۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محسن هاشمی» ثبت شده است

عفو ملوکانه!

بسم الله الرحمن الرحیم

«فکر می‌کنید با مخالفانتان و کسانی که برای رای نیاوردن یا کاهش یافتن آراء مردم به شما در این انتخابات هر کاری که از دستشان بر می‌آمد علیه شما انجام دادند چه برخوردی باید کرد؟»

این سوال آقای مسبح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی از آقای هاشمی رفسنجانی می‌باشد که پس از اعلام نتایج  تهران پرسیده شده است. (1)

متاسفانه طبق روال همیشگیِ برخوردهای سلطنت‌مابانه جریان هاشمی، شاهد  اطرافیان ایشان به مردم هستیم. از آقای مرعشی گرفته که غیر از تهران، مردم کشور را به دلیل عدم اقبال به لیست هاشمی، «توسعه نیافته» و به عبارتی «عقب مانده» می‌خواند تا آقای مهاجری که طی سوال خود، هاشمی را دارای حق مجازات مخالفان شخص خود دانسته است!

باید توجه داشت که لازمه دستور به عفو دو چیز است: 
1- آنکه فرد یا افرادی وجود دارند که مرتکب «رفتار ناپسندی» شده و «استحقاق مؤاخذه» دارند، 
2- اینکه کسی که مأمور به عفو شده از چنان «قدرتی» برخوردار است که می‌تواند «اِعمال قهر» نموده و افراد خطاکار را به «مجازات» برساند. 

پس اولا باید مشخص شود چه کسانی نسبت به آقای هاشمی گناهکار بوده و چه خطایی انجام دادند؟ آیا صرف مخالف بودن با آقای هاشمی  است؟ آیا روشنگری در قبال برنامه‌های ایشان همچون اعلام میزان اموال مسئولین دارای قانون منع و مجرمیت است؟! و آیا طبف آقای هاشمی هر کاری از دستشان برمیآمد برای مهندسی انتخابات انجام ندادند تا آنجا که به شدت به تخریب چهره‌های انقلابی و خدوم نظام در مجلس خبرگان پرداختند تا مانع ورود آنان به دوره جدید شوند؟! 

ثانیا مگر آقای هاشمی  و جایگاه برخورد با مردم دارند؟! این کشور قوه قضاییه دارد و اگر قرار به مجازات افرادی هم باشد برعهده قوه قضاییه است. همان نهادی که پسر مجرم آقای هاشمی را هم مجارات کرد!

ثالثا مگر آقای هاشمی  برخورد با مردمی که ایشان را نمی‌خواهند دارد؟! خوب است تجربه 88 یادآوری شود که باوجود همه تلاش‌هایشان برای رای نیاوردن یا کاهش رای مردم به رییس جمهور وقت، موفق نشدند و خواستند از مردم بابت کنار زدن آقای هاشمی انتقام بگیرند اما در دریای خروشان اراده مردم گم شدند. چرا آن موقع نپرسیدند باید با فتنه‌گری‌های خاندان هاشمی و سایر اصلاح طلبان چه برخوردی کرد؟! و برعکس همه آن اعمال را حق خود شمردند!

ظاهرا این پیروزی حداقلی طیف اشرافیت‌گرا زمینه‌ای برای عقده گشایی‌های رد صلاحیت شدگان توسط ملت شده است و می‌خواهند به هر نحو شده زهر خود را به کام ملت بریزند اما چون نمی‌توانند، دست به دامن نمایش و تظاهر «عفو ملوکانه» شده‌اند که در پاسخ آقای هاشمی به سوال جناب مهاجری قرار داده شده: «رقابت‌ها تمام شده و اکنون دوران همکاری است»؛ درحالیکه پاسخ درست این بود که سوال شما بیجاست و بنده چنین حقی ندارم.

دیدگاهی که روزی عقیده داشت می‌توان حتی علیه «خدا» هم راهپیمایی کرد اکنون خواستار  مردم به خاطر مخالفت با سرسلسله ترویج اشرافیگری است. یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ...

