مسابقه یادداشت دانشجویی با عنوان خود تحلیلیِ تحصیلی

بسیج دانشجویی استان تهران برگزار می کند؛

مسابقه یادداشت دانشجویی با عنوان خود تحلیلیِ تحصیلی

؛؛

مهلت ارسال آثار جهت شرکت در این مسابقه تا ۲۸ بهمن ۹۴ می باشد.

مسئول معاونت علمی ناحیه بسیج دانشجویی استان تهران ، از برگزاری مسابقه یادداشت دانشجویی با عنوان خودتحلیلیِ تحصیلی خبر داد و اظهار داشت: این مسابقه علمی، با هدف بیان کردن چالش ها و فرصت های دانشجویان در رشته ی تحصیلیشان، بیان ناگفته ها و خود اظهاری و حرف دل برگزار خواهد شد.

 

وی بیان کرد: بازار کار، اساتید موجود، دروس بومی شده، نیاز جامعه، جایگاه اختصاصی، آینده تحصیلی، علاقه شخصی و...را از جمله موضوعات پیشنهادی این مسابقه بر شمردند.

 

محسن کمانکش، در خصوص چگونگی و ارسال آثار گفت: مهلت ارسال آثار تا 28 بهمن 94 می باشد و علاقه مندان می بایست یادداشت های خود را در حداقل 10 و حداکثر 20 سطر از طریق راه های زیر به معاونت علمی ناحیه بسیج دانشجویی دانشگاه های استان تهران ارسال نمایند.

پست الکترونیکی:: Newmindd@Gmail.com

شبکه تلگرامی:: Jahadeelmi@

 

وی در پایان ضمن اشاره به اینکه این مسابقه، بخش ویژه از سرویس های جشنواره فعالیت های برتر علمی است، خاطر نشان کرد:جوایز نفرات برتر این مسابقه در اختتامیه جشنواره فعالیت های برتر علمی که در نیمه اول اسفند 94 برگزار می شود، اهدا خواهد شد.

؛؛

؛؛

منبع : دانشجو خبر

حیات زیر یخ های قطبی! (قسمت ششم)

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر به این نکته توجه کنیم که کانون فتنه 88 در پایتخت بوده است و این شهر دربرگیرنده تمامی اقوام و طوایف ایران می باشد ، بزرگ ترین درسی که به دشمن خواهد داد این مهم می باشد که اختلافات مذهبی به رغم منتوع بودن سلایق سیاسی هیچ تاثیر مطلوبی برای دشمن نخواهد داشت ؛

لذا دشمن نیاز دارد این بار به جای یک  و آن هم تنها در گستره ای واحد ، لشگری از  های کاملا فرمان بردار خود را و آن هم در گستره ای با مقیاس کل کشور ، روانه میدان کارزار نماید.

اگر ریشه عقاید مذهبی باعث عقیم و ابتر شدن آن فتنه بوده است ، چه مولفه ای بهتر از ایجاد اختلاف  ای  ای و  ای! آن هم با تاکید و برجسته نمودن اسلام ، انقلاب و ارزش های آن! و انتخاب چه گزینه ای مناسب تر برای محقق نمودن این سیاست می تواند وجود داشته باشد جز  .


اما چگونه!؟
اگه قبول داشته باشیم که  اصلی ما جبهه استکبار و به سرکردگی  هست در آن صورت باید به نکته مهم دیگری هم توجه کنیم (!) و اون چیزی نیست الا آنکه دشمن ما دشمن کم عقل و نسنجیده ای نبوده و نیست!

"#لقمه_های_روز_مبادا" که در قسمت پیشین این نوشتاربه آن اشاره شده است (پ.ن1) بزرگترین  در انتخابات پیش رو خواهند بود و در  ماندن آن ها بزرگ ترین  و بزرگترین و اصلی ترین  کسانی است که توانسته اند در  به بعضی از صندلی های قوه اجرایی دست یابند! اما آن ها که هستند و هدف و نقش آنها در  این  چیست!؟


"لقمه های روز مبادا" در واقع افرادی هستند که تحت نظر جریان فراماسونری اسلامی (!) و با  همان  و به منظور خاصی تربیت شده اند.
این افراد  باید فاقد هرگونه سابقه حزبی و سیاسی منفی باشند. این افراد به نحوی آموزش دیده اند که در موقع لزوم بتوانند  اسلام باشند که هیچ؛ بلکه بتوانند هوشمندانه  خود به قدرت های سلطه گر و جناح هایی که امکان وابسته بودن آن نزد ملت محتمل باشد را هم  نمایند.

این افراد باید قادر باشند که در غالب  از ایدئولوژی و  و با تاکید و تکیه بر تمام ارزش های این نظام مقدس و نفی سیاست های استکبار و با انتقاد از همه رفتار های منفعلانه و حقارت بار جناح های وابسته به آن را در زیر شعار های آتشین اسلام خواهی و تمسک جستن به تعابیر شاخص و برجسته “رهبری” از جمله واژه  و … از یک طرف داعیه دار گفتمان انقلاب اسلامی باشند و از طرف دیگر با تکیه بر ضرورت بهره گیری از ابزار تکنولوژیک ، تلاش های ضدعقیدتی و ارزشی خود را بی ارتباط به استعمارگران و “خواسته و گمشده خود قومیتی” که نسبت به آن ماموریت می یابند  و جانمایی کنند!


اما چرا؟ و چه جریانی به آن ها در این مسیر کمک خوهد نمود!؟
با توجه به نقشه استکبار جهانی که در آن این بار به جای  ، قرار است  را مورد  قرار دهد! و به عبارتی  "ملت بودن" را از ملت بگیرد، لازمه آن  است!


برای این منظور این افراد (لقمه های روز مبادا) موظفند در وهله اول با استفاده از روش فوق الذکر و با بالا بردن  و  هر  و  و با دادن  های  در جهتی که نزد  ضرورت نیاز به پیشرفت و آبادانی هرچه بیشتر آن “استان” و آن  معنی پیدا کند؛

اولا توجهات عوام را از اصل اغراض خود منحرف و ثانیا با ایجاد مقبولیت و محبوبیت امکان راه یابی خود را به مجلس جهت اجرایی کردن منویات و اوامر  فراهم نمایند.


در وهله دوم نیز و در صورت راه یابی به  های مورد نظر با استفاده از روش هایی نظیر  کردن برخی اسناد طبقه بندی شده که طبیعتا مسببان آن در زمره  همین  می باشند ، از قبیل بعضی از جا به جایی ها در ردیف های اعتباری اختصاصی استان ها و یا اختصاص بودجه های خاص به بعضی از استان ها و مناطق کشور و … هر یک مجزا و در مواردی توأماً  را  و مقصر مشکلات و گرفتاری های معرفی می نمایند و در یک پروسه چرخشی و هماهنگ نسبت به آن چه که چه چیز و در کجا باید گفته شود و با استفاده از اضافه شدن پوشش رسانه ای خارجی و ایجاد یک فضای روانی و احساسی کاملا غیر قابل کنترل ، به ناگاه نقاب از چهره برداشته و داعیه دار   خواهند شد!

قطعا در این مرحله الباقی ظرفیت های باقی مانده از فتنه گذشته نیز پای کار خواهند آمد. (شاخه های استانی اصلاح طلبان جوان) به یک منظور و گروهک همیشه حاضر در  ها (سازمان مجاهدین خلق) به منظوری دیگر آن چه در عمل ساری و جاری خواهد شد یک  تمام   و البته در اشکال غیر تاریخی آن خواهد بود و در اثر همین عدم شناخت جامعه از ابعاد و قالب و پیکره چنین جنگی، سرطان وار تمامی قومیت ها را در بر خواهد گرفت (!) و خروجی نهایی آن نیز وضعیت وحشتناک کشوری نظیر سوریه خواهد بود و آن هم در مقیاس چند ده برابری و آماده  از گروهک های  و  آن که به همین منظور همچنان در منطقه حضور دارند!

در این  مهره های  دشمن مانند تفکرات  ، تنها موظفند با حضور جنجالی و پر سر و صدا و ایجاد  از یک طرف و  های در حال  مانند  با  و سپس خالی کردن عرصه به نفع  و گرفتن  از خود گذشتگی، زمینه های  حضور این تفکر آخر را فراهم نمایند

و جریان  که توانسته در گام اول فتنه جدید بر برخی از صندلی های اجرایی تسلط پیدا کند نیز موظف است با  و با استفاده حداکثری از ظرفیت های  خود و با برجسته کردن حاشیه های اشاره شده و حتی  رو به روی  (!) در این مقطع به ایجاد "شکل گیری تفکر دوقطبی بودن انتخابات میان اصول گرایان و معتدلین (!)" کمک نموده تا  همچنان در استتار باقی بماند!


