‌ای که در بند اول طرح شد داشته باشیم. این‌که آیا دانشگاه در ایفای نقش حداقلی خود در این زمینه وضع مناسبی دارد یا خیر...

 

در فهرست کوتاه عناوین خدمات رفاهی ـ دانشجویی دانشگاه‌ها، چند مورد از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ اسکان دانشجویی، تغذیه دانشجویی، تسهیلات دانشجویی (وام تحصیلی، وام شهریه، وام ضروری، وام مسکن و...). از این موارد نیز اسکان اهمیت بیشتری برای دانشجویان دارد...

 

با توجه به الگوی مهاجرت تحصیلی، یعنی مهاجرت دانشجویان از محل زندگی خانوادگی به محل تحصیل، که شامل تعداد قابل توجهی از دانشجویان شاغل در دانشگاه‌های مختلف کشور می‌شود، اسکان دانشجویی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چه بسا یکی از دغدغه‌های اساسی در آغاز تحصیلات دانشگاهی همین مساله اسکان است و مشکلات دانشگاه‌ها در محدودیت امکان واگذاری خوابگاه به همه دانشجویان، بخش قابل توجهی از ایشان را دچار معضل می‌کند. این محدودیت در مورد خوابگاه مجردی همواره از عناوین مشکلات دانشجویی شناخته‌شده بوده و بسیار در باب آن سخن رفته است. با این وجود اما وضع در مورد دانشجویان مجرد بسیار متفاوت از وضع اسکان دانشجویان متاهل است؛ با این توضیح که امکانات برای اسکان مجردی دانشجویان به مراتب گسترده‌تر از اسکان متاهلی بوده و از طرفی، تامین مسکن دانشجویی برای فرد مجرد بسیار آسان‌تر از فراهم آوردن مسکن مناسب برای زندگی متاهلی است.

 

مقایسه تلخ زندگی دانشجویی قبل و بعد از تاهل

وقتی دانشجویی به عنوان یک فرد مجرد وارد دانشگاه می‌شود، با فرض آن‌که دانشجوی روزانه باشد، می‌تواند یک تخت در یک اتاق از خوابگاه دانشگاه خود دریافت کند و در کنار آن از امکان دریافت شام (با تعرفه دانشجویی)، امکان استفاده از سرویس رفت و آمد به دانشگاه (با تعرفه دانشجویی) و برخی امکانات دیگر (مثل امکان استفاده از فضاهای ورزشی، اردوهای دانشجویی، امکانات کتابخانه‌ای در خوابگاه و حتی اینترنت با تعرفه دانشجویی و مانند آن) استفاده کند. این‌همه را با لحاظ عدم رضایت کافی از کیفیت خدمات در نظر می‌گیریم. یک دانشجوی متاهل اما اوضاع متفاوتی دارد! او تنها از درب دانشکده میهمان دانشگاه است و این‌که شب را کجا گذرانده، شامی برای خوردن داشته یا نه، چگونه و با چه وسیله‌ای خود را به دانشگاه رسانده و  موارد دیگر، هیچ دخلی به دانشگاه و مسئولین دانشگاهی ندارد!!

 

احتمالا عنوان خوابگاه متاهلی به گوش شما رسیده باشد؛ امکانی برای اسکان دانشجویی متاهلین به همراه خانواده... به سراغ این امکان اگر بروی اما داستان روی واقعی‌تر خود را نشان می‌دهد! داشتن شروط لازم برای قرار گرفتن در صف طویل این امکان ویژه خود از گذراندن آزمون ورودی دانشگاه دشوارتر است؛ آن‌هم تنها برای قرار گرفتن در صف طویلی که شاید هرگز به عمر تحصیلی دانشجو قد ندهد!! تنها تعداد چند ده واحد برای یک دانشگاه چند هزار نفری، که بالاخره کسری از آن متاهل است و نسبت این کسر متاهل به واحدهای موجود، معادل چند درصد ناچیزی می‌شود که شانس هر نفر به ده درصد هم نمی‌رسد!