پ ن: منتظر تندروی های اصلاحات و اعتدال و برجام های 2 و 3 و ... برای تغییرات نهایی در نظام باشید

(1) yon.ir/DCyg 

منبع: http://www.afsaran.ir/link/1222795

جناب آقای هاشمی این تذبذب و تناقض از کجاست؟

گفته‌ها این سوال را ایجاد کرد که بالاخره شما آنچه می گویید را قبول دارید یا نه! اگر قبول دارید پس دلیل این شبهه افکنی چیست؟

 

 

جناب آقای هاشمی! در فیلم تبلیغاتی شما که از سیما پخش شد به نکاتی اشاره کردید که تامل برانگیز بود؛ به راستی مشکل مردم در حال حاضر شورای رهبری و این حرفهاست یا مشکلات اقتصادی و رکود که کمر مردم را شکسته است؛ و اینکه اصلا از این مشکلات دم نزدید برای این است که باز جنجال جدیدی در رسانه ها ایجاد کنید و افکار عمومی را از مشکلات اصلی منحرف کنید؟ آیا حل مشکلات اقتصادی مردم که در پی کم توجهی دولت به مسائل معیشتی است کارگشاست یا اینکه شورای رهبری چه بود و چه شد؟ آیا آرمان امام(ره)، توجه به مردم و اقشار جامعه که مشکلات اقتصادی سربارشان شده، است یا اینکه شورای رهبری و تبلیغات انتخاباتی!

 

و اما درجایی عنوان کردید:«از گذشته تا حال از انتخاب رهبر انقلاب راضی هستیم؛ بهتر و مناسب‌تر از آیت‌الله خامنه‌ای کسی را نمی‌بینیم که کشور را اداره کند چرا که رهبری شرط‌های مهمی دارد از جمله اینکه باید فقیه باشد و عدالت، مدیریت، متقی بودن و بینش سیاسی را در خود داشته باشد.»

 

و پس از آن باز موضوع را به حاشیه کشاندید و اضافه کردید «مسائلی را در انتخابات می‌بینیم که نمی‌توانیم بگوییم با روح اسلامیت درست است؛ انتخابات کشورمان جزء انتخابات خوب دنیا است و مشارکت مردم خوب است. سال‌های اخیر مشکلاتی پیش آمد و انتظارمان از انتخابات این است که بُعد اسلامیت و جمهوریت را تقویت کنیم و یک جامعه سالم داشته باشیم. از جهت مردمی بودن، انتخابات به‌گونه‌ای باشد که واقعاً نظر مردم باشد.»

 

و اما این گفته ها این سوال را ایجاد کرد که بالاخره شما بخش اول صحبتها را قبول دارید یا نه! اگر قبول دارید پس این روال شبهه افکنی چیست؟ و این گفته ها را اگر کنار سکوتتان علیه فتنه گران بگذاریم آیا قابل توجیه است؟

 

براستی جنابعالی در سال 88 که فتنه گران نظام را به لبه پرتگاه بردند چه کردید و آیا صداقت گفتارتان در عمل‌تان هم مشاهده شد؟ که نه! اگر به فقاهت، عدالت، مدیریت، تقوا و بینش سیاسی رهبر معظم انقلاب در قلبتان هم اعتقاد دارید پس چرا سکوت کردید و ندای "أین عمار" همین رهبری که از آن این گونه تعریف کردید را پاسخ نگفتید؟ آیا این سکوت نشانه تَذَبذُب و تناقض و نفاق در گفتار و عمل نیست؟ و یا خدعه است؟

 

شما که مفسر قرآنید این آیه را مرور کنید «مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لاَ إِلَى هَـؤُلاء وَلاَ إِلَى هَـؤُلاء؛ میانِ آن [دو گروه‏] دو دلند نه با اینانند و نه با آنان». لطفا کمی قبل و بعد از این آیه را هم مرور کنید؛ قبل از آن آمده «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ» و بعد آن «وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً»!

