گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ "تاریخ تمدن"، آن سان که غربی ها نگاشته اند، تاریخ غلبه انسان بر طبیعت است در جهت تمتعی مُسرفانه. آنان به مقتضای همین روح عصیانگری که در بشر امروز دمیده شده ست، انگاشته اند که پیشینیان نیز غایتی جز این نداشته اند و لذا از حقیقت وجود انسان بر کره ی خاک غفلت کرده اند.
"تاریخ حیات باطنی انسان" تاریخ انبیاست و این تواریخ دیگر که ظنون نگارندگان آنهاست هیچ راهی به حقیقت ندارند. انقلاب اسلامی نیز امتداد حرکت انبیا و بر پایه "تحول انفسی" و توجه به "حیات باطنی انسان" بود که امام خمینی برای آن قیام کرده بود و به آن هم رسید. نظام اسلامی، آن نظامی است که می خواهد این عنصر گمشده ی از تمدن و حیات بشری یعنی معنویت را به محیط زندگی بشر برگرداند.
در ادامه مطلب همراه دانشجو ایران باشید
برای مقدمه عرض کنم بنده معتقدم انقلاب اسلامی آغاز یک وقت تازه است و با وقت، تاریخ تاسیس می شود. انقلاب اسلامی تاریخ جدیدی را تاسیس کرده است؛ یعنی تاریخی ورای مجموعه ای از مناسبات اقتصادی و سیاسی صرف و رفتن و آمدن رژیم ها ظهور یافته است. از زمان ظهور یک تاریخ تا هنگامی که بسط یابد، تاریخ قبل را بپوشاند، نهادینه شود و افق های جدیدی را بگشاید و عوالک خود را بیافریند، مستلزم دوران گذاری طولانی است.
در مورد انقلاب اسلامی سی سال زمان زیادی نیست؛ اما این موضوع این نکته را پنهان نمی کند که ما به اندازه همین سی سال و فراتر از آن، به اندازه ی ظرفیت های کشور توانستیم اقدامات فروانی کنیم و نکردیم. تا به امروز ما امروز پیشرفت های بسیاری داشته ایم، اما هنوز اول راهیم. ما اولا باید نظام را به لحاظ مبانی معرفتی اش کامل کنیم. ثانیا بنای نظام را باید بر اساس آن مبانی معرفتی کامل کنیم؛ یعنی نظام اسلامی، دولت اسلامی و کشور اسلامی، که هرکدام مترتب بر همدیگر است؛ اینها همه یکسان نیستند. تا کشور، اسلامی بشود، ما خیلی کار داریم. تا مکارم اخلاق اسلامی و دانشگاه اسلامی تحقق پیدا کند ما خیلی کار داریم. از طرفی این فکر، فکری نیست که در چارچوب حصار جغرافیایی یک کشور بگنجد و بتواند بماند. این، بطور طبیعی باید انتشار پیدا کند تا عقبه عاطفی و فکری ملت ها را برای خودش کسب کند. در باره فاصله کنونی ما با آرمان هایمان می توان دو نکته را بیان کرد:
اول اینکه انقلاب اسلامی در دل جهان به هم پیوسته ای رخ داد که ذیل غرب مدرن قرار داشت و غرب مدرن کاملاً بر آن مسلط بود. این جهان به قدری به هم پیوسته بود که هر گوشه ای از آن را به هم می زدید، کل سیستم به هم می خورد. بنابراین کل سیستم در مقابل ما قرار داشت.
دوم اینکه انقلاب اسلامی در خود ایران هم در دل فرماسیون غرب زدگی شبه مدرن شکل گرفت. بنابراین انقلاب از لحظه ی اول در هر دو مقیاس جهانی و داخلی، توسط یک جهان متخاصم احاطه شده بود. این جهان به درستی درک کرده بود که انقلاب قصد دارد همه امور را تغییر دهد.
به اعتقاد من، ما در داخل ضعف عمده داشتیم و می توانستیم کارهای بنیانی کنیم اما بدلایلی این کارها انجام نشد. ما شاهدیم عمده آسیبهای وارده به انقلاب بیشتر از سوی داخل صورت می گیرد.
