فردا- چهارشنبه گذشته از تمبرهای طلا و نقره با تمثال امام خمینی توسط حجتالاسلام سیدحسن خمینی در حرم امام خمینی رونمایی شد.
گفته های مدیر عامل شرکت پست حاکی از آن است که تمبر یادگار بنیانگذار کبیر انقلاب در گروه تمبرهای یادبود تولید شده از دو نوع طلا و نقره است. با پیش سفارش قبلی، ۳۷۰۰ قطعه تمبر طلا با تمثال حضرت امام (ره) و ۱۸۰۰ قطعه تمبر نقره با تمثال حضرت امام (ره) تولید شد. قیمت تمبر طلا ۲۱۰ هزار تومان بود که اکنون در بازار به قیمت ۶۰۰ هزار تومان فروخته میشود و قیمت تمبر نقره ۱۲۰ هزار تومان بود که در بازار ۲۲۰ هزار تومان فروخته میشود.گفته شده است مبلغ ۹۹۲ میلیون تومان بابت این تمبرها هزینه شده است.
انتشار خبر رونمایی از تمبر طلا و نقره از امام خمینی (ره)، این سوال را در ذهن ایجاد میکند که تجملگرایی و اشرافیت، چه ارتباطی با اندیشه امام دارد؟ آیا در شرایطی که کشور با مشکلات عدیده اقتصادی روبروست، این هزینهکردن از بیتالمال، نسبتی با امام (ره) دارد؟
امامی که اجازه کچ کاری جماران را نداد
اگر نسل جوان ما شنیده است که امام (ره) اجازه نداد حسینیه جماران را گچکاری کنند و آن را تجمل دانست، امروز تصویر مصلای او را چگونه با آن رفتار جمع کنند؟ اگر امام (ره) حتی آنقدر در رعایت اسراف توجه داشت که آب باقیمانده در لیوان را دور نمیریخت، چگونه به نام او این رفتارها صورت میگیرد؟
از ابتدای امسال با انتشار تصاویر حرم جدید امام خمینی (ره) انتقاداتی درباره فراموش شدن مشی امام خمینی (ره) مطرح شده بود که به اوج رسید. کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب جهت نشان دادن اعتراض خود به بیان صریح در مقابله با اشرافیت اکتفا نکردند و زیلوهای همیشگی حسینیه امام خمینی را به عنوان فرش زیر پا به جای فرشی که توسط ستاد برگزاری آماده شده بود، برگزیدند.
البته مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام (ره) به صورت جدی به این موضوع پرداختند: «امام اشرافیگری را با تلخی رد می کرد. از آن طرف به مسئولان کشور هشدار می داد درباره خوی کاخنشینی - این نکتهای که در قرآن هم آمده است: وَ سَکَنتُم فی مسکِنِ الَّذینَ ظَلَموا -(۱۲)و همه را از خوی کاخنشینی برحذر می داشت، تأکید مکرّر می کرد بر اینکه به وفاداری طبقات ضعیف اعتماد کنید؛ این را امام مکرّر می گفت که این کوخنشینانند، این فقرایند، این محرومانند که این صحنهها را با وجود محرومیّت ها پر کردهاند، اعتراض هم نمی کنند، در میدان های خطر هم حاضر می شوند؛ بر مصرف درست بیتالمال تأکید می کرد، بر پرهیز کردن از اسراف تأکید می کرد. این هم یکی از خطوط اساسی است. مسئله عدالت اجتماعی، طرفداری از محرومان و دوری از خوی اشرافیگری و خوی تجمّلگرایی و عمل در این جهت.»
در ادامه مطلب همراه دانشجو ایران باشید
بعد از ماجرای حرم امام این دومین اتفاق از جنس تجمل است که حول محور شخصیت امام شکل می گیرد. شخصیتی که بارها در مقابله با روحیه اشرافی گری و تجمل صحبت کرده است.
نسبت هنر تمبر طلا با هنر انقلاب اسلامی
نوه امام؛ اما این بار از استفاده از هنر حرف به میان آورده و گفته است: چاپ تمبر طلا با تمثیل امام (ره) نمونهای از استفاده از هنر در معرفی امام است و امیدواریم سالهای آینده شاهد چنین نقشهای دیگری نیز باشیم.
هنری که در نگاه امام راحل ما باید با خوی اشرافی گری مقابله کند. امام در بیاناتی در تجلیل از هنر انقلابی فرموده است:تنها هنری مورد پذیرش قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ اسلام ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد.هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه «اسلام آمریکایی» باشد.
در این میان سوالی که به وجود می آید این است که نسبت این نوع نگاه امام به هنر با هنری که نتیجه آن هک شدن تصویر ایشان روی طلا و نقره می شود چیست؟ آیا این همان هنرُِ مرفهین بی درد نیست؟ آیا این همان هنر با خوی اشرافی گری نیست؟ آیا این هنر کمترین غرابتی با اسلام فقرای دردمند دارد؟
ساده زیستی شاخصهی زندگی فردی و اجتماعی امام(ره)
و اگر بنا باشد چند ویژگی شاخص برای بروز اجتماعی امام (ره) نام ببریم٬حتما ساده زیستی و مبارزه با اشرافیگری و تجمل جایگاه اساسی دارد.
بازخوانی بیانات امام عظیم الشان در باب پرهیز از اشرافی گری در بیان تضاد رفتارهای اخیر سرزده از بیت امام با نگاه ایشان را روشن تر میکند.
«آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس جمهور ما خداى نخواسته، از آن خوى کوخنشینى بیرون برود و به کاخنشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا مىشود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخنشینى پیدا کنند خداى نخواسته، و از این خوى ارزنده کوخنشینى بیرون بروند، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم. ما در طول مشروطیت از این کاخنشینها خیلى صدمه خوردیم. مجلس هاى ما مملو از کاخنشین بود... آن روزى که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنیا خداى نخواسته در آنها تأثیر بکند، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم... آن روزى که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنماى ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرتها مىتوانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهى بکشند. همیشه این کشور به واسطه این کاخ نشینها تباهى داشته است. این سلاطین جور که همه کاخنشین تقریباً بودند، اینها به فکر مردم نمىتوانستند باشند، احساس نمىتوانستند بکنند فقر یعنى چه، احساس نمىتوانستند بکنند بیخانمانى یعنى چه... وقتى کسى احساس نکند که فقر معنایش چى است، گرسنگى معنایش چى است، این نمىتواند به فکر گشنهها و به فکر مستمندان باشد. لکن آنهایى که در بین همین جامعه بزرگ شدهاند و احساس کردند فقر چى است، دیدند، چشیدند فقر را، احساس مىکردند، ملموسشان بوده است که فقر یعنى چه، اینها مىتوانند به حال فقرا برسند. کوشش کنیم که این وضعیت در همه ما محفوظ باشد. در مجلس ما، در ارگانهاى دولتى ما»(صحیفه امام، ج۱۷، ص: ۳۷۷و۳۷۶)
قضاوت با شما خواننده و مخاطب است که نسبت این رفتارها را با نگاه و رفتار امام تعیین کنید که آیا این عمل دقیقا نقطه مقابل رفتار امام در فرار از تجمل و اشرافی گری نیست؟