 

یا در آیه دیگری که می فرماید:«یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ؛ اینان خدا و مؤمنان را می‌فریبند و نمی دانند که تنها خود را فریب می‌دهند»؛ کمی بعد این آیه را هم بخوانید «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ».

 

به راستی اگر سال 88 شما رئیس جمهور بودید و رأی شما را زیر سوال می بردند و آن اتفاقات روی می‌داد موضع شما همین بود؟ آیا این مواضع شما برای این نیست که حال که "از اسب افتاده اید" بخواهید توجه کسانی را جلب کنید که قرآن فرمود:«وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکِن لاَّ یَشْعُرُونَ؛ چون به آنان گفته شود که در زمین فساد نکنید می‌گویند ما مصلحانیم آگاه باشید که اینان خود تبهکارانند و نمی دانند» مگر سرنوشت رفیق شفیقتان را ندیدید که چگونه به چاه ویل این کف ها و سوت ها افتاد؟ رئیس دولت اصلاحات را عرض می کنم که در خفا منکر تقلب می شود و در آشکار همین سوت ها و کف ها و زنده بادها که به هیچ بند است مانع شده تا اظهار نظر علنی کند. و او هم اگر از رهبری تعریف کند مسلما کلمات بهتر از شما خواهد گفت.

 

کمی بعدِ همین آیه را هم بخوانید:«وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ؛ و چون به مؤمنان می رسند می گویند ایمان آورده ایم و چون با شیطانهای خویش خلوت می کنند می گویند ما با شما هستیم ما استهزایشان می کنیم» و بعد تر آن که می فرماید:«اللّهُ یَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ؛ خداست که آنها را استهزا می کند و وامی گذاردشان تا همچنان در طغیان خویش سرگردان بمانند» و همانا که «أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ؛ اینان گمراهی را به هدایت خریدند، پس تجارتشان سود نکرد و در شمار هدایت یافتگان در نیامدند».

 

آقای هاشمی «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ، کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ چرا سخنانی می گویید که به کارشان نمی بندید، خداوند سخت به خشم می آید که چیزی بگویید و به جای نیاورید»

 

آقای هاشمی! از دیرباز با امام (ره) بودن اگرچه فضیلت است اما مگر نه اینکه بزرگترین انحراف را در دین کسانی ایجاد کرده اند قرابت زیادی هم با پیامبر(ص) داشتند و برخی یار غار آن حضرت نیز بودند و با نفوذ در ارکان قدرت توانستند در سقیفه تیشه ای به ریشه دین بزنند که هرچه می رود عمق آن افزوده می شود و زخمش دردناکتر؟

 

مگر آنانکه برای سهم خواهی از پیشینه مسلمانی خود نزد حضرت علی(علیه السلام) آمدند پاسخ نشنیدند که هرچه کردید در راه اسلام و خدا بوده است.

 

آقای هاشمی بار دیگر آنچه نوشتم را مرور کنید، من برای شما نگرانم؛ برای شما به شدت نگرانم...

منبع: یادداشت هادی شریفی عزیز در تسنیم نیوز

 

مصداق «پستی و شیطنت» در بیان هاشمی رفسنجانی

اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش به رفتارها، دشمنی‌ها و اقدامات خلاف وعده آمریکا اشاره کرده و نتیجه خوش‌بینی مسؤولان ایرانی به ایالات متحده را با مصادیق مشخصی ذکر کرده است.

هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات سال 1365 خود به تلاش‌هایش برای معامله با آمریکایی‌ها اشاره‌کرده و می‌نویسد: «آقای محسن کنگرلو (مشاور نخست‌وزیر وقت) آمد. پیشنهاد جدید آمریکایی‌ها را در رابطه با گروگان‌های لبنان آورد. معلوم است که دارند بازی می‌کنند و به فکر فریبند. گفتم بگوید قبل از هر چیز باید قطعات هاک را بفرستند و سپس وارد صحبت شویم»[1]

 

هاشمی در بخشی دیگر از این کتاب به درخواست‌های مقامات آمریکایی می‌پردازد: «آمریکایی‌ها می‌گویند قطعات هاک آماده تحویل است ولی می‌خواهند قبل از تحویل با کنگرلو ملاقات کنند. گفتم مانعی ندارد ولی ظاهراً آن‌ها با اغراض خاص جریان را به تأخیر می‌اندازند و حسن نیت ندارند.

 

درگذشته هم از این فیلم‌ها بازی کرده‌اند. علی‌القاعده آن‌ها باید عجله بیشتری برای آزاد کردن گروگان‌های خود در لبنان داشته باشند؛ یا در داخل خودشان مشکلی دارند و یا درصدد اجرای توطئه هستند. باید با هوشیاری برخورد کرد و نباید هیچ قولی داد و فقط گفته شود که اگر با تحویل قطعات هاک، حسن نیت خود را ثابت کردند، ما برای نجات گروگان‌ها شروع به اقدام می‌کنیم»[2]

 

 

گویا اختلافات بر سر این است که نمی‌خواهند قبل از آزادی گروگان‌ها، قطعات را تحویل دهند؛ آن‌ها می‌خواهند گروگان‌ها قبل از تحویل سلاح آزاد شوند و ما برعکس؛ قرار شد فرمول تدریج را بگیریم.[3]

 

هاشمی در ادامه با ابراز خوش‌بینی نسبت به مقامات آمریکایی می‌افزاید: «آقای کنگرلو اطلاع داد که هواپیمای آمریکایی حامل 240 قطعه هاک در مقابل آزادی یک گروگان آمریکایی از لبنان روز دوشنبه به ایران می‌آید؛ بنا بود 24 ساعت پس از آزادی گروگان بیاورند. اگر این‌ها را بدهند، نشانه کم‌شدن خصومت آمریکایی‌هاست، چون توان پدافند هوایی ما را زیاد می‌کند»[4]

 

هاشمی رفسنجانی پیروزی خیالی خود در معامله با آمریکایی‌ها را چنین توصیف می‌کند: «آقای نخست‌وزیر اطلاع داد که هواپیمای آمریکایی حامل قطعات هاک وارد ایران شده است. بالاخره پوزه ریگان را به خاک مالیدیم و علی‌رغم شعاری که می‌دهد که در مورد گروگان‌گیری باج نمی‌دهد، باج مهمی داد. گرفتن مسائل مهمی مسائل پدافندی مثل هاک از دشمنی مثل آمریکا مهم است»[5].

 

 

«آمریکایی‌ها برای برقراری روابط با ما دست‌وپا می‌زنند و به هر وسیله متشبث می‌شوند و اعلان آمادگی برای دادن امکانات نظامی می‌نمایند»[6]

 

اما در نهایت ماجرای پیروزی بر آمریکا، برخلاف تصور آقای هاشمی رفسنجانی به‌گونه‌ای دیگر به پایان می‌رسد: «آقای رفیق‌دوست آمد... گفت پانصد موشک تاو- آخرین محموله آمریکایی‌هاست- از نوع قدیمی و عمدتاً معیوب است؛ برخلاف قرار که بایستی از آخر محصول کارخانه باشد. این سند شیطنت و پستی آمریکایی‌هاست».[7]

 

 

[1] - کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی، سال 1365، اوج دفاع، ص: 58-59

 

[2] - همان، ص: 78-79

 

[3] - همان، ص: 110-111

 

[4] - همان، ص: 198

 

[5] - همان، ص: 202

 

[6] - همان، ص: 243

 

