به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گزارشی پژوهشی به بررسی ابعاد بحران سوربه پرداخته است که در بخشی از این گزارش آمده است که بحران سوریه در حالی وارد سال پنجم خود شده که حمایت های جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه عامل اصلی مقاومت آنها در مقابل گروههای ترویستی تکفیری و حامیان منطقه ای و بین المللی آنها بوده است.
در ادامه مطلب همراه سایت خبری دانشجو ایران باشید
متن کامل گزارش پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بحران سوریه در حالی وارد سال پنجم خود شده که حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه عامل اصلی مقاومت آنها در مقابل گروههای ترویستی تکفیری و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها بوده است. این رویه در حالی ادامه دارد که سوریه جایگاه ویژهای در استراتژی دفاعی محور مقاومت داشته و به تعبیر رهبر معظم انقلاب راهبرد آمریکا در سوریه، ضربه زدن به انقلابهای ناشی از بیداری اسلامی در منطقه است.
همه اینها در حالی است که سوریه دارای سابقه روشنی در حمایت از ملت و دولت ایران است؛ برای نمونه دولت سوریه از حامیان اصلی مخالفین شاه بوده، نقش بی بدلیلی در دوران بعد از انقلاب داشته و در دوران جنگ تحمیلی حمایتهای چند لایهای از جمهوری اسلامی ایران به عمل آورده است.
**حمایت سوریه ازمبارزان انقلاب اسلامی علیه رژیم پهلوی
سال 1948 که سالهای اولیه پایان جنگ جهانی دوم است٬ رژیم صهیونیستی و محمدرضا پهلوی قدرتگیری میگیرند. در این مقطع حکومت وابسته ایران بر خلاف همه کشورهای اسلامی و بدون توجه به اشغالگریهای رژیم صهیونیستی٬ تنها حامی منطقهای این رژیم محسوب میشد.
به بیان دیگر در پایان جنگ جهانی دوم و زمانی که رژیم صهیونیستی با حمایتهای استعماری کشورهای غربی در حال قدرتگیری بود و دولتهای عربی منطقه، با نبردهای متعدد و تحریم نفتی مخالف سرسخت حضور صهیونیستها بودند، شاه ایران تنها حامی منطقهای رژیم غاصب صهیونیستی بود و نقش ویژهای در بی اثر کردن تحریمها و حملات کشورهای اسلامی علیه رژیم صهیونیستی داشت.
این مسئله جهان اسلام و کشورهای عرب منطقه را نسبت به تهران بدبین کرده بود. نقطه اوج عصبانیت این کشورها و علیالخصوص سوریه به عنوان یکی از پیشقراولان جنگ٬ زمانی بود که شاه به مناخیم بگین(رئیسجمهور صهیونیستی) در کشاندن انورسادات به مشارکت با اسرائیل کمک کرد و اقدامات لازم برای پیمان کمپ دیوید را فراهم ساخت.
سلسله شکستهای حکومتهای عربی از صهیونیستها٬ خشم آنان را نسبت به تهران به عنوان متحد تلآویو بیش از پیش کرد. با آغاز نهضت امام خمینی(ره) و شروع مبارزه علیه حکومت پهلوی٬ حافظ اسد رئیسجمهور سوریه از مخالفین شاه حمایت کرد.
او با جناحهای مخالف ایرانی از طریق امام موسیصدر، دکتر چمران و بسیاری دیگر از مبارزین ایرانی ارتباطاتی برقرار کرد و آموزش نیروهای مبارز را در کشورش بر عهده گرفت. حافظ اسد پس از تبعید امام به پاریس٬ به تمام سفارتهای خود در خارج از کشور به خصوص پاریس دستور داد از هیچ کمکی به مخالفان شاه دریغ نکنند.
اما شاه کلید ارتباط تاریخی انقلابیون ایران با سوریه و جنبش مقاومت اسلامی لبنان٬ امام موسیصدر بود. بسیاری از جوانان و دانشجویان ایرانی که در آن زمان در اروپا و آمریکا تحصیل میکردند، به جهت تبعید امام خمینی (ره)٬ با امام موسیصدر مرتبط بودند و مرتب در لبنان حضور داشتند. طوری که میتوان گفت حلقه واسط مبارزان ایرانی حاضر در لبنان و سوریه٬ امام موسیصدر بود.
این مسئله نیز از نفوذ و نقش تاریخی سوریه در لبنان ناشی میشد. به سخن دیگر، سوریه نفوذ و جایگاه ویژهای در لبنان داشت و نسبت به تحولات لبنان بسیار حساس بود. بدیهی بود که شیعیان لبنان هم روی کمکهای سوریه حساب میکردند.
