بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها تعجب نکنید اگر بین برخی مسئولین و برخی رسانه‌های برانداز هماهنگی کلامی می‌بینید!

1-یکی از تکنیک‌هایی که در ایام انتخابات، سایت‌ها و مطبوعات با آن مواجه می‌شوند دوقطبی‌سازی است. در این تکنیک به مخاطبان القا می‌شود که جامعه در یک موضوع خاص، نسبت به یک فرد خاص، یا حتی نسبت به یک جریان خاص، دو طیف یا حتی چند طیف کاملا مخالف دارد. 

از یک سو قطبی شدن فضای  می‌تواند فرصتی برای نظام اسلامی باشد که یک رقابت سالم و سودمند را رقم بزند و مشارکت حداکثری را موجب شود و از سوی دیگر می‌تواند با عدم مدیریت صحیح و استفاده از روش‌های ناصواب برای تخریب رقبای خود به یک تهدید تبدیل شده و موجب تفرقه و چنددستگی اجتماع گردد. 
آنها که حیات و بقای سیاسی خود را در گرو  جامعه می‌بینند( چه  ، چه  و چه  ) بر مبنای اخلاق رقابتیِ صحیح عمل نکرده و منافع حزبی یا شخصی را جایگزین منافع ملی می‌کنند و ممکن است کشور را تا مرز سقوط نیز پیش ببرند؛ همان اتفاقی که پس از انتخابات 88 افتاد و کام ملت را پس از یک حضور باشکوه تلخ کرد. 


2- در تمام 37 سال گذشته انتخابات ایران اسلامی مورد توجه و برنامه‌ریزی از سوی دشمنان انقلاب بوده که تاکنون به واسطه هوشیاری رهبر و مردم، طمع ورزی آنان به جایی نرسیده است. با این حال دشمن هربار از تجربه‌های گذشته استفاده می‌کند برای برنامه ریزی دقیق‌تر جهت ایجاد  در انتخابات. 

از جمله شاخص‌های مهم دشمن برای تحت‌الشعاع قرار دادن انتخابات بسیار مهم و سرنوشت ساز 94، تلاش برای "قطبی‌سازی" جامعه به نفع جریان نزدیک و متمایل به غرب است که خط  امام و  انقلاب را دنبال می‌کند. این جریان همسو با رسانه‌های غرب از روشهای ناجوانمردانه  به نیروهای مومن و انقلابی و  استفاده می‌کند . 

ایجاد قطب موهوم و موسوم به تندرو،  و  در مقابل قطب اعتدال‌گرا یا اصلاح طلب از سیاست‌های اجرا شده است که می‌بینیم طی دو سال اخیر باوجود نهی مکرر رهبر انقلاب، مرتبا از این کلمات، چه در داخل کشور و چه در دیپلماسی خارجی استفاده شده تا واژگان  و  و مصادیق آنها در اذهان عمومی تثبیت شود. نقد مذاکرات و برجام، حمله یه سفارت عربستان، تایید و رد صلاحیت‌های داوطلبان انتخابات و حتی برهم زدن محفل یک بازیگر مانند معتمد آریا و امثالهم توانسته دستاویز تجدیدنظرطلبان برای ایجاد دوقطبی در کشور شود. 

در این مبان هدفگذاری خاص‌تری نیز به چشم می‌خورد که گرچه از بعد رحلت امام خمینی، شواهد بسیاری از آن دیده شده و در حوادث 88 بروز بیشتری یافت اما اکنون با بسیج افراد قدرتمندی که از بین انقلابیون تغییریافته یارگیری شده‌اند عینیت مضاعفی یافته است: حمله به شخص مقام معظم رهبری به عنوان پرچمدار انقلابی‌گری که نتیجه انتخابات در پیشبرد این هدف بسیار موثر است. 


3- متاسفانه می‌بینیم سخنان و برخوردهای بعضی از دستگاههای رسمی و مسئول و بعضی از شخصیت‌های سیاسی کشور و به تبع آن طیفی از روزنامه‌ها و احزاب سیاسی چه هنگام تهاجم به نیروهای انقلابی و چه تقدیس چهره‌های شاخص اعتدال و اصلاح طلب، با استقبال و همراهی رسانه‌های مختلف جبهه مقابل نظام مواجه شده و این همافزایی‌ها نشانه قابل توجهی از  دشمنان خارجی در میان مسئولان است. 

به عنوان مثال بی بی سی به عنوان یکی از پیشگامان خباثت رسانه‌ای، حتی با استفاده از جذب جاسوس، خدمت زیادی به پیشبرد اهداف این جریان و اطلاع رسانی انحرافی کرده است. از جمله گزارشی که بطور ویژه پس از اظهار نظر چند مقام امنیتی کشور، درباره دستگیری یک روحانی به خاطر حمله به  منتشر کرده است. 

فردی به نام کردمیهن با سابقه فعالیتهای فرهنگی و هیئتی و حضور در سوریه که متهم به دست داشتن در واقعه سفارت عربستان است. این شبکه خبری با پررنگ کردن جملات خاص این فرد در مورد «غیرت انقلابی» و «فهم سخنان رهبری» و همچنین چینش استادانه اطلاعات مربوط به کردمیهن از ملاقات با رهبری گرفته تا حضور در بین مدافعان حرم و ارتباط با شهید همدانی و درنهایت اینکه وی دانشجوی اخراجی بوده که طلبه شده! تلاش کرده اتهامی را که هنوز اطلاعات کاملی از آن در دست نیست و تمام زوایای حمله به سفارت از سوی قوه قضاییه مشخص و اعلام نشده، دستاویز هجمه به مردم مومن و انقلابی کند.(1)

جزییات این متن جالب است اما نتیجه نهایی و مهم آن در کنار دیگر اخبار منتشره توسط جبهه مقابل نظام، سیبل قرار دادن انقلابی‌گری و حملات متعدد به آن است که هرچه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم این حملات سنگین‌تر خواهد شد. در ماجرای مربوط به فاطمه معتمد آریا و دروغ توهین به این بازیگر کشف حجاب کرده نیز می‌بینیم وزیر ارشاد در تکمیل فضاسازی رسانه های اعتدال و اصلاحات، از مردم معترض به حضور این فرد، به عنوان خودسرهای پرنفوذ یاد می‌کند و این برخورد در شبکه های ماهواره‌ای پوشش داده می‌شود.

........

منزوی کردن و کنارزدن نیروهای انقلابی از نهادهای حاکمیتی کشور هدف مشترک بخشی از نیروهای  و  و دشمنان خارجی شده است؛ پس به جای ایجاد فضای رقابتی برای تحقق آرمان‌های انقلاب، همراستا با یکدیگر، از آرمان‌ها و حامیان و پیروان آنها هیولایی دروغین و ظالم با صفات افراطی، خودسر و تندرو که جایگاهی در جهان صاحب  ندارد می‌سازند و همراه با افزایش تهدیدات خارجی و تحریم‌ها به بهانه‌های گوناگون و اغتشاش در بازارهای اقتصادی داخلی و خارجی برعلیه ایران، تلاش می‌کنند غیرت ملی و اقتدار را با ترس و وحشت و خودکم بینی جایگزین کرده و مخالفت اکثریت با طیف مورد نظر را به جامعه القا کرده و به این ترتیب مردم را به سمت و سوی خودخواسته‌شان سوق دهند و این حملات، حین و بعد از انتخابات، بیشتر از قبل، به سمت نهادهای انقلابی همچون شورای نگهبان، سپاه و بویژه شخص رهبری نشانه خواهد رفت. 

(1)www.bbc.com/persian/ 

      

http://www.afsaran.ir/link/1199427