[7] - همان، ص: 462 

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/530367

آقای هاشمی! شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟

بسم الله الرحمن الرحیم 

هاشمی رفسنجانی: «صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش امام خمینی است را قبول نمی‌کنند؛ شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما تریبون داد؟ صداوسیما برای شما باشد؛ اگر امام و نهضت و اراده عمومی مردم نبود هیچ‌کدام از این‌ها نیز نبودند.
هدیه بدی به بیت امام و در زمانی که همه باید به هم تبریک بگوییم به این بیت دادید.» (1)

هرچه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم قانون گریزی عده‌ای بیشتر رخ نشان می‌دهد. 
آقای هاشمی در روزهای افول جایگاهش نزد مردم همچنان تلاش میکند جایگاه پدرخواندگی خود برای کشور را در اذهان القا کند تا سفره اشرافیت خاندان هاشمی از طعم قدرت خالی نشود. 

پیش از این، آقای هاشمی با ذکر خاطرات « من و امام..» در پی مصادره امام به مطلوب خود بود و اکنون که توانسته برخی از بیت ایشان را با خود همراه کند، شعار «دِین ملت به امام» و «احترام به بیت امام» را علم کرده تا در سایه نام بزرگ خمینی، نوه ایشان را بازیچه قدرت طلبی‌های خود قرار دهد. 

دستگاه عریض و طویل رسانه  در مدت کوتاهی از  علامه و حضرت آیت الله و اکنون «اشبه به امام» ساخته و تحت این عناوین شدیدترین حملات را به نهادهای قانونی کشور بویژه در مقطع کنونی نسبت به  در پیش گرفته است. 

این بی قانونی ها سابقه ای بس طولانی در سیره هاشمی و خانواده‌اش داشته و حتی بارها در مقابل همان امام که اکنون سنگ بیتش را به سینه میزند ایستاده و فرامین ایشان را نادیده گرفته است مانند جریان انتخاب منتظری برای قائم مقامی رهبر، مک فارلین، قطعنامه 598 و غیره 

به راه انداختن آتشفشان‌های 88 با ارسال نامه معروف به رهبر معظم انقلاب آغاز علنی شدن کینه‌توزی‌های وی نسیت به کوتاه شدن مقطعی دست او از قدرت بود و سقوط استوانه هاشمی را تسریع ساخت.

ترفند جدید رییس مجمع تشخیص برای پیشبرد اهدافش در انتخابات  و پس از آن در خبرگان رهبری، بت سازی و شخصیت بخشی کاذب از سید حسن خمینی ست که اکنون آن را به اوج رسانده و عدم احراز صلاحیت آقای مصطفوی که به سبب قانون گریزی خود وی بوده را دستاویز حمله ای شدید به شورای نگهبان کرده است.

در پاسخ به ادعاهای هاشمی سوال ملت این است که: 
آقای هاشمی! شما چکاره این مملکت هستید که فراتر از  در تمام امور کشور دخالت می‌کنید و برای همه تعیین تکلیف میکنید؟
شما صلاحیت خود را از کجا آورده اید؟
شما بواسطه همین شورای نگهبان و مردم صلاحیت حضور در انتخابات متعدد را کسب کردید. اگر امام و مردم نبودند شما هم در این جایگاه نبودید. 
چه کسی به شما اجازه داده به قوانین کشور حمله کنید؟
چه کسی به شما اینهمه تریبون داده تا با استفاده از بیت المال، آرامش و امنیت مردم را تهدید کنید؟
چه کسی گفته آقای سیدحسن مصطفوی اشبه مردم به امام خمینی است؟ استکبارستیزی ایشان شبیه امام است؟ قانون مداری ایشان شبیه امام است؟ علم و بصیرت ایشان در سطح جدشان است؟ همچون امام بزرگوار ساده زیست و حامی پابرهنگان هستند؟ همچون حضرت امام شم سیاسی قوی دارند؟ همچون امام امید و تکیه گاه مظلومان جهان بویژه فلسطین و یمن و سوریه و .. هستند؟

آقای هاشمی!