شهید دکتر چمران، علی جنتی، مهندس غرضی، سردار رحیم صفوی و بسیاری دیگر از جمله انقلابیون ایران بودند که در سوریه از مساعدت رهبران سوری برخوردار شده بودند. در سوریه٬ محله زینبیه مرکز تجمع ایرانیان بود و شخص حافظ اسد هم با علاقهمندی فعالیت مخالفین رژیم شاه را دنبال میکرد و حامی آنها بود. همین مسئله نیز سبب تیرگی روابط رژیم شاه با سوریه شده بود.
با تسهیلاتی که در نتیجه حمایتهای دولت سوریه فراهم شده بود، پایگاههایی برای آموزش مبارزین ایرانی فراهم شد. در این پایگاهها که انقلابیون ایرانی با گروههای مبارز فلسطینی آموزش میدیدند. بر مبنای خاطرات سردار سید رحیم صفوی با حمایتهای دولت سوریه تشکیلات بسیار منظمی در حمایت از نیروهای ایرانی در نبرد در لبنان، فلسطین و ایران فراهم شده بود.
**تلاش سوریه برای معرفی چهره واقعی انقلاب اسلامی ایران
در مقطعی که شاه حمایتهای بی دریغی از اشغالگران صهیونیسم میکرد، مصر با معاهده ننگین کمپ دیوید سوریه را رها کرده بود و کشورهای عرب منطقه با سازش با صهیونیستها به دامان آمریکا پناه بردند.
در چنین مقطعی٬ پیروزی انقلاب اسلامی ایران با شعار آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل٬ نور امیدی بر دل سوریه و نیروهای مقاومت لبنان و فلسطین تاباند. علاوه بر این، همزمانی انقلاب اسلامی ایران با شکست گفتوگوهای صلح میان سوریه و عراق موجب محبوبیت و توجه ویژه مردم سوریه به انقلاب ایران شده بود.
همه دلایل فوق سبب شد که سوریه با رویی گشاده از انقلاب ایران استقبال کند. طوری که سوریه اولین کشور عربی بود که دولت موقت [انقلاب ایران] را به رسمیت شناخت (در کل، بعد از اتحاد جماهیر شوروی و پاکستان، سوریه سومین کشور محسوب میشود). این مسئله نیز ناشی از نگاه مشترک دو کشور در رابطه با مسائل جهان اسلام میشد.
به دلیل اعلام همبستگی جمهوری اسلامی با مسئله فلسطین، در ماههای اولیه پس از انقلاب اسلامی، سوریه علاقه خود را به داشتن روابطی قوی با ایران نشان داد. در نگاه سوریه چون انقلاب ایران همبستگی خود را با مسئله فلسطین اعلام کرده، رابطه با ایران، هم برای سوریه و هم برای بحران کشورهای عربی، سودمند بود. بر همین اساس نیز، سوریه و ایران با هم متحد شدند و برای کوتاه کردن دست غرب از منطقه همصدا شدند.
دشمنی دمشق با بغداد از عواملی بود که در تقویت رابطه دو کشور و استراتژیک شدن روابط نقشی اساسی داشت. به عبارت دیگر برای سوریه که بارها با دشمنیهای شاه رو به رو شده بود، رابطه با ایران به عنوان کشور حامی مقاومت بسیار حیاتی بود.
در مقابل برای ایران نیز مهم بود که بتواند حمایت خود را از گروههای ضد اسرائیلی اسلامی شامل «حزبالله» در لبنان و «حماس» در فلسطین عملی کند چون این حمایت در واقع بخشی از مشخصه اسلامی انقلاب ایران بود و نباید در مرزهای ایران محصور میماند.
اما در بُعد دیگر، زمانی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، در نگاه کشورهای استبدادی منطقه رژیم مورد حمایت شرق و غرب از طریق تظاهرات مردمی ساقط شده بود. این حرکت حکومتهای عربی را به وحشت انداخت چرا که اکثریت کشورهای عربی، دولتهای دیکتاتوری بودند و از وقوع انقلاب واهمه داشتند. در این مقطع حافظ اسد در تلاش بود تا ترس کشورهای عرب منطقه در رابطه با انقلاب اسلامی را کاهش دهد. از منظر دولت سوریه با سقوط شاه اوضاع ایران عوض شده بود و ایران اسلامی، ایران دوره شاه، یعنی ایرانی که دوست اسرائیل و مزدور آمریکا بود٬ از بین رفته و دشمنی با امپریالیسم و صهیونیسم جایگزین آن شده بود. اسد برای دفاع از نظرش اینگونه استدلال میکرد که امام خمینی(ره) یکی از دهانههای گاز انبری را که شاه و اسرائیل با آن اعراب را چیزی حدود سه دهه تحت فشار گذاشته بودند، شکسته است.