اما راهکار عبور ایمن از این فتنه بزرگ و دو مرحله ای :

«ایجاد و شکل گیری گفتمان وحدت بر پایه عاشورا»

جایگاه امامت در اسلام ناب محمدی (ص) در همه ابعاد و زوایای مختلف، یکسان و مطلق است. به عبارتی رفتار و گفتار و کردار و … امام معصوم (ع) در جایگاه حکم امام قرار دارد و به همه رفتارها و گفتارها و کردارها و … دارد و در یک کلام باید گفت :  ،  .

با توجه به سخن الهام بخش امام حسین (ع) که فرموده اند: "لو لم یستقم دین جدی الا بقتلی فیا سیوف خذینی ؛ اگر  (اسلام ناب محمدی) جز به کشته شدن من  نمی ماند پس ای شمشیرها مرا  ."


و با تعریف بالا یاید بگم : دقت کردن در این که  سالار شهیدان نه فقط به  استوار و مستقیم ماندن دین به درگاه الهی تقدیم شده؛ بلکه  ممکن برای  نیز هست . اساسا توسل و تمسک به هر راهکاری که برخواسته از مکتب عاشورا و  نباشد را در این زمینه باید غیر عقلانی و استدلالش را از ریشه باطل بدانیم و اگر جز این باشد باید از  های خودمون  کنیم و دست برداریم!


نتیجه :  و عملی در این عرصه توسل به مکتب امام حسین (ع) و قیام عاشورا و واقعه کربلا است که ان شاء الله در ادامه به ارائه نظریه و چرایی آن خواهم پرداخت و در اینجا فقط به صورت خلاصه عرض می کنم که به گمان بنده "#گفتمان_وحدت_بر_پایه_عاشورا" تنها راهکار عبور ما از فتنه  است که هم اکنون با آن دست به یقه هستیم.


ادامه دارد …

به قلم afsarkod1

پ . ن 1 : www.afsaran.ir/link/ 

منبع : zaer-behesht.ir/subj 
http://www.afsaran.ir/link/1195082

حیات زیر یخ های قطبی! (قسمت پنجم)

بسم الله الرحمن الرحیم

توجه به دو  در خصوص همه موارد بالا بسیار حائز اهمیت است :

«نکته اول»
همه آن چه که در این پروسه طی گردیده از رصد دیده بان نظام مقدس جمهوری اسلامی پنهان نبوده و در خصوص هر یک از سیاست های دنبال شده توسط دشمن سیاست هایی را اتخاذ نموده اند که علاوه بر جلوگیری از دستیابی دشمن به آنچه که مد نظرش بوده، اولا مسیر انقلاب از اهداف ترسیمی منحرف نگردد و ثانیا با رهنمود های پیامبرگونه شان سد راه محکمی نسبت به آنچه که دشمن تصور می کرد دوراز چشمان ایشان باشد ایجاد نموده اند.


«نکته دوم»
اقدامات و سیاست های  در دوران موسوم به  جزء ملزومات  برای زمینه سازی فتنه بزرگ قرار نمی گیرند! چرا که مجموعه سیاست های داخلی و خارجی این جریانات و دستاوردها و تاثیرات ملموس و میدانی آن ، همگی  بوده و در این راستا مورد ارزیابی و تحلیل قرار خواهند گرفت.


در ابتدای بخش سوم همین نوشته ها اشاره شد به این که "دشمن این بار از گذشته آموخته و قصد به کارگیری آن آموخته ها را در انتخابات پیش رو و با استفاده از  را در دستور کار قرار دهد" (پ . ن 1) با توجه به مروری که بر سیاست های اجرایی خط  در بخش چهارم ( پ . ن 2) داشتیم در ابتدا باید نگریست این آموزه ها به اختصار چه بوده است؟ و وضعیت دشمن (داشته ها و نداشته هایش) برای اجرای این  چگونه بوده است. (توجه به ماضی بودن فعل)


1- ایجاد فاصله طبقاتی در جامعه ای مانند ایران گرچه دستاوردهایی در راستای اهداف دشمن داشته ، لیکن اجرایی کردن همین سیاست ها موجبات شکل گیری  و برپایه _عدالت_خواهی و در قالب کار تشکیلاتی و علمی و مدون گردید.


2- ادامه همین گفتمان و جریان در یک فرایند 8 ساله (دوران اصلاحات) نه تنها توانست بخش اعظمی از دستاوردهای میدانی دشمن را از میان بردارد بلکه همین گفتمان به بزرگترین  تبدیل گردید.