ملت قدرشناس ایران احترام بیت امام خویش را حفظ می‌کند اما اجازه نمی دهد به نام امم راه و آرمان های امام تحریف یا نابود شود. احترام واقعی به امام توجه و عمل کردن به سخنان و فرامین و توصیه‌های ایشان است که فرمودند: 
• «هرکس به مردم بگوید که شورای نگهبان کذاست ، این فساد است و یک همچون ادمی مفسد فی الارض است و باید تحت تعقیب قرار بگیرد ....»
• «شورای نگهبان به هیچ وجه گوش به حرف عده ای که میخواهند یک دسته کوچکی از مردم ما خوششان بیاید و به اصطلاح مترقی و مرفه هستند ندهد و قاطعانه با اینگونه افکار مبارزه کند.»
• «من به این اقایان هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است .افرادی که نظر شورای نگهبان موافق میلشان نبوده است دست به شایعه و اختلاف افکنی میزنند .همیشه انحرافات به تدریج وارد یک رژیم میشود و ان را ساقط مینماید ...»

آقای هاشمی!

مردم انقلابی، همچون اطرافیانتان برده ثروت و قدرت رو به پایان شما نیستند تا طبق خواست متفرعنانه شما عمل کنند و فریب سوء استفاده کلامی شما از واژه «مردم» را نیز نمی‌خورند. اعتقاد شما به «مردم» در حد رعایای گوش به فرمان است که اگر تمرد کردند باید همچون سال 88 به سختی تنبیه شوند و جان و مالشان در معرض خطر قرار گیرد! که البته 9 دی طومار «چوب و فلک» شما و دشمنان در کمین نشسته خارج از مرزها را درهم پیچید و دیر نیست روزی که پاسخ سخنان و عملکرد آشوب طلبانه این روزهایتان را هم بگیرید.


پ ن: «تو غلط میکنی قانون را قبول نداری، قانون تورا قبول ندارد» امام خمینی (ره)

پ ن2: جالب است که این روزها مهدی هاشمی نیازمند عمل جراحی می‌شود و از  خارج می‌گردد و فائزه هاشمی هم به راحتی به  می‌رود!

پ ن3: سیدحسن خمینی هم قربانی بازی هاشمی است. کاش این مطلب را درک کند و خود را از این بازی خارج کند.

(1) 
www.nasimonline.ir/C 



        
http://www.afsaran.ir/link/1200894

علی مطهری سرلیست جبهه مستقلین و اعتدال‌گرایان است

علی مطهری سرلیست جبهه مستقلین و اعتدال‌گرایان است

رئیس جبهه مستقلین و اعتدال‌گرایان از سرلیستی علی مطهری در تشکل متبوعش خبر داد.

قدرتعلی حشمتیان رئیس جبهه مستقلین و اعتدال‌گرایان در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، اظهار داشت: اکثر کاندیداهای جبهه ما در هیئت اجرایی تأیید صلاحیت شده اند.

وی ادامه داد: آقایان #علی_مطهری، #محسن_هاشمی 🤔، #اشرفی_اصفهانی، حضرتی، اشراقی و خانم ها #فاطمه_هاشمی 🤔 و پیشگاهی فرد از جمله افرادی هستند که در لیست اولیه انتخاباتی جبهه مستقلین و اعتدال گرایان بوده و تأیید صلاحیت شده اند.

رئیس جبهه مستقلین و اعتدال‌گرایان گفت: لیست اولیه انتخاباتی که ما تهیه کردیم، قطعی نیست و لیست قطعی خود را بعد از احراز صلاحیت ها منتشر می کنیم.

حشمتیان خاطرنشان کرد: کماکان سرلیست جبهه مستقلین و اعتدال‌گرایان آقای علی مطهری است و اصلاح طلبان و اصول گرایان معتدل در لیست ما جای دارند و اصلاح طلبان و اصول گرایان تندرو به هیچ وجه در لیست ما جایی ندارند.

لینک :