«تندرو» و «افراطی» کلید واژه‌هایی هستند که طی دو سال اخیر روزنامه‌های وابسته به جریان مدعی اصلاح‌طلبی به کرات از آن استفاده کرده و در طول یک هفته بارها با استفاده از چنین لغاتی تیتر نخست خود را انتخاب می‌کنند.

اگر چه می‌توان بحث مبسوطی در این باب انجام داد که رفتار و مواضع کدام گروه و جریان سیاسی مصداق تندروی است و کارکرد کدام طیف در طول 37 گذشته همسویی و هماهنگی بیشتری با نظام سلطه داشته است اما قبل از آن باید به بازشناسی رفتار جماعت تجدیدنظرطلب دراین باره و همچنین اهداف آن‌ها از به‌کارگیری متعدد و مستمر این گونه کلید واژه‌ها پرداخت.

 

در ادامه مطلب همراه سایت خبری دانشجو ایران باشید

شروع برچسب‌زنی به جناح مؤمن و انقلابی به نام «تندرو» را باید از جلسه رأی اعتماد مجلس به وزرای کابینه دولت یازدهم عنوان کرد که با هدف «تقابل» و «القای دو دسته بودن منتخبان ملت به تندرو - معتدل» در دستور کار جریان مقابل قرار گرفت، به‌گونه‌ای که روزنامه‌های زنجیره‌ای با تیترهای پرشمار و متراکم تلاش کردند بخشی از نیروهای انقلابی حاضر در کسوت نمایندگی مجلس را با عنوان «تندرو» مورد خطاب قرار دهند.

 

 نمونه‌هایی از تیترهای آن روز زنجیره‌ای‌ها عبارت‌اند از: «دولت اعتدال در چالش با افراطیون»، «رأی اعتماد و عملکرد تندروهای مجلس»، «عقلای مجلس بیشتر به فکر افراطیون باشند»، «پخش شب‌نامه‌تندروها، درصحن در شأن مجلس نبود» و «شب‌نامه‌تندروها کار دست نجفی داد» این‌ها تنها بخشی از تیترهایی است که با محوریت «افراطی» نامیدن بخش قابل توجهی از نمایندگان انقلابی و دلسوز مجلس روی صفحه‌های خبری رسانه‌های این جریان نقش بست و شکاف بین اصولگرایان را تعمیق می‌بخشید.

 مقدمه‌این طرح که همان «اصرار» و «تکرار» گزاره «افراط» از رسانه‌های این جریان برای بخشی از منتخبان مردم در مجلس است، با اهداف مختلفی صورت گرفت که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

در سطح دیگر از سناریوی مورد اشاره رسانه‌های پرتعداد حامی دولت که بخش قابل توجهی از آن‌ها را زنجیره‌ای‌ها تشکیل می‌دهند طی 26 ماه گذشته، سازمان‌یافته و منسجم سعی داشته‌با درج تیترها و اخبار جهت‌دار، تلاش دارند تا باورمند سازند، اقدامات بخشی از نیروهای انقلابی خلاف مصالح نظام و انقلاب بوده که نمودی از آن تلاش برای «زمینگیر کردن دولت یازدهم» است.

 این جریان رسانه‌ای که از یک اتاق فکر واحد سود می‌برد، در تلاش است تا مخالفت‌ها و انتقادات سازنده دلسوزان و منتقدان دولت را بزرگنمایی نماید و آن را مساوی با غرض‌ورزی و دشمنی با دولت به افکار عمومی القا کند.

یکی از رهبران این طیف، بعد از انزوایی چندساله در عرصه سیاسی به واسطه روی کارآمدن دولت یازدهم در دیدار اعضای حزب کارگزاران اظهار می‌کند: «گروهی می‌خواهند دولت را زمینگیر کنند.» وی در ادامه با حمله شدید نسبت به دلسوزان انقلاب و منتقدان دولت اظهار می‌کند: «هیاهوی تندروها در مسائل کلان مانند مذاکرات هسته‌ای و جلوگیری از تشدید تحریم‌ها برای «منافع ملی» خطرناک است، اقلیت مغرض چشم بسته به میدان نقد آمد و در تاریکی رویگردانی مردم از خود، کاه را کوه می‌سازد تا به وظیفه خویش در مانع‌تراشی برای دولت عمل نماید.»

 

 تندروی‌ها در سال‌های 88 و 78

در حالی شخصیت‌ها و رسانه‌های وابسته به جریان تجدیدنظرطلب تلاش می‌کنند جریان انقلابی و مؤمن را با الفاظی نظیر «تندرو»، «مغرض»، «تازه‌کار در عرصه سیاسی» و «ضدمنافع ملی» نامگذاری کنند که بازخوانی تنها بخشی از سابقه این طیف در سال‌های اخیر به‌خوبی روشن می‌کند که چه جریانی را باید تندرو و رادیکال نامید.

 

واقعه 18 تیر 1378 یکی از بحران‌هایی است که جماعت مدعی اصلاح‌طلبی در لباس جنبش دانشجویی و با شعار مطالبات دانشجویان توانست ضمن زیر سؤال بردن اصول اساسی نظام جمهوری اسلامی روزها کشور را درگیر بحران خود ساخته‌ای نماید که هدف آن براندازی نظام بود.

 

با تیتر جهت دار روزنامه سلام و موضع‌گیری برخی از سیاسیون وابسته به این جناح فضای دانشگاه‌ها به شدت ملتهب می‌شود و عناصر ضدانقلاب پس از اطلاع از اوضاع شهر به «دانشگاه» هجوم می‌برند، تحریک‌کنندگان حزبی درون حکومت نیز با سخنرانی‌ها و شایعات و جعل اخبار نظیر به خاک و خون کشیده شدن تعدادی از دانشجویان کوی دانشگاه، زبانه‌های این آتش را شعله‌ور می‌سازند.