امروز یکی از آسیب های جدی و حساس خوانش غلط و تحریف آمیز از اندیشه ها و اصول مکتب امام خمینی رحمت ا... علیه در دور جدیدی از پروژه ی امام زدایی است که با هدف حساسیت سنجی خواص و آحاد مردم نسبت به محکمات انقلاب اسلامی و نیز با هدف ریل گذاری برای دولت جدید، از سوی تجدیدنظرطلبان هواخواه لیبرالیسم و عدول کردگان از اندیشه های امام عظیم الشأن راحل، است. این مهم در واقع نقطه ی عزیمت سناریوی تغییر نظام ارزش ها و آرمانهای انقلاب اسلامی <نفی هویت و ساخت حقیقی نظام و جامعه دینی> است که در نهایت می تواند استحاله ی جامعه و نظام جمهوری اسلامی را رقم بزند.
جریان پیچیده ی نفاق جدید، به جای ایجاد تردید، تشکیک، نفی و انکار اندیش ه های امام بزرگوار و همچنین ستیزه جویی با راه امام عظیم الشأن راحل، به تحریف مکتب امام خمینی و ارائه قرائت های انحرافی از اصول آن روی آورده اند تا از این طریق با کم رنگ ساختن حضور معنوی و فکری حضرت امام، نظام ارزش ها و آرمانهای انقلاب اسلامی را تضعیف نمایند. از این رهگذر، تجدیدنظرطلبان به حاشیه راندن گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه و بسترسازی برای تغییر و استحاله ی جمهوری اسلامی را به انتظار نشسته اند.
اکنون نیز بدلیل فاصله نسل های سوم و چهارم انقلاب از نسل اولی ها و و عدم تبیین شفاف و صحیح اصول و مبانی انقلاب برای نسل امروز هم ما چاره ای جز تبیین مبانی عمیق فکری ناب اسلامی و بازخوانی اندیشه امام روح الله (ره) نداریم. امروز ما بیش از پیش به این روشنگری نیاز داریم؛ چرا که یک خط آتش فعال جهت تحریف این اندیشه ها در داخل در حال فعالیت است. ما نمی گوییم خمینی کبیر معصوم بود اما "مکتب خمینی" دارای عصمت بود، چرا که این مکتب همان مکتب رسول الله (ص) و همان اسلام نام محمدی (ص) است.
یکی از اساسی ترین ابعاد شخصیتی امام (ره) که اکنون برخی سعی دارند آن را تحریف کنند ویژگی استکبارستیزی اوست. در اینجا سعی می کنم در این باب چند کلامی با این افراد سخن گویم:
امروز که استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل همه توان فرهنگی و رسانهای خود را برای تصویرسازی منفی علیه اسلام، القای ناکارآمدی حکومتهای مردمسالار دینی، حمایت و پرورش شیعههای افراطی لندن نشین و نحلههای سنّی غرب ساخته و گسترش اسلامستیزی به کار گرفته است و از طرفی روند رو به رشد گرایش به اسلام در بین مردم کشورهای غربی، حاکمان این کشورها را به تکاپوی جلوگیری از امواج خروشان این حرکت با سیاه نمایی چهره رحمانی اسلام ناب محمدی انداخته است؛ چرا شما در داخل با نقاب اعتدال و اسلام رحمانی و به بهانه ی تعامل و آشتی با دنیا اینچنین درباره ی مدارا با مستکبر و بازگشایی جاسوسخانه آمریکا در ایران سخن می گویید. حالا اگر نظر شخصیتان این است، باشد –لا اکراه فی الدین- اما به چه حقی چنین سخنان ناروایی را به امام (ره) نسبت می دهید.
مبارزان آرمانی سابق! که به نام انقلاب در جامعه مطرح شدید، و از فرط خوردن گوشت انقلاب در حال انفجار هستید، بدانید که دیگر دوران سانسور امام (ره) تمام شده، آن امامی که معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی ای که تا آن زمان به واسطه آن تمام مسایل جهان سنجیده می شده است را شکست و خود چهارچوب جدیدی ساخت که در آن عدل، را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله داد، خیلی صریحتر از اینها صحبت می کرد. آن امام (ره) می فرمود ایران وطن دوم ملتهای مظلوم و مجاهدان و مبارزان و چریکهای و مستضعف دنیاست. اسلام برای بسیج استضعاف جهان علیه استکبار جهان آمده است.و آمده تا با نگاه معنوی دنیا را آباد کند.
حتماً در جواب به ما خواهید گفت که شما فقط شعار می دهید و مرگ می گویید و قدرت ها را نفی می کنید، ما به شما پاسخ می دهیم که از دل همین شعارها، چمران ها مغنیه ها و صدها و هزاران چریک و مجاهد برخاست و اینها انقلابیون مبارز با همین شعارها کمر مستکبرین ظالم را در گوشه و کنار دنیا شکستند و آنها را به زانو درآوردند. آری! شاید اگر زمانی شما از مبارزه خسته نشده بودید و جام زهر را پدرمان نمی نوشاندید امروز ما برای ایجاد بسیجیان جهان اسلام تا بیت المقدس و تا قلب اروپا پیش رفته بودیم.
امروز هم انقلاب اسلامی همه خاورمیانه را فراگرفته و انقلاب اسلامی از یمن تا فلسطین تا غزه شمال آفریقا گسترش یافته و همان حرفهایی که امام میزد محقق شد. حالا وقت آن است که ایران به عنوان انقلاب اسلامی مادر که فرزندانش یکی یکی درحال تولد هستند، با تمام توان اقتصادی، نظامی، فرهنگی و رسانه ای در جهان آماده حضور و جهاد باشد.
حتماَ شما به ما می گویید این حرف ها را نزنیم و ما را نصیحت می کنید که این حرف ها، حرفهای تندی است و بیاییم و حداقل اینها را علنی بیان نکنیم و مدام شعار صلح و مدارا و آشتی با جهان را بدهیم تا به افراطی بودن متهم نشویم.
ما به شما میگوییم ما مصمیم توحید ناب را در جهان بین الملل ایجاد کرده و سر خصم را به سنگ بکوبیم تا در آینده ای نه چندان دور به پیروزی اسلام در جهان برسیم. ما صریح می گوییم و تقیه نمی کنیم ما بارها اعلام کردیم و می کنیم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و بدنبال کم کردن سلطه جهانخواران هستیم. اگر نوکران آمریکا نام این سیاست ما را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراطوری بزرگ می گذارند باکی نداریم و استقبال می کنیم. تا بحال هرچه بوده امپراطوری مستکبرین بوده، اکنون ما می خواهیم امپراطوری اسلامی مستضعفین را در جهان به راه اندازیم.
امروز برای برخی افراد جاهل و کج فهم اینطور تصور نشود که غایت و آرمان ما رفع تحریم و امثال اینهاست؛ نخیر، ما تصمیم داریم نظام اسلام و مستضعفین را در جهان استکبار ترویج کنیم و دیر یا زود ملت های دربند جهان شاهد خواهند بود که اسلام جهان را آزاد خواهد کرد. ما می خواهیم با تشکیل امت مستضعفین بر جهان استکبار بتازیم. خمینی بت شکن کسی نبود که از مدارا با مستکبرین سخن گوید او می گفت ما می خواهیم امپراتوری عظیم مستضعفین را به راه اندازیم؛ ما تصمیم گرفتیم نظامها، حکومتها و رژیم هایی فاسد و بی دین را که سه پایه صهیونیزم، امپریالیسم و کمونیسم هستند، براندازی کنیم. دیگر باید سانسور امام (ره) را تمام کرد و او را صریح وسط میدان آورد. ما تصمیم داریم نظام اسلامی رسول الله (ص) را در جهان استکبار ایجاد کنیم. و ملتها زود خواهند دید که اسلام ملت های جهان را آزاد خواهد کرد و همه دنیا را خواهد گرفت. ما اگر در این راه یکه و تنها هم بمانیم به راهمان که مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه خواهیم داد.
امروز دیگر دوران تقیه تمام شده و ما ندای دشمنستیزی خود را به گوش خفتگان خارجی و شما در خواب ماندگان داخلی میرسانیم و می گوییم که ما حسابمان را با این قدرت ها و ابر قدرت ها یکسره خواهیم کرد، ما با جهان برخورد مکتبی خواهیم کرد.
ما سربازان حقیقی این نهضت و بدریون این انقلابیم. ما به پشتابی از همه مستضعفین جهان یا دنیا را از لوث وجود استکبار پاک خواهیم کرد و دست یکدیگر را از شوق این پیروزی خواهیم فشرد یا به آن شادی عظیم تر خواهیم رسید و شهادت را در آغوش خواهیم کشید که در هر صورت پیروزی از آن ماست و البته اراده خداوند بر پیروزی مطلق انقلاب اسلامی است.
وحید زارع- عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.