برای دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشور به طور کامل مشخص شده بود که فتنه ای به این گستردگی نمی تواند تنها در داخل برنامه ریزی شده باشد و دست پنهان سرویس های اطلاعاتی خارجی را در ارتباط با مزدوران داخلی، عیان کردند اما برخی از رسانه ها و شخصیت های رسانه ای و سیاسی، این اتهامات را توهم می دانستند و بر همین اساس سعی در تطهیر سران فتنه داشتند و دارند.
در ادامه مطلب همراه دانشجو ایران باشید
فتنه 88 با اسم رمز "تقلب"، ماه های پیش از شروع انتخابات شروع شد. درست در جریان ثبت نام کاندیداها و مبارزات انتخاباتی، موضوعاتی مانند سلامت انتخابات شکل گرفت و در نتیجه در اردوگاه اصلاح طلبان کمیته ای به نام کمیته صیانت از آرا تشکیل شد. پس از آن بود که وزارت کشور دولت نهم و شورای نگهبان بهمراه نهادهای نظامی و امنیتی، سیبل طیف اصلاح طلبان شدند و به صورت مرموزی، سیاه نمایی خود را آغاز کردند.
روز انتخابات، این پروژه به اوج خود رسید. بیانیه های از پیش نگاشته شده بود که در فضای مجازی منتشر شد و جریان آشوب را به سطح خیابان ها منتقل کرد. شاید خود سران فتنه نیز گمان نمی کردند؛ جرقه ای که در خرمن فتنه انداخته اند تا این اندازه گسترده شود. اما به مرور زمان دم خروس تشکیلات اطلاعاتی غربی و عربی از فتنه بیرون زد. اصلاح طلبان که قصد خود را تظاهرات مسلامت آمیز اعلام می کردند و سعی در تبرئه خود در خون های ریخته شده داشتند، هرگز نتوانستند دلیل محکمی برای هزینه های سنگینی که بر ایران و منافع ملی آن رفت بیاورند.
با تدبیر رهبر معظم انقلاب و اقتدار نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور، بساط فتنه پس از ماه ها آشوب و بلوا جمع شد اما اگر روزی گوشه ای از توطئه هایی که در این زمان بر ایران رفت توسط دستگاه های اطلاعاتی افشا شود، افکار عمومی ایران به خوبی آگاه خواهند شد، ایران در آن شرایط حساس درگیر چه خطرات وحشتناکی بود.
حجت الاسلام حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دهم،در این زمینه در تاریخ 5 شهریور 89 گفته بود که سران فتنه بیش از یک میلیارد دلار از کشورهای استکباری دریافت کرده بودند تا در کشور آشوب به راه اندازند.
هدف اصلی فتنه 88 نه بحث انتخابات بلکه براندازی بود و این پروژه از کانال سرویس های اطلاعاتی و امنیتی دشمن به کمک مزدوران داخلی آن درحال انجام بود. حتی دست خیانت تا بدانجا از آستین فتنه گران بیرون می زند که از کشورهای غربی می خواهند تحریم ها را افزایش دهند تا مردم به فکر براندازی بیفتند. مصلحی در این زمینه نیز در 7 دیماه 93 در همایش بازخوانی 9 دی خاطرنشان کرده بود: هزینههای فتنه 88 در مباحث مختلف مانند اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بسیار سنگین بود که در بحث اقتصادی برخی از سران فتنه 88 با نامهنگاری با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه خواهان افزایش تحریم و فشار اقتصادی به ایران شدند که همان زمان شاهد تصویب تحریمهای شورای امنیت بودیم.
حال پس از مدت ها، ابعاد جدیدتری از خیانت اصلاح طلبان به منافع ملی ایران نمایان می شود. مایکل لدین، مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در یک افشاگری در نشریه «فوربس» عنوان داشته که چاک شامر، سناتور دموکرات مامور فرستادن نامه ای متن نامه + از سوی وزارت خارجه آمریکا برای میر حسین موسوی، یکی از سران فتنه می شود.
لدین که از حامیان ایجاد انقلاب رنگی در ایران است، با اشاره به انتخابات سال 1388 و اتفاقات پس از آن، نوشته است: «دولت (آمریکا) تصمیم گرفت پیامی برای گروه (میر حسین) موسوی، جنبش سبز، بفرستد. سناتور شامر دوستی در وال استریت داشت که با سبزها در ارتباط بود و همان فرد به عنوان رابط انتخاب شد.»
از شامر خواسته شده بود تا از رهبران سبزها تا از طرف دولت آمریکا پرسیده شود:"سبزها بدانند که این سوالات از سوی وزیر خارجه آمریکا مطرح میشود: چه کاری باید انجام دهیم؟ چه کاری نباید انجام دهیم؟ "پاسخ این پیام در یک یادداشت 8 صفحه ای در تاریخ 30 نوامبر 2009 (9 آذر 88) دریافت شد. به نوشته لدین:"نویسندگان محتاط بودهاند، و متن امضا نشده و من دلایل روشنی دارم که چند نفر در تهران روی آن کار کردهاند."