**حمایتهای سوریه از جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی
در طی جنگ تحمیلی سوریه جزو معدود کشورهای حامی ایران بود و حمایتهای نظامی و سیاسی گستردهای از کشورمان نمود. همه اینها در حالی بود که بخشی از سوریه در اشغال اسرائیل بود و تعدادی از نیروهای مسلح سوریه در لبنان٬ با اسرائیل در حال جنگ بودند و عملاً فشار سیاسی گستردهای بر سوریه تحمیل میشد.
اما سوریه حمایت از جمهوری اسلامی ایران را در دستورکار داشت و این امر را باعث تقویت بنیه روحی و نظامی خود در برابر اسرائیل و مسائل داخلی لبنان و مبارزه بر علیه حضور بیگانه در این کشور میدانست. علاوه بر این از منظر سوریه جلوگیری از پیروزی عراق سبب تضعیف صدام حسین در منطقه و بی اعتباری او در جهان عرب میشد.
اما در صورت پیروزی عراق بر ایران٬ وجود عراقی نیرومند و قوی در منطقه خطر جدی برای سوریه به حساب میآمد؛ چرا که شواهد بسیاری وجود داشت که صدام قصد داشت بعد از پیروزی در مقابل ایران به سوریه حمله کند. با این دیدگاه بود که سوریه کمکهای نظامی، سیاسی و اطلاعات قابل توجهی در اختیار کشورمان قرار داد. کارشناسان موشکی برای آموزش به سوریه رفتند و بسیاری از نقشههای عراق و اطلاعات نظامی عراقیها از سوی سوریه٬ در اختیار کشورمان عراق گرفت.
حمایتهای سوریه از ایران در جنگ تحمیلی جلوه ویژهای داشت. مهمترین کمک سوریه در جنگ٬ حمایتهای سیاسی آنها از ایران بود، چرا که موضعگیریهای سوریه در کنفرانس کشورهای عربی مانع از شکلگیری جبهه متحد کشورهای عرب بر علیه جمهوری اسلامی ایران شد.
این در حالی بود که صدام حسین تلاش داشت تا جنگ با ایران را جنگ عرب – عجم جلوه دهد و اعلام کرد که فارسها (ایرانیان) با انقلاب خویش به دنبال بلعیدن جهان عرب و سرنگون کردن حکومتهای عربی هستند. وقتی سوریه در کنار ایران ایستاد این تبلیغات تأثیر خود را تا حد زیادی از دست داد و مشخص شد که ایران هیچ نقشهای برای بر هم زدن امنیت جهان عرب ندارد و این جنگ، جنگ عجم و عرب نیست.
در بُعد دیگر وقتی سوریه در کنار ایران ایستاد، بخش مهمی از لبنان هم در کنار ایران قرار گرفت. واقعیت این بود که پس از انقلاب زمانی که کشورهای محافظهکار و ارتجاعی عرب به رهبری عربستان و اردن قصد داشتند تا با برپایی کنفرانس عمان حمایت اعراب در جنگ علیه ایران را جلب کرده و آنها را علیه ایران بسیج کنند٬ سوریه به مخالفت با این کنفرانس و هدف آن برخاست.
حمایت های سوریه از ایران در درجه اول موجب شکلگیری محور تهران -دمشق و آرامش سوریه از تهدیدات عراق و قوت لقبی در مقابل تهدیدات اسرائیل شد و در درجه دوم به تقویت محور دمشق- لبنان منهتی شد که با اسرائیل می جنگیدند. همین مسئله تا به امروز نقش ویژهای در مبارزه با اسرائیل داشته است.
**کمک سوریه به ایران برای دور زدن تحریم های تسلیحاتی
در تأمین تسلیحات ایران در دوره جنگ تحمیلی و در حالی که تحریمهای تسلیحاتی سنگینی بر علیه کشورمان برقرار شده بود، سوریه دوران حافظ اسد از جایگاه بسیار ویژهای برخوردار بود. طوری که به اذعان مقامات کشورمان، سوریه یکی از کشورهای منبع برای تهیه تسلیحات و تجهیزات برای ایران در زمان جنگ بود. در این رابطه محسن رفیقدوست معتقد است اولین خرید تسلیحاتی ایران از بلوک شرق در زمان مرحوم حافظ اسد و همراه با افسران سوری و به نام کشور سوریه صورت گرفت تا تحریم تسلیحاتی ایران دور زده شود. طوری که بخشی از فرودگاه بینالمللی دمشق به جمهوری اسلامی ایران اختصاص داده شده بود.