 از 18 تیر به بعد، دامنه «اغتشاشات» و آشوب‌طلبی‌های عناصر معاند و فرصت‌طلب از دانشگاه به کف خیابان کشیده شد و ضدانقلاب، با استخدام اراذل و اوباش به تخریب اموال عمومی و هتک حرمت امام راحل و مقام معظم رهبری می‌پردازند.

تحرک هنجارشکنانه و قلدرمآبانه گروه‌ها و شخصیت‌های مدعی خط امام (ره) در مخالفت با اصول اساسی نظام و انقلاب در انتخابات سال 88 شکل روشن‌تری به خود گرفت، به گونه‌ای که رهبران این طیف توانستند به بهانه تقلب در انتخابات آن سال، با ابزارهای مختلف بیش از هشت ماه بحران خودساخته را به فضای کشور تحمیل کنند و با اقداماتی بی‌سابقه نظیر اردوکشی خیابانی، پاره کردن تمثال مبارک حضرت امام، سر دادن شعارهای تند و رادیکالی در مخالفت با گفتمان اسلام و انقلاب اسلامی و درگیری با نیروهای انتظامی مرحله جدیدی از براندازی نظام را به نمایش بگذارند.

 

 هدف از تندرو نامیدن انقلابیون چیست

در شرایطی شاهدیم روزنامه‌های زنجیره‌ای همچنان تلاش می‌کنند با القاب مختلف جریان دلسوز و انقلابی کشور را مساوی با تندروی معرفی نمایند که افکار عمومی همچنان منتظر پاسخ موجه و مستدلی از سوی رهبران این جریان در باب فتنه انگیزی و غائله‌آفرینی آن‌ها در طول سال‌های گذشته به خصوص در 18 تیر 78 و فتنه 88 مانده است. حال با توجه به اصرار شخصیت‌ها و رسانه‌های زنجیره‌ای این جریان برای تخریب رقیب با استفاده از این کلید واژه‌ها می‌توان اهداف آن‌ها را اینگونه تشریح کرد.

 

 فرار از فتنه 88

نخستین هدف شخصیت‌ها و رسانه‌های این جریان از نامیدن بخشی از نیروهای انقلابی به نام «تندرو» و القای چنین مسئله‌ای به جامعه این است که خودی‌ها را از زیر بار روانی اتهام فتنه‌گری دربیاورند؛ اتهامی که مردم به واسطه رفتار ساختارشکنانه آن‌ها به این گروه نسبت داده‌اند. به بیانی روشن‌تر نامگذاری انقلابیون به‌عنوان «تندروهای مخالف مصلحت عمومی» می‌تواند سابقه‌های پرتعداد از تندروی‌ها، هنجارشکنی‌ها و رفتارهای همسو با نظام سلطه این طیف را در اذهان عمومی مخدوش کند و به طیف مقابل نسبت دهد که همین رها شدن از بند بسیاری از انتقادات است.

 

 بزرگان این طیف اعتقاد دارند که تکرار یک دروغ بزرگ «افراطی نامیدن نیروهای ارزشی و دلسوز» در درازمدت تأثیر خود را در فضای سیاسی کشور می‌گذارد، پس می‌توان امیدوار بود که آرام‌آرام با تبلیغات جهت‌دار، جریان اصولگرایی را در اذهان عمومی با کلمه «افراط» پیوند داد و این باور را به جامعه تزریق کرد که اصولگرایی یعنی تندروی و خشونت‌طلبی.

نسبت دادن اتهامی که سال‌ها منسوبین به اصلاحات با آن شناخته شده‌اند، تنها از این مسیر میسر می‌شود که جریان رقیب را افراط‌گرا بنامند تا هم قد خمیده دوستان فتنه‌گرشان را از زیربار این اتهام سنگین چندساله خالی کنند و هم بتوانند از پاسخ به افکار عمومی در مورد چرایی هزینه‌زایی برای نظام و مردم طفره بروند.

 

 تخریب نمایندگان فعال و انقلابی مجلس

رهبران این طیف همچنین معتقدند، تکرار واژه «افراط» برای بخشی از نیروهای انقلابی این پیام را به جامعه مخابره می‌کند که در درون جریان اصولگرایی دودستگی مفرطی وجود دارد و معتدل‌های اصولگرایی همان‌هایی هستند که از دولت یازدهم حمایت مطلق می‌کنند، بر همین اساس تکرار کلیدواژه «تندروها» فی‌نفسه این شائبه را برای جامعه به‌وجود می‌آورد که نیروهای ارزشی توانایی، کارآمدی و شایستگی لازم را برای پیگیری مطالبات مردم ندارند و بهتر است نیروهای وابسته به اصلاح‌طلبان به جای این افراد در انتخابات آتی انتخاب شوند.

 

پس تخریب و هجمه به نیروهای ارزشی منفعت بزرگ‌تری به نام رویگردانی مردم از اصولگرایان و توجه به جریان اصلاحات را به همراه خواهد داشت و این یعنی همان برگشت رسمی به قدرت. به باور تجدیدنظرطلبان، برای کنترل روشنگری و بصیرت‌افزایی قشر انقلابی و مخالفت آن‌ها با اقدامات بحث‌برانگیز دولت، سدی محکم لازم است و این سد را باید از نزدیک‌ترین فاصله ممکن که قدرت اثرگذاری و کنترل بیشتری دارد، بنا کرد، چه سدی بهتر از ضد مصلحت و منافع خواندن اقدامات بخشی از اصولگرایان و برخوردهای چکشی با شخصیت‌ها و رسانه‌های این جریان.