این نامه تصویری از ایران با عبارتهای بسیار خشنی آماده است که این کشور تحت" حکومت استبدادی" ،" رژیمی خشن"، "دیکتاتوری" است که با سرکوب مردم، چپاول منابع عمومی ادامه حیات میدهد. همچنین در این نامه تاکید شده است که" حکومت قابل اصلاح نیست اما نیروهای حامی تغییر در داخل قوی هستند و به خوبی هدایت می شوند."
لدین میافزاید: به گفته دوست شامر در وال استریت ژورنال که من با وی صحبت کردم، یادداشت به شامر تحویل داده شد. وزارت خارجه(آمریکا) می گوید هیچ اطلاعی در این زمینه ندارد و دفتر شامر هم از اظهار نظر در این باره امتناع کرد، اما نمی توانم تصور کنم که نامه را به هیلاری کلینتون دوست و همکار سابقش نداده باشد. سبزها به دولت اوباما دقیقا گزینههای واقعی را گفتند: یا از رژیم حمایت کنید یا از آزادی حمایت کنید و تغییر دموکراتیک در ایران را تشویق و حمایت کنید.
این موضوع در حالی از سوی یک مقام سابق آمریکایی افشا شده که تاکنون دولت آمریکا در این زمینه موضع گیری نکرده است. اما پیش از این نیز، صادق خرازی، یکی از نیروهای اصلاح طلب و دبیر کل حزب جدید التاسیس ندای ایرانیان، در مصاحبه با هفته نامه مثلث عنوان کرده بود در دوران سفارت وی برخی از اصلاح طلبان به خارجی ها گرا می دادند: من اصلاحطلبی که نمادش خارج از کشور باشد و پول بگیرد را قبول ندارم. اینکه بروند و اتهام بزنند و بدو بیراه بگویند و شانتاژ کنند را قبول ندارم. کسانی را یادم است که در دورانی که سفیر بودم با خارجیها مذاکره میکردند و به دشمن گرا میدادند؛ من آنها را بهعنوان اصلاحطلب قبول ندارم. لیستشان را هم دارم و اگر قرار باشد روزی ارائه دهم، ارائه خواهم داد. منتها به سیستم امنیتی نخواهم داد و اگر بخواهم بدهم به مردم ایران ارائه میدهم که بدانید این آقا در دوره اصلاحات با فلان مقام ارشد اروپایی یا فرانسوی یا فلان مقام ارشد آمریکایی پنهان مذاکره کرده وگرا داده است.
با وجود آنکه جریان اصلاح طلبان سعی می کنند با روی کار آمدن حسن روحانی و نزدیکی به دولت او، خود را از اتهامات و جرم های صورت گرفته در ایام فتنه تبرئه و تطهیرسازی کنند اما خیانتی که آنها در آن ایام و دوره های گوناگون در قبال منافع ملی انجام داده اند، گناه نابخشودنی در تاریخ ایران است.
سطح خیانت اصلاح طلبان دروغین تنها به این نوع جنایت ها محدود نشده است. اصلاح طلبان خارج نشین نیز جنبه دیگر دم خروس اصلاحات هستند که تنها در یک نمونه بورس تحصیلی فرزند عطالله مهاجرانی، وزیر دولت اصلاحات، باعث شرمساری شده است. مهاجرانی برای تحصیل فرزند خود از عربستان درخواست بورس می کند و سفارت عربستان در لندن هزینه بیش از 12 هزار پوندی برای هرسال تحصیلی(4 سال_از 2011 تا2015) و هزینهای بالغ بر 4256 پوند برای هزینههای زندگی آقازاده اصلاحات را تامین میکند.
حقارت و خیانت در قبال مردم و منافع ملی ایران، در رابطه با دشمنان این سرزمین، سال هاست که از سوی اصلاح طلبان دروغین ادامه داشته و دارد. هر چند افشاگری های صورت گرفته درباره خیانت اصلاح طلبان، در اهداف آنها برای به خطر انداختن منافع ملی در قالب اصلاحات تخللی ایجاد نمی کند، اما این خیانت ها در تاریخ ایران ثبت خواهد شد و به مرور زمان ابعاد خطرناک آن روشن می شود.
حال پس از به سرانجام رسیدن توافق هسته ای از سوی دولت روحانی، تندروهای اصلاح طلب، به دنبال پروژه برقراری ارتباط با آمریکا و اسرائیل زدایی از سیاست خارجی ایران هستند و این هدف را موازی با رسیدن به کانون های قدرت پیگیری می کنند. هرچند ارتباط داشتن با کشورهایی که ایران آنها را به رسمیت می شناسد به نوبه خود، خط قرمزی محسوب نمی شود اما این ارتباط بایداز موضع قدرت باشد و نه ضعف. کرنش و ضعفی که در وجود برخی از مدعیان اصلاح طلبی وجود دارد و تنها به ضرر منافع ملی می انجامد.