جواد ظریف

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، این روزها و با گذشت نزدیک به دو هفته از فاجعه منا، تلاشها برای تعیین تکلیف حجاج مفقود شده‌ی کشورمان ادامه دارد. واقعیت این است که هرچه بیشتر از آن فاجعه هولناک فاصله می گیریم، ابعاد تازه ای از جنایات سعودی ها روشن شده؛ و بر عمق فاجعه می‌افزاید. در حالی که این روزها هم چنان سرنوشت چند ده نفر از ایرانی های مفقود شده در صحرای منا روشن نیست، روز گذشته وزیر بهداشت با طرح سناریوهایی از جمله احتمال بازداشت شدن آنها در خاک عربستان؛ عملاً ابعاد جنایی ماجرا را تأیید کرد.

 در ادامه مطلب همراه دانشجو ایران باشید 

با این همه و هم‌زمان با تشدید نگرانی‌ها درباره‌ی سرنوشت حجاج مفقود شده، انتقادات مردمی از عملکرد منفعلانه‌ی  دستگاه دیپلماسی و شخص وزیر امور خارجه، در حال افزایش است. افکار عمومی با توجه به روشن شدن ابعاد جنایی فاجعه، و با افزایش احتمال دست داشتن مأموران سعودی در کشتار حاجی‌ها؛ طبعاً از دستگاه سیاست خارجه انتظار دارند تا تحرکات بیشتری را برای پیگیری دیپلماتیک ماجرا، و تعیین تکلیف ماجرای شهروندان مفقود شده انجام دهد. با این وجود اما؛ وزیر محترم خارجه ترجیح داده تا تمام دو هفته ی گذشته را در نیویورک بماند و به دیدارهای تشریفاتی خود با دشمنان این مرز و بوم بپردازد. مطلبی که البته و با توجه به جریحه‌دار شدن احساسات عمومی بعد از مصیبت حج امسال؛ باعث برانگیخته شدن انتقادات پُردامنه‌ و بعضاً تند مردمی شد. مردمی که از دیدن خنده های وزیر امور خارجه‌ی کشورشان رو به دوربین های تلویزیونی؛ در حالی که آنها از وقوع فجایع منا دلگیر و غمگین بودند، سخت خشمگین می‌شدند و با راه اندازی کمپین های مختلف در شبکه های اجتماعی، خواستار استیضاح ظریف به خاطر این همه وقت ناشناسی بودند.

 

به هرحال و با وجود تمام انتقادات و انتظارات به حق مردم و افکار عمومی، و در حالی که آقای وزیر می توانست با استفاده از ظرفیتهای سازمان ملل به پیگیری و تعقیب حکام مرتجع سعودی به خاطر جنایات منا بپردازد؛ تنها اقدام مثبت دیپلماتیکی که از ایشان برای پیگیری این مهم دیده شد «زانو زدن» مقابل امیر کویت بود. اقدامی ذلیلانه که از اوج انفعال و بی تفاوتی دستگاه دیپلماسی کشور خبر می‌داد. انتشار گسترده ی تصاویر زانو زدن ظریف مقابل یکی از حکام عرب، درست در روزهایی که خشم و نفرت انقلابی ملت از حکام عربستان سعودی در منتها درجه خود قرار داشت؛ موجی از ناامیدی و ناراحتی را در بین افکار عمومی در پی داشت. آقای وزیر اما هم چنان بی توجه به مردم و افکار عمومی، به برنامه های تشریفاتی خود ادامه داد و در اقدام حساسیت‌زای دیگری، با ملاقات و گفتگوی با رییس جمهور شیطان بزرگ، نمک بر دل‌های زخم خورده‌ی مردم پاشید.

 

برخی کارشناسان در تحلیلی خوش‌بینانه؛ معتقدند این رفتار ظریف و دیدار کاملاً خودجوش(!) ایشان با رییس جمهور ایالات متحده؛ ریشه در احتمالاً بنیان‌های فکری و پیش فرض‌های ذهنی ظریف و هوادارانش دارد، کسانی که خیال می کنند با مذاکره و «بستنِ» با کدخدا می‌توانند تمام مشکلات معیشتی و غیر معیشتی مردم را حل کنند. اگرچه که تجربیات چند صد ساله‌ی این مردم؛ خلاف این مدعا را نشان دهد. دست کم و در همین فاجعه‌ی اخیر منا، نه دست دادن با کدخدا، و نه زانو زدن پیش پای امیر کویت، نتوانست گره‌ای از مشکلات مردم و قربانیان این فاجعه باز کند. 

 

فرار رو به جلوی ظریف   

اقدامات نابجای ظریف، و انفعال مفرط دیپلماتیک وزارت تحت مدیریت ایشان در پیگیری احوالات حجاج ایرانی در نیویورک؛ موجبات انتقادات تند و گسترده‌ی مردم و مسؤلین مختلف نظام را فراهم آورده است. با این وجود اما آقای وزیر خارجه ترجیح داده تا هم‌چنان در نیویورک بماند و بی‌خیال دردها و غصه‌های مردم؛ به ملاقاتهای تشریفاتی اش در نیویورک بپردازد.

 

برخی ناظران سیاسی معتقدند با توجه به حجم گسترده ی انتقاداتی که از رفتار غیر دیپلماتیک؛ منفعلانه و در عین حال هنجارشکنانه‌ی ظریف در محافل سیاسی و افکار عمومی مردم وجود دارد، ظریف ترجیح داده تا سفر نه چندان موثر خود به مقر سازمان ملل را طولانی‌تر کند، تا وقتی به اصطلاح «آب ها از آسیاب افتاد» به کشور بازگردد. هرچند هنجارشکنی ها و رفتار غیرمسئولانه‌ی آقای وزیر امور خارجه در این دو هفته؛ آنقدر بر زخم‌ها و دردهای مردم ایران نمک پاشیده که به نظر نمی رسد به این راحتی‌ها فراموش شود.

 

به هر حال اما؛ آقای وزیر خارجه دیروز و در حالی که بعد از مدتها می‌خواست دل از نیویورک کَنده و به ایران بازگردد؛ ضمن مصاحبه ای با خبرنگاران در مقر سازمان ملل، منتقدین خود را به خدا واگذار کرد! اقدامی که به اعتقاد کارشناسان، نوعی فرافکنی، و فرار به جلو از سوی ایشان ارزیابی می‌شود. به این ترتیب آقای وزیر که می‌دانست با توجه به سیاهه‌ی  اشتباهاتش در نیویورک، در بدو ورود به کشور با چه حجمی از انتقادات و اعتراضات مردمی مواجه خواهد شد، به این وسیله کوشید تا کمی از حجم انتقادات بکاهد، و با مظلوم‌نمایی در برابر دوربینهای تلویزیونی، افکار عمومی را از ضعف ها و کاستی‌های دیپلماسی «زانو زده» و «تصادفی» خویش منحرف سازد.

 

به هر ترتیب ظریف امروز به ایران باز می گردد، و باید پاسخگوی هنجارشکنی‌های خود در نیویورک باشد. باید دید آقای وزیر بعد از آن همه انفعالی که در پیگیری دیپلماتیک فاجعه‌ی منا از خود نشان داد، چگونه می تواند در چشم‌های داغدار بازماندگان قربان‌گاه منا _که امیدوار بودند حق و حقوق قانونی‌شان توسط وزارت خارجه پیگیری شود_ نگاه کند؟!