این متن مخصوص بانوان زهرایی این سرزمین است. بانوانی که رسالتی عظیم بر دوش ایشان نهاده شده. آری! تابوت شهید در واقعیت بر دوش بانوان ایرانی است و ایشان باید راه و نام و یاد و مرام و عقیده شهید را در رگهای جامعه تزریق کنند. به همین دلیل لازم دیدم خواهرانه با ایشان به گفتگو بنشینم.
...
...
از خواهری که بیست سال هم نفس برادرش بوده، این سخن را بپذیرید که داغ بزرگ دل محمدرضا، بی حرمتی به مادرسادات بود چرا که بارها در دستنوشته هایش خواندم: شرمنده ام که از غم مادر نمرده ام. آن زمان که حرامیان را اطراف حرم دخت امیرالمومنین دید، به غیرتش برخورد و همراه سایر شهدای مدافع حرم، جانش را برسر غیرتش داد. آنجا که ماجرای حرامی و معجر و بی حرمتی به حرم آل الله برایشان تداعی شد، همه دست از جوانی کشیدند. حق محمدرضا و برادران شهیدش این است که بر مزارشان با ظاهری زهرایی حاضر شوید. به گونه ای که شان یک بانوی مسلمان و مرید حضرت مادر سادات است...
....
....
این نکته صحیح است که امثال محمدرضا، دست ما زمینی ها را رها نمی کنند. در مرام هیچ برادری نیست که برادران و خواهرانش را در تاریکی رها کند. اینکه شما عزیزان شهدای مدافع حرم را برادر معنوی خود می دانید هم قطعا هدیه ایست از جانب شهدا و اینکه ایشان را برادر خطاب می کنید هم می تواند کمک کننده بهبود رابطه شما با شهیدتان باشد.
اما...
شان شهید را تنها خدایی می داند که روزی دهنده شهداست. شهید، ناظر وجه الله است. شهید، بعد از حضرت ولی عصر( عج) واسطه فیض بندگان است. جایگاه شهید، عند ملیک مقتدر است. مسلما برخورد با چنین مقام رفیعی، ادب و مرام خاص خود را دارد. نوشتن متن های عاشقانه در شان شهید نیست، مخصوصا زمانی که این متن سبب سوءظن شود و مخاطب را مجبور به پرسیدن این سوال کند که: شما با شهید چه نسبتی دارید؟؟!!
مراقب الفاظی که برای برادر شهیدتان استفاده می کنید، باشید مبادا سبب بی احترامی و سوءظن شود. 
محمدرضا و سایر شهدای مدافع پاک به دنیا آمدند، پاک زیستند و پاک به درگاه الهی خوانده شدند. با برخی متن ها، آستان پاکشان را آلوده نکنیم. 
....
....
همانطور که شما محمدرضا را برادر خود می دانید، او هم شما را خواهر خود می داند، پس برایش خواهری کنید. 
....
منطق خواهر، صبر و مقاومت و سوختن در راه برادر است. خواهری را تنها باید از عمه سادات آموخت آنجا که بعد از برادر، عَلَم را بردوش گرفت و تضمین خون برادرش شد. اینک علَم بر دوش شماست. راهش را، مرامش را، عقیده و هدفش را از روی زمین بردارید و بر دوش گیرید. 
....
از شما عزیزانم صمیمانه تشکر می کنم، دست همه شما را با محبت می فشارم. این سخنان تنها درددل های یک خواهر بود. امیدوارم در راه دفاع از عقیده مقاومت، هرکدام زینبی باشیم برای شهدایمان و سربازی باشیم برای مولایمان. 
** برای عاقبت بخیری یکدیگر دعا کنیم، درهای رحمت الهی هرگز بسته نمی شوند.**

انگار که یک کوه ، سفر کرده از این دشت

آنقدر که خالی شده ، بعد از تو جهانم ...

 

 سلام الله علیها
http://www.afsaran.ir/link/1193992