3- برای دشمن مسلم گردید که پتانسیل های  ملت ایران به گونه ای است که در صورت ادامه و استمرار حاکمیت چنین گفتمانی شاید در کمتر از دو دهه اساسا چیزی برایش باقی نماند که دیگر لازم باشد برای حفظ و سلطه آن نزد افکار عمومی جهان ، در صدد براندازی نظام اسلامی باشد!


4- پای کار آوردن همه ظرفیت های جبهه استکبار در جهت ایجاد  ، به نحو حیرت آوری جهت گیری های  میان حق و باطل ، اسلام و کفر و ... را برجسته و  و ممتاز می گرداند و دو قطبی های ایجاد شده متاثر از آن در انتهای مسیر  و عریان شدن جناح سیاسی معتقد به اسلام از یک سو و رسوایی و آشکار شدن نفاق جناح های وابسته به قطب  و باطل را به دنبال خواهد داشت .

دشمن به خوبی نتایج این دو جبهه را در نهم دی ماه سال 88 و  و فاقد عقبه و عمق اجتماعی بودن جبهه خود را مشاهده و لمس کرده است و به خوبی آموخته است که نشانه گرفتن  به عنوان  (سیبل) منجر به سوخته شدن (تقریبا) کامل برگ های برنده و فرصت های ایجاد شده برای ممکن بودن براندازی چنین نظامی و با این ویژگی هایی گردیده است .


در یک جمع بندی باید گفت دشمن دقیقا در شرایطی که بیش از هر زمان دیگری خطر شکوفا شدن و به بار نشستن میوه های درخت تنومند و  جمهوری اسلامی را درک نموده بود به خوبی می دانست در مقام عمل چیزی در چنته ندارد الا تعداد قلیلی از مهره های "کمتر سوخته شده" و کمی مخدوش و مخمور شدن لیدرهای جریان گفتمان اصیل انقلاب اسلامی نزد افکار عمومی (که البته آگاه بود ، این تاثیرات هم بسیار کوتاه مدت خواهد بود) و  های روز  !

لذا برای دشمنی که تمام توانایی ها و مبانی فکری تمدنی و ساختاری اش بر پایه مادی گرایی و بزرگ جلوه نمایی همین مبانی بنا شده و پوچ بودن و آثار شکنندگی آن نزد خود و سایر ملل عیان گردیده و فنا و زوال خویش را نزدیک می بیند، چاره ای وجود نخواهد داشت الا دست یازیدن به قماری خطرناک و پیاده نمودن فتنه ای بزرگ و با استفاده از روش و تاکتیک رذیلانه ای به نام  که [محصول تلفیق اتاق های فکر دو بلوک شرق (سابق) و غرب و مدرن سازی آن توسط تئوری سازان استکبار جهانی] است وجود نخواهد داشت.


اگر به این نکته توجه کنیم که کانون فتنه 88 در پایتخت بوده است و این شهر دربرگیرنده تمامی اقوام و طوایف ایران می باشد ، بزرگ ترین درسی که به دشمن خواهد داد این مهم می باشد که اختلافات مذهبی به رغم منتوع بودن سلایق سیاسی هیچ تاثیر مطلوبی برای دشمن نخواهد داشت ؛

لذا دشمن نیاز دارد این بار به جای یک و آن هم تنها در گستره ای واحد ، لشگری از  های کاملا فرمان بردار خود را و آن هم در گستره ای با مقیاس کل کشور ، روانه میدان کارزار نماید. اگر ریشه عقاید مذهبی باعث عقیم و ابتر شدن آن فتنه بوده است ، چه مولفه ای بهتر از ایجاد اختلاف  ای  ای و  ای!

آن هم با تاکید و برجسته نمودن اسلام ، انقلاب و ارزش های آن! و انتخاب چه گزینه ای مناسب تر برای محقق نمودن این سیاست می تواند وجود داشته باشد جز  _شورای_اسلامی .


ادامه دارد ...

به قلم afsarkod1

 

پ . ن 1 : www.afsaran.ir/link/ 
پ . ن 2 : www.afsaran.ir/link/ 

منبع : zaer-behesht.ir/subj 
  چهل نظر + http://www.afsaran.ir/link/1193117

حیات زیر یخ های قطبی! (قسمت چهارم)

بسم الله الرحمن الرحیم

اشکال کار مبارزاتی که در کشورهای مختلف می تواند وجود داشته باشد و به شکست آن انجامد این است که یا ملت ها تاب و توان ایستادگی نداشته باشند و یا این که رهبرانی نباشند که بتوانند آنها را اداره کنند.

