آمریکا از نبرد سخت با انقلاب اسلامی سالهاست ناامید است. این ناامیدی از زمان انهدام و سقوط هواپیماها و بالگردهای آمریکایی در صحرای طبس در جریان عملیات آزادسازی گروگانها شکل گرفت.

 

به گزارش خبرگزاری تسنیم ،محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی به موضوع "نبرد نرم، نفوذ و دیگر هیچ" پرداخت.

 

در ادامه مطلب همراه سایت خبری دانشجو ایران باشید

آمریکا از نبرد سخت با انقلاب اسلامی سالهاست ناامید است. این ناامیدی از زمان انهدام و سقوط هواپیماها و بالگردهای آمریکایی در صحرای طبس در جریان عملیات آزادسازی گروگانها شکل گرفت.

 

آمریکایی‌ها آن زمان در رویاهای ابرقدرتی فکر می‌کردند هر تفنگدار آمریکایی یک سوپرمن هستند و هر کاری را قادرند انجام دهند.

 

توفان شن در طبس آنها را از این خواب بیدار کرد و استراتژیست‌های آمریکایی را فرستاد در اتاق جنگ نرم علیه ملت ایران. از آن زمان تاکنون در همین اتاق مشغول سیر و سلوک براندازی هستند.

یحیی کیان تاج‌بخش که قبل از فتنه 88 سابقه دستگیری داشت در جلسه دادگاه 88 پرده از مراحل و زمان‌بندی این نبرد برداشت و نکات عبرت‌آموزی را مطرح کرد.

 

وی متولد سال 40 است، پدرش مسئول روابط عمومی دفتر فرح پهلوی بود. از 7 سالگی در انگلیس تحصیلات خود را شروع کرد و پس از تحصیلات به آمریکا می‌رود و باهمکاری بنیاد صهیونیستی سوروس و شبکه اینترنتی گری سیک به عنوان یک پیاده نظام سیا وارد فرآیند براندازی نظام می‌شود.

 

او تصریح می‌کند فتنه 88 اتفاقی نبود و محصول یک برنامه‌ریزی دقیق بعد از پایان جنگ تحمیلی برای براندازی نظام بود. او در دادگاه از نقش بنیاد سوروس، راکفلر و کارنگی در این ماجرا پرده برداشت. او گفت: فرآیند براندازی 7 لایه دارد؛

 

1- شناسایی نخبگان 2- شبکه‌سازی 3- کارگاه آموزشی که او خود را در فاز کارگاه آموزشی به دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی دولت اصلاحات ایام تصدی مصطفی تاجزاده در معاونت سیاسی وزارت کشور رسانده بود.

 

او در دادگاه پرده از ارتباط خود با تاجزاده و شیفتگی تاجزاده نسبت به خود در طرح مباحث جامعه‌شناختی پیرامون "سرمایه اجتماعی" پرده برداشت. هم او مراحل بعدی فرآیند براندازی را اینطور توصیف می‌کند که؛ در مرحله چهارم حمله به ارکان پایه‌های نظام به منظور الف) مشروعیت‌زدایی ب) اعتبارزدایی ج) اعتمادزدایی شروع می‌شود.

 

پس از این مرحله به پنجمین وادی فرآیند براندازی یعنی دو قطبی‌سازی جامعه و ایجاد شکاف در جامعه به وسیله نخبگانی اسیردست بنیادهای آمریکایی می‌رسیم.

 

قرار می‌شود در شکاف این دو قطبی‌سازی یک جابجایی صورت گیرد. این جابجایی عبارت است از: سلب سرمایه اجتماعی، سنتی، دینی و مقدس از طریق استفاده از سرمایه اجتماعی مدرن و لیبرال غربی. در این وادی نیروهای مخالف نظام در یک صف از هر تیپی علیه نظام سنتی بسیج می‌شوند.

 

به چپ چپ و به راست راست این پیاده‌نظام از طریق رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی و نیز رسانه‌های داخل نظام که با آنها هماهنگ هستند، صورت می‌گیرد. وی در مورد مرحله ششم فرآیند براندازی می‌گوید؛ مرحله ششم بهره‌گیری از انتخابات است، نیروهای مخالف نظام از این طریق وارد مجلس و دولت می‌شوند و از درون، تغییر حکومت را تدارک می‌نمایند. خروج از نظام یا برنظام در اینجا کلید می‌خورد.

 

در مرحله هفتم اگر نیروهای مخالف نظام موفق به راهیابی به ارکان قدرت از طریق انتخابات نشدند، باید از طریق نافرمانی مدنی و ایجاد آشوب و شورش به براندازی مبادرت ورزند. خیلی لازم نبود کیان تاج‌بخش مراحل براندازی و نبرد نرم دشمن را برایمان بازخوانی کند چون در فتنه 18 تیر 78 و آشوب سال 88 و نیز روزنامه‌های دوران سازندگی و بویژه اصلاحات گوشه‌هایی از عملیاتی شدن این مراحل را دیده بودیم.

 

کیان تاج‌بخش یک نکته را هم گفته بود که استحاله فرهنگی در دولت سازندگی و استحاله سیاسی در دولت اصلاحات براساس برنامه‌ زمانبندی شده نفوذ در ارکان نظام طراحی و عملیاتی شد.

 

همان ایام که تاجزاده معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات بود در دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی کارگاه پژوهشی راه انداختند که ببینند الگوی توسعه سیاسی ایران چیست. یک جماعتی دور هم جمع شدند که بعدها برخی در فتنه 88 به آمریکا و برخی هم به اروپا پناهنده شدند، برجسته‌ترین آن دکتر حسین بشیریه بود.

 

آن جماعت در کندوکاو توسعه سیاسی به این نتیجه رسیدند که توسعه سیاسی یعنی دموکراتیزاسیون، دموکراتیزاسیون یعنی مدرنیزاسیون و مدرنیزاسیون هم یعنی سکولاریزاسیون. درست مثل یک فرمول دقیق برای تغییر و دگردیسی انقلاب اسلامی!

 

آن زمان در سرمقاله‌ای تحت عنوان " الگوی توسعه سیاسی! " خطاب به رئیس دولت اصلاحات نوشتم این چه بساطی است راه‌ انداخته‌اید؟ این یک فرمول براندازی است که در نشست کارگاه آموزشی وزارت کشور تصریح شود؛ "توسعه سیاسی یعنی گسترش دموکراسی و هیچ راهی هم جز دموکراسی به شیوه غربی تحت لیسانس بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول وجود ندارد." (1) و از آن وقیحانه‌تر اعلام شود همه ما بنده کالا و پول هستیم؛ گفتیم اگر هیچ راه توسعه به جز دموکراسی به شیوه غربی وجود ندارد اصلا چرا انقلاب کردیم؟ شاه و پدر تاجدارش برای مدرنیزه کردن کشور خیلی زحمت کشیدند، همان‌ها را ارج می‌نهادیم. (2)

 

این حرفها آن هم در وزارت کشور دولت اصلاحات که یک روحانی در راس آن بود بی‌پروا گفته می‌شد. در مملکتی که همه سند آن به اسم امام و انقلاب و اسلام زده شده بود درجه نفوذ به پایه‌ای رسیده بود که فرمول براندازی می‌نوشتند و عملیاتی هم می‌کردند.

 

در یکی از همین نشست‌ها یکی گله کرده بود که نگارنده به بحث‌ها توجه نکردم چرا که وی به اظهارات آقای بشیریه انتقاد کرده و نظر او را رد کرده بود اما همین فرد ناقد در فتنه 88 سر از "شورش موقعیت" درآورد و نوشت: "حالا وقت شورش خودیها علیه خودیهاست، حالا وقت شورش وضع موجود علیه خودش است." (3) او نمی‌دانست در همان کارگاه آموزشی ویروس تغییر و براندازی را بی‌آنکه او بداند در عمق اندیشه او تزریق کرده بودند.

 

از این جماعت منورالفکر حاضر در کارگاه آموزشی کسی بدون آسیب و معصیت مشارکت در جنگ نرم علیه ملت باقی نماند. صاحب آن هم که هنوز به افکار عمومی پاسخ نداده است کی، کجا و چطور باکیان تاجبخش آشنا شده هنوز در بند افکار و تعلقات خاطر اوست و در عملیاتی کردن فاز دوم و سوم جنگ نرم و براندازی، مشق جنگ می‌کند و در ماموریت مشروعیت‌زدایی از نهادهای قانونی و اعتمادزدایی و اعتبارزدایی از ارکان نظام است؟

 

امروز در حالی به بازخوانی فتنه می‌پردازیم که آمریکایی‌ها می‌روند برای سومین بار شانس خود را در بازتولید تغییر براندازی آزمایش کنند.

 

"برجام" یک فرصت برای آنها جهت نفوذ برای تغییر و براندازی است. آنها اکنون به این فکر می‌کنند که در فتنه 18 تیر 78 و نیز فتنه 88 کجا راه را اشتباه آمده‌اند که دیگر بار آن را نروند؟ صف و ستاد آنها در برخی رسانه‌ها و احزاب و گروهها دوباره سازماندهی شده است. برنامه آنها در اخلال در نظام اقتصادی نخ‌نماست.

 

در ساحات سیاسی و فرهنگی دارند کار می‌کنند. دوستان خود را داخل و خارج پیدا کرده‌اند از افراد سهل‌اندیش و ساده‌نگر می‌خواهند برای نفوذ و تغییر یارگیری کنند. دولت اعتدال را یک دولت گذار می‌دانند تا دوباره فتنه را بازتولید کنند.

 

همگرایی آنان با صفوف ضدانقلاب در خارج از مرزها بی‌پرده است. می‌خواهند بگویند همه چیز تمام شده است. تعجیل و شتابزدگی آنها خیلی عجیب نیست چرا که تردیدی نیست این بار هم با سر به زمین خواهند افتاد.

 

انقلاب با این بازی‌های کودکانه آسیب نمی‌بیند. دست‌هایی به لطافت فرشتگان الهی پشتیبان آن است. خون پاک هزاران عارف واصل و صدهزار جوان پاکباخته و رشید پای آن ریخته شده است. غیرت خدا و رویش‌هایی که همیشه بر ریزش‌ها تفوق دارد، اجازه نمی دهد اندک خللی در سرعت پیشرفت انقلاب به وجود آید.