"ازنظر پدرم مردم یک مشت احمق هالو هستند!"⬇️
این حقیقتی بود که دخترِ ادوارد برنایز-پدر علم روابط عمومی آمریکا- در مورد پدرش بیان کرد! 🔴
برنایز (خواهر زاده ی زیگموند فروید) معتقد بود باید امیال ناخودآگاه انسان ها #مهندسی کرد و آنها را به چیز هایی متمایل کرد که نیاز ندارند.
هوور رئیس جمهور وقت آمریکا از این ایده بسیار استقبال کرد و شعار "مصرفگرایی، موتور محرکهٔ اقتصاد امریکا" را مطرح کرد!
در ادامه مطلب همراه سایت خبری دانشجو ایران باشید
به تدریج حق #آزادی از انسان سلب شد...دیگر ذهن انسان تنها با " #مصرف " راضی میشود و انسان آزاد به حیوان غیرقابل اعتمادی تبدیل میشود که در مقابل اِرضای اَمیالش درست همانطور که از او می خواهند رفتار می کند؛ یعنی دقیقاً همان نظریه ای که والتر لیپمان با نام «حکومت نخبگان آگاه بر گلّهٔ سرگردان» ارائه کرده بود!💉♻️
.........................................................................................................................................................................
اما در زمان ریاست جمهوری روزولت(از سال 1933) این خط مشی پایان یافت, زیرا متفکران آمریکایی به این نتیجه رسیدند که انسان حیوان قابل اعتمادی است و در #کنترل ذهن باید دیدگاه های خود او نیز لحاظ شود.😡
در واقع، مؤسسهٔ تازه تاسیس شده ی "سنجش افکار عمومی" با مراجعه به خود مردم و دریافت دیدگاه آن ها، راه های #مهار ذهن و جهت دادن به #امیال و تمایلات آنها را مهندسی میکرد!
با ظهور چهره ای جدید به نام "ویلهلم ریچ" در زمینهٔ روانشناسی، دورهٔ #فرویدیسم خاتمه یافت. ریچ برخلاف فروید معتقد به «رهاسازی» بهجای کنترل بود.
انسان خود را رها کرد! هرگونه دوست می داشت پوشید، نوشید، خورد، زیست و مُرد. در این دوره بود که مفهوم #سبک_زندگی معنای کامل تری یافت. سیاستمداران با ترویج سَبک زندگی امریکایی راه و رسم زندگی را بهوسیلهٔ ابزارهای فرهنگی به مردم دیکته کردند...
به طوری که #تبلیغات و پیام های بازرگانی در هر برنامه ای وجود دارد و تلاش میکند مخاطب را به برگزیدن #سبک_زندگی_آمریکایی ترغیب کند...😡👊😷
تبلیغات متعدد و متنوع که توسط متخصصان روانشناس و سازندگان تیزرهای تبلیغاتی برای گذاشتن بیشترین تأثیر بر مخاطب ساخته شده و بهدنبال اقناع افراد برای خرید کالاهایی هستند که افراد نیازی #واقعی به آن ندارند و صرفاً براساس نیاز #کاذبی که رسانه ها باعث آن بوده اند؛ دست به خرید آن می زنند!
"وظیفهٔ تبلیغات تلویزیونی تبلیغ کیفیت های خاصی است که یک محصول، فاقد آن هاست و اگر واقعاً هیچ نیازی به یک محصول وجود نداشته باشد، تبلیغاتچی باید آن را ایجاد کند. او باید به شما ثابت کند که اگر این کالا را نخرید، سلامتی و شادی شما بهخطر خواهد افتاد!" ران کوفمان.😳😳🗡💰
..............................................................................................................................................................................
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران این انتظار میرفت که کشورمان به جدی ترین رقیب و مانع برای ترویج سبک زندگی امریکایی و نظام های سرمایه داری تبدیل شود.
اما آنچه اکنون مشاهده میشود رسوخ این سبک زندگی در رگ های ایرانِ اسلامی است...😌😏😱
مادران این سرزمین که وظیفه ی تربیت جامعه را برعهده دارند بزرگترین دغدغه شان حفظ تناسب اندام با تن تاک و از بین بردنِ چین و چروک صورتشان هست تا مبادا اعتماد به نفسشان خدشه دار بشود!چون صاحبان سرمایه ترجیح میدهند اعتماد بنفس آدم ها با اینچیزها تامین بشود!😰
مبادا خانواده ای معنیِ "قناعت" را بداند...چون اصلا در جهانِ پست مدرن همچون واژه ای تعریف نشده است!
در این عصر باید خود را رها کنیم تا هرآنچه سرمایه داران دوست دارند, دوست بداریم و هرآنچه مصلحت میدانند مصرف کنیم!آنچنان که حتی اگر پولمان قد ندهد مانند معتادی که از مواد مخدرش دور مانده در پی قرض و "وام" برآییم تا هرطور شده کالای مورد نظر را تهیه کنیم!روز بروز حریص تر میشویم و اینگونه "طمع" جای "قناعت را میگیرد...! 💊🌡
انسان مسلمانی که باید آزاد باشد در خلسه ای عمیق فرو رفته و ذهنش توسط نظام کنونیِ جهان اسیر شده و ثمره ی تلاش روزانه اش را به حساب بانک هایی واریز میکند که متولیانِ اصلیِ ترویج این سبک زندگی هستند! 💰💳
منابع استفاده شده در ابتدای مطلب:
مارکوزه، هربرت،. انسان تکساحتی. ترجمهٔ محسن مویدی، تهران: امیرکبیر، (۱۳۷۸).
مک کوایل، دنیس، درآمدی بر نظریههای ارتباط جمعی، ترجمهٔ پرویز اجلالی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه، (۱۳۸۴).
کوفمان، ران، تبلیغات؛ گذشته، حال و آینده، نشریهٔ سیاحت غرب، (۱۳۸۸).
مقاله ای از مریم شوندی