**حمایتهای موشکی سوریه از جمهوری اسلامی ایران
در طی جنگ تحمیلی حملات عراق به شهرهای ایران، جمهوری اسلامی ایران را به دستیابی به دانش موشکی ترغیب نمود. در این میان به دلیل تحریمهای تسلیحاتی سنگینی که علیه جمهوری اسلامی وضع شده بود امکان خرید موشک و علیالخصوص دستیابی به دانش آن٬ امری محال به شمار میرفت. در چنین شرایطی سوریه تنها کشوری بود که به تهران چراغ سبز نشان داد. همین مسئله نیز باعث شد تا اولین جرقههای دانش موشک بومی در کشورمان از سوریه زده شود.
براساس تصمیم دو کشور گروه 50 نفره کارشناسان ایرانی برای آموزش به سوریه فرستاده و با موشکهای سوریه و نحوه استفاده از آنها آشنا شدند. فرماندهی کارشناسان ایرانی حاضر در سوریه را حسن طهرانیمقدم بر عهده داشت و کلاسهایی که برای آنها ترتیب یافته بود، از گسترده بالایی برخوردار بود که فرماندهی سکو، مونتاژ و بارگیری موشک، تزریق سوخت، استقرار موشک و نصب کلاهک، نصب سرجنگی، گروه هواشناسی، گروه تست و ... را شامل میشد.
از آنجایی که تیم ایرانی به دستور مستقیم حافظ اسد رئیسجمهور وقت سوریه در مهمترین پادگان موشکی این کشور استقرار یافته بود، تیم ایرانی از هر فرصتی برای آموزش بهره میبرد به نحوی که اعضا بدون اینکه کسی مانع آنها شود، به زاغههای مهمات، انبارهای موشکی و . .. سرکشی میکردند تا از نحوه نگهداری موشکها هم آگاه شوند.
بر مبنای همین آموزش٬ پس از خرید موشک از سوریه و سایر کشورها استفاده از آنها به خوبی در دستورکار نیروهای ایرانی قرار گرفت. علاوه بر این دولت سوریه در بین سالهای 1986 تا سال 1988 چندین موشک اسکاد بی در اختیار ایران قرار داد.
آموزشهای سوریها بسیار مهمتر از موشکهای آنها بود. با همین آموزشها بود که جرقه دانش موشکی ایران زده شد و در طی جنگ نیز با موشکهای اسکاد که در آن مقطع از لیبی خریداری شده بود، کشورمان توانست بغداد را مورد هدف قرار دهد و توازنی در بحث جنگ شهرها بین دو کشور به وجود آورد.
**سوریه و قطع لولههای نفتی عراق
یکی از اقدامات بسیار مهمی که سوریه دوران حافظ اسد برای حمایت از جمهوری اسلامی ایران و تحت فشار قرار دادن عراق انجام داد، قطع خط لوله نفتی عراق به دریای مدیترانه بود.
عراق به دلیل داشتن مرز بسیار محدود زمینی با خلیج فارس و انهدام کامل نیروی دریاییاش٬ به استفاده از خطوط زمینی از جمله خط لولهای که از بصره به سمت دریای مدیترانه کشیده شده بود٬ روی آورد. این خط لوله که نفت عراق را (به میزان 500 هزار بشکه در روز) در اختیار نفتکشها قرار میداد٬ برای بغداد از اهمیت حیاتی برخوردار بود.
سوریه برای دفاع از ایران٬ در سال 1982 این خط لوله را به طور کامل مسدود کرد و سبب شد تا درآمد نفتی عراق تا 30 درصد کاهش پیدا کند. این ضربه چنان برای رژیم بعث عراق سهمگین بود که بلافاصله تلاش خود را برای سرنگونی حکومت سوریه افزایش داد و شروع به تسلیح نیروهای اخوانالمسلمین در خاک سوریه کرد.
**کمکهای اطلاعاتی سوریه به ایران
در دوران جنگ ایران و عراق از دیگر اقداماتی که دولت سوریه در حمایت از ایران انجام داد٬ ارائه اطلاعات برای شناسایی پایگاههای نظامیِ نیروهای عراقی و همچنین سلاحهای روسی که عراق از آنها استفاده میکرد، بود.
این اطلاعات در کنار آموزشهای موشکی که به کارشناسان ایرانی داده میشد٬ برای کشورمان بسیار حائز اهمیت بود و نقش بسیار مهمی در پیروزیهای ایران در مقابل تهاجم صدام داشت.