آدمی که احساس کند پشتیبان ندارد، برای آینده خودش نگران است. چنین شخصی، با بروز کوچک ترین مشکلی بر سرراهش، احساس ضعف کرده و دچار افسردگی می شود. آیا آدم هایی را هم دیده اید که آینده دنیایی شان در خطر بوده و سرنوشتی مبهم در پیش رو داشته باشند، اما با این حال، ذره ای یأس و پریشانی در رفتارشان پیدا نشود؟
پاسخ به این سؤال را می توانید در گنجینه ناتمام معارف دفاع مقدس، پیدا کنید. رزمنده های جوان و نوجوان با این که هر آن در معرض خطراتی همچون کشته شدن، جراحت شدید و از دست دادن اعضای بدن، اسارت و ... بودند و یا هر از گاه، داغ جدایی یکی از دوستان را تحمل می کردند، اما هیچ گاه نگران و مضطرب نبوده و دچار پژمردگی نشدند.
آنها خاطری آسوده داشتند زیرا سرنوشتشان را به کسی سپرده بودند که بهتر از هر کسی می توانست کشتی حیاتشان را در امواج خروشان زندگی، هدایت کند. لبخند، و معنویت، ترکیبی زیبا بود که شخصیت و رفتار رزمندگان را شکل می داد.
در "جغله های جهاد"، خاطراتی را می خوانید که نشان می دهد نوجوان های کم و سن و سال بسیجی که در عرصه جهاد سازندگی، حماسه بی نظیر سنگر سازان بی سنگر را در خطوط مقدم جبهه ایثار، به نام خویش ثبت کرده اند، در کنار مشکلات و مسئولیت خطیرشان، لبخند را چاشنی ثابت زندگی جنگی خود قرار داده بودند.