در همین سال های اخیر نمونه های فراوانی وجود داشته اند که ملت ها عزم و اراده خود را نشان دادند و توفیقاتی نیز داشته اند اما به سبب نداشتن رهبرانی که بتوانند اهداف را درست تشخیص بدهند و راه درست را مقابل مردم قرار دهند به فرجامی نرسیده اند.

یکی از ویژگی های انقلاب اسلامی ایران جمع این دو مولفه در کنار هم می باشد. بدیهی است که اگر شناخت دشمن نسبت به حقایق و حقانیت و "جایگاه ولایت فقیه" بیشتر از ما نباشد؛ کمتر نیز نخواهد بود لذا همین شناخت دشمن را ناچار می نماید که انرژی خود را مصروف  ننماید و در نقطه مقابل تمام اطماع خود را متوجه ملتی که دارای همه ویژگی های یاد شده هستند نماید. لذا لازم می نماید هرگونه رفتارشناسی دشمن نیز براساس همین مولفه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.



1-  :

«حیات زیر یخ های قطبی»
قبل از هر چیز لازم است با مفهوم  آشنا شویم. در فصل زمستان در سرزمین های قطبی تنها تصویری که در مقابل یک بیننده یا گردشگر قرار می گیرد سرزمینی سراسر پوشیده از برف و یخ است!

به نحوی که برای بیننده امکان تشخیص یا تفکیک بخش اقیانوس با خشکی وجود ندارد ، چه رسد به آن که برای وی امکان دسترسی و استفاده از منابع غنی و پروتئینی آبزیانی که قابلیت هم زیستی در بستر آب های سرد زیر آن یخ های قطبی را دارند ممکن باشد!

همین وضعیت برای  آن منطقه که توانسته اند حتی رنگ پوشش ظاهری خود را با آن محیط تطبیق دهند؛ به گونه ای دیگر است . به عنوان مثال  .

خرس های قطبی جاندارانی هستند که نه تنها توانایی تمیز و تشخیص دادن خشکی از غیر خشکی را در شرایط انجماد دارا می باشند بلکه به شکل حیرت انگیزی از قابلیت ایجاد محفظه و  و همین طور  همان آبزیان برخوردارند!

سوالی که شاید در این مقطع از تحلیل پیش رو لازم است در ذهن مخاطب شکل گیرد آن است که آیا اساسا فقط همین جانوران از چنین قابلیت و شناختی برخوردارند!؟ در خصوص چرایی لزوم شکل گیری این سوال و اهمیت پاسخ آن در بخش های دیگر توضیحات لازم ارائه خواهد شد. حالا پس از بررسی نقشه راه دشمن و مقایسه آن با همین مقدمه مختصر، علت این نام گذاری مشخص خواهد شد.



2-  برای رسیدن به اهداف ترسیمی و ملزومات آن :

الف) ایجاد فاصله طبقاتی : دشمن توانسته است در سال های پس از دفاع مقدس و با نزدیکی و نفوذ در بعضی از نهادهای تصمیم ساز و شخصیتهای تاثیرگذار، بخش اعظمی از سیاست های مورد نیاز خود را در این زمینه فراهم سازد .



ب) بهره برداری از نتایج و آثار اجرائی این سیاست ها در جهت هنجارشکنی و زمینه سازی برای نفوذ فرهنگی و استحاله و  ، از دیگر ملزوماتی بود که دشمن برای پیاده نمودن نقشه شوم خود به آن نیاز داشت .  توانست در طول دورانی که از آن به عنوان اصلاحات نام برده می شود ، عمده آن چه را که مورد نیازش بود را با همان سبک و سیاق و این بار با دستانی باز تر تکسیب نماید.



ج) ایجاد تنفر ، شک و بدبینی : یکی دیگر از ملزومات مورد نیاز دشمن برای اجرای این نقشه ، ایجاد فضای شک و بدبینی نسبت به گفتمان اصیل انقلاب اسلامی بوده است .

برای اجرای این منظور لازم بود که فردی مومن و انقلابی با همین گفتمان و با قابلیت های فراوان و با هوش و ذکاوت بالا در اجرائی نمودن سیاست های گفتمان و اهداف مد نظر انقلاب اسلامی سکان دار  قرار گیرد .

آنچه که برای دشمن از قبل محرز بوده است، اجرایی شدن سیاست های بندهای (الف و ب) در کشوری با ریشه های عمیق مذهبی و دینی ؛ کافیست که ذائقه سیاسی آن جامعه به سوی چنین فرد و گفتمانی جلب شود و اجتناب از آن نیز برایش ممکن نخواهد بود لذا همین ایام را برای ایجاد فضای مورد دلخواهش در خصوص ایجاد  نسبت به آن چه گفته شد فراهم نماید .

برای نیل به این مقصود کافی بود ابتدا فرد یا افرادی را که از قبل به همین منظور در نظر گرفته بودند به فرد منتخب نزدیک نمایند .

ماموریت این فرد یا گروه صرفا در این خلاصه می شده که درگام اول در  و مومن و وفادار در کنار چنین شخصیتی قرار گیرند و در مقام عمل هم طوری رفتار نمایند که حاضرند برای پیشبرد این اهداف انقلابی از همه توانایی ها و عندالزوم !!! حتی آبرو و حیثیت و شرف خود را در اختیار آن فرد قرار دهند .

طبیعیست که نتیجه چنین رفتاری پیشرفت بسیار ملموس و قابل توجه این گفتمان و مقبولیت و محبوبیت فراوان مجری اصلی این سیاست ها خواهد بود و در گام دوم با سعی در معکوس نمودن یکصد و هشتاد درجه ای همین چرخه اقدام به ایجاد شک و بدبینی نسبت به این گفتمان ایجاد نمایند به نحوی که چنانچه در آینده نیز فرد یا گروهی با همین سیاست و نیت و گفتمان وارد عرصه سیاسی شوند بخشی از جامعه اساسا نسبت به آن تنفر و بخشی نیز به دیده تردید به آن نگاه کنند.



 :
ناگفته پیداست که شخصی با مشخصاتی که از آن گفته شد (فردی مومن و انقلابی با همین گفتمان و با قابلیت های فراوان و با هوش و ذکاوت بالا) هرگز اسیر چنین ترفندی نخواهد شد و آنچه که دشمن در این رهگذر ممکن است به دست آورد حداکثر دو درصد از چیزی خواهد بود که اقصاد و امیال آن را نسبت به این ملزومه بسیار مهم فراهم می گردانید.



 دشمن برای برهم زدن محاسبات چنین فردی و ایجاد زمینه برای اجرایی و موثر نمودن نقش افراد فوق الذکر تنها یک راه پیش رو داشت و آن هم اجرای  و از قبل طراحی شده به همین منظور بود .

و این نیز از بدیهیات است که تنها هدف این فتنه تاثیر بر نقشه راه مد نظر آینده نبوده و در کنار آن امکان ساقط نمودن نظام نیز مورد هدف بوده است (اهداف اولیه) همین طور سنجش ظرفیت های نرم جبهه انقلاب نیز در دستور کار قرار داشت (اهداف ثانویه) برای این منظور دشمن ناگزیر بود همه داشته ها و نداشته های داخلی و خارجی خود را به شکل میدانی وارد عمل نماید که در صورت توفیق نقشه های شوم خود را اجرایی و در صورت عدم توفیق با توجه به فشارهای حداکثری خارجی و داخلی (با هر ابزار و وسیله ممکن) و همین طور عیان و آشکار نمودن چهره حلقه نفوذی نزدیک به ریاست جمهوری ، محاسبات ایشان را بر هم زده و با استفاده از ابزار رسانه هر خطایی را فاجعه و هر اشتباهی را در حکم خیانت به اصل و اساس اسلام و از بین رفتن همه داشته های کشور القا نمود. شرح نتیجه آن فتنه و نتایج تحصیل شده و تحصیل نشده آن توسط دشمن برای همگان  است لذا از توضیح آن خود داری می نمایم.



توجه به دو  در خصوص همه موارد بالا بسیار حائز اهمیت است :

«نکته اول»
همه آن چه که در این پروسه طی گردیده از رصد دیده بان نظام مقدس جمهوری اسلامی پنهان نبوده و در خصوص هر یک از سیاست های دنبال شده توسط دشمن سیاست هایی را اتخاذ نموده اند که علاوه بر جلوگیری از دستیابی دشمن به آنچه که مد نظرش بوده، اولا مسیر انقلاب از اهداف ