بسم الله الرحمن الرحیم

اگر به این نکته توجه کنیم که کانون فتنه 88 در پایتخت بوده است و این شهر دربرگیرنده تمامی اقوام و طوایف ایران می باشد ، بزرگ ترین درسی که به دشمن خواهد داد این مهم می باشد که اختلافات مذهبی به رغم منتوع بودن سلایق سیاسی هیچ تاثیر مطلوبی برای دشمن نخواهد داشت ؛

لذا دشمن نیاز دارد این بار به جای یک  و آن هم تنها در گستره ای واحد ، لشگری از  های کاملا فرمان بردار خود را و آن هم در گستره ای با مقیاس کل کشور ، روانه میدان کارزار نماید.

اگر ریشه عقاید مذهبی باعث عقیم و ابتر شدن آن فتنه بوده است ، چه مولفه ای بهتر از ایجاد اختلاف  ای  ای و  ای! آن هم با تاکید و برجسته نمودن اسلام ، انقلاب و ارزش های آن! و انتخاب چه گزینه ای مناسب تر برای محقق نمودن این سیاست می تواند وجود داشته باشد جز  .


اما چگونه!؟
اگه قبول داشته باشیم که  اصلی ما جبهه استکبار و به سرکردگی  هست در آن صورت باید به نکته مهم دیگری هم توجه کنیم (!) و اون چیزی نیست الا آنکه دشمن ما دشمن کم عقل و نسنجیده ای نبوده و نیست!

"#لقمه_های_روز_مبادا" که در قسمت پیشین این نوشتاربه آن اشاره شده است (پ.ن1) بزرگترین  در انتخابات پیش رو خواهند بود و در  ماندن آن ها بزرگ ترین  و بزرگترین و اصلی ترین  کسانی است که توانسته اند در  به بعضی از صندلی های قوه اجرایی دست یابند! اما آن ها که هستند و هدف و نقش آنها در  این  چیست!؟


"لقمه های روز مبادا" در واقع افرادی هستند که تحت نظر جریان فراماسونری اسلامی (!) و با  همان  و به منظور خاصی تربیت شده اند.
این افراد  باید فاقد هرگونه سابقه حزبی و سیاسی منفی باشند. این افراد به نحوی آموزش دیده اند که در موقع لزوم بتوانند  اسلام باشند که هیچ؛ بلکه بتوانند هوشمندانه  خود به قدرت های سلطه گر و جناح هایی که امکان وابسته بودن آن نزد ملت محتمل باشد را هم  نمایند.

این افراد باید قادر باشند که در غالب  از ایدئولوژی و  و با تاکید و تکیه بر تمام ارزش های این نظام مقدس و نفی سیاست های استکبار و با انتقاد از همه رفتار های منفعلانه و حقارت بار جناح های وابسته به آن را در زیر شعار های آتشین اسلام خواهی و تمسک جستن به تعابیر شاخص و برجسته “رهبری” از جمله واژه  و … از یک طرف داعیه دار گفتمان انقلاب اسلامی باشند و از طرف دیگر با تکیه بر ضرورت بهره گیری از ابزار تکنولوژیک ، تلاش های ضدعقیدتی و ارزشی خود را بی ارتباط به استعمارگران و “خواسته و گمشده خود قومیتی” که نسبت به آن ماموریت می یابند  و جانمایی کنند!


اما چرا؟ و چه جریانی به آن ها در این مسیر کمک خوهد نمود!؟
با توجه به نقشه استکبار جهانی که در آن این بار به جای  ، قرار است  را مورد  قرار دهد! و به عبارتی  "ملت بودن" را از ملت بگیرد، لازمه آن  است!


برای این منظور این افراد (لقمه های روز مبادا) موظفند در وهله اول با استفاده از روش فوق الذکر و با بالا بردن  و  هر  و  و با دادن  های  در جهتی که نزد  ضرورت نیاز به پیشرفت و آبادانی هرچه بیشتر آن “استان” و آن  معنی پیدا کند؛

اولا توجهات عوام را از اصل اغراض خود منحرف و ثانیا با ایجاد مقبولیت و محبوبیت امکان راه یابی خود را به مجلس جهت اجرایی کردن منویات و اوامر  فراهم نمایند.


در وهله دوم نیز و در صورت راه یابی به  های مورد نظر با استفاده از روش هایی نظیر  کردن برخی اسناد طبقه بندی شده که طبیعتا مسببان آن در زمره  همین  می باشند ، از قبیل بعضی از جا به جایی ها در ردیف های اعتباری اختصاصی استان ها و یا اختصاص بودجه های خاص به بعضی از استان ها و مناطق کشور و … هر یک مجزا و در مواردی توأماً  را  و مقصر مشکلات و گرفتاری های معرفی می نمایند و در یک پروسه چرخشی و هماهنگ نسبت به آن چه که چه چیز و در کجا باید گفته شود و با استفاده از اضافه شدن پوشش رسانه ای خارجی و ایجاد یک فضای روانی و احساسی کاملا غیر قابل کنترل ، به ناگاه نقاب از چهره برداشته و داعیه دار   خواهند شد!

قطعا در این مرحله الباقی ظرفیت های باقی مانده از فتنه گذشته نیز پای کار خواهند آمد. (شاخه های استانی اصلاح طلبان جوان) به یک منظور و گروهک همیشه حاضر در  ها (سازمان مجاهدین خلق) به منظوری دیگر آن چه در عمل ساری و جاری خواهد شد یک  تمام   و البته در اشکال غیر تاریخی آن خواهد بود و در اثر همین عدم شناخت جامعه از ابعاد و قالب و پیکره چنین جنگی، سرطان وار تمامی قومیت ها را در بر خواهد گرفت (!) و خروجی نهایی آن نیز وضعیت وحشتناک کشوری نظیر سوریه خواهد بود و آن هم در مقیاس چند ده برابری و آماده  از گروهک های  و  آن که به همین منظور همچنان در منطقه حضور دارند!

در این  مهره های  دشمن مانند تفکرات  ، تنها موظفند با حضور جنجالی و پر سر و صدا و ایجاد  از یک طرف و  های در حال  مانند  با  و سپس خالی کردن عرصه به نفع  و گرفتن  از خود گذشتگی، زمینه های  حضور این تفکر آخر را فراهم نمایند

و جریان  که توانسته در گام اول فتنه جدید بر برخی از صندلی های اجرایی تسلط پیدا کند نیز موظف است با  و با استفاده حداکثری از ظرفیت های  خود و با برجسته کردن حاشیه های اشاره شده و حتی  رو به روی  (!) در این مقطع به ایجاد "شکل گیری تفکر دوقطبی بودن انتخابات میان اصول گرایان و معتدلین (!)" کمک نموده تا  همچنان در استتار باقی بماند!


اما راهکار عبور ایمن از این فتنه بزرگ و دو مرحله ای :

«ایجاد و شکل گیری گفتمان وحدت بر پایه عاشورا»

جایگاه امامت در اسلام ناب محمدی (ص) در همه ابعاد و زوایای مختلف، یکسان و مطلق است. به عبارتی رفتار و گفتار و کردار و … امام معصوم (ع) در جایگاه حکم امام قرار دارد و به همه رفتارها و گفتارها و کردارها و … دارد و در یک کلام باید گفت :  ،  .

با توجه به سخن الهام بخش امام حسین (ع) که فرموده اند: "لو لم یستقم دین جدی الا بقتلی فیا سیوف خذینی ؛ اگر  (اسلام ناب محمدی) جز به کشته شدن من  نمی ماند پس ای شمشیرها مرا  ."


و با تعریف بالا یاید بگم : دقت کردن در این که  سالار شهیدان نه فقط به  استوار و مستقیم ماندن دین به درگاه الهی تقدیم شده؛ بلکه  ممکن برای  نیز هست . اساسا توسل و تمسک به هر راهکاری که برخواسته از مکتب عاشورا و  نباشد را در این زمینه باید غیر عقلانی و استدلالش را از ریشه باطل بدانیم و اگر جز این باشد باید از  های خودمون  کنیم و دست برداریم!


نتیجه :  و عملی در این عرصه توسل به مکتب امام حسین (ع) و قیام عاشورا و واقعه کربلا است که ان شاء الله در ادامه به ارائه نظریه و چرایی آن خواهم پرداخت و در اینجا فقط به صورت خلاصه عرض می کنم که به گمان بنده "#گفتمان_وحدت_بر_پایه_عاشورا" تنها راهکار عبور ما از فتنه  است که هم اکنون با آن دست به یقه هستیم.


ادامه دارد …

به قلم afsarkod1

پ . ن 1 : www.afsaran.ir/link/ 

منبع : zaer-behesht.ir/subj 
http://www.afsaran.ir/link/1195082