 

جالب این‌جاست که دانشجوی متاهل، تنها با امتیازات و شرایط خاصی صلاحیت قرار گرفتن در صف انتظار را پیدا می‌کند؛ از شرط معدل و انضباط که بگذریم (از باب صحیح بودن این شروط)، ابتدا دانشجوی کارشناسی از اساس از دور خارج می‌شود! آن‌گاه بعد مسافت از محل زندگی زوجین، اولویت دکتری به ارشد، واجد امتیازات علمی و پژوهشی به فاقد آن، واجد همسر دانشجو به فاقد چنین همسری(!) و موارد دیگر، رقابت دشواری را رقم می‌زند؛ آن‌هم تنها برای قرار گرفتن در صف انتظار! آن‌چه شاید چندان اهمیتی پیدا نمی‌کند، جهت حمایتی این امکان رفاهی است که فلسفه آن ایجاب می‌کند بیش از هرچیز با لحاظ همین شرط واگذار شود. محرومیت دانشجوی کارشناسی، به جهت اولویت مقاطع بالاتر، با عدم عنایت به این واقعیت صورت می‌گیرد که همین دانشجوی کارشناسی است که اتفاقا ناز به حمایت بیشتری دارد، تا اقدام وی به ازدواج، به جهت محدودیت‌های مالی و شغلی (برای اداره زندگی و تامین مسکن) ، با شکست نینجامد... چه بسا برای یک دانشجوی کارشناسی ارشد، امکان شغلی (ولو به نحو جنبی) بسیار بیشتر از دانشجوی کارشناسی و این امکان برای دانشجوی دکتری به مراتب بیش از این دو مقطع است.

 

رقابت دشوار در دریافت امکانات اسکان متاهلی برای دانشجویان، از دیگر سو با فرصت به مراتب فراخ‌تر برای دریافت اسکان مجردی همراه است! آن‌هم اسکان مجردی با خدمات اضافه (شام، امکانات ورزشی، تفریحی و...)، هرچند با کیفیتی که چندان مناسب نیست..

 

دیوار کوتاه خوابگاه متاهلی!

این اما پایان ماجرا نیست! نگرانی‌ها هنگامی بیشتر می‌شود که اولویت اول برای تغییر کاربری ساختمان‌ها، یا فروش آن برای تامین مالی دانشگاه، همین ساختمان خوابگاه متاهلی دانشگاه است! اگر برای مجردین گرامی جا کم بیاید، یا دانشگاه برای فضای اداری یا آموزشی خود جا کم داشته باشد، بهترین گزینه دربدری بخشی از متاهلین بخت‌برگشته است! همانند آن‌چه اخیرا در مورد دانشگاه تهران مخابره شد...

 

چگونه می‌شود که رشد کمی دانش‌آموختگان و رشد سطح تحصیلات، با قید رشد همگانی، تا جایی اولویت می‌یابد که مدیریت آموزش عالی به سرعت خود را برای افزایش چند برابری صندلی‌های موجود آماده کند، آن‌گاه اولویت بالاتر نهاد خانواده، آن‌هم با به صدا درآمدن زنگ خطر جدی در تهدید آینده کشور، هیچ محل اعرابی برای مدیریت آموزشی کشور ندارد؟! شاهد این‌که الگوی موجود با قوت تمام افراد را به حفظ وضعیت مجردی تا اتمام تحصیلات تکمیلی تشویق می‌کند و عملا مجرد را بر متاهل ترجیح و با عملکرد خود اولی را تشویق و دومی را به سختی تنبیه می‌کند!! اگر متاهل شدی از خوابگاه بیرون می‌شود و باید به فکر شام معشوقه‌ات هم باشی و سر وقت هم در دانشگاه حاضر شوی، چون خبری از سرویس آماده در ورودی خوابگاه نخواهد بود! اگر هم هوس داشتن فرزند به سرت زد، آن‌وقت پزشکان و پیراپزشکان محترم خوشان حساب تو را خواهند رسید!

 

لازم است تا مدیریت آموزش عالی، خصوصا در مورد شاغلین به تحصیل در شهرهای بزرگ، که تامین مسکن و هزینه‌های جاری زندگی بسیار دشوار است، نقش حمایتی خود از دانشجویان متاهل را بسیار بیش از وضع موجود پررنگ کنند و نسبت به نهاد خانواده و نقشی که دانشجویان باید در آن ایفا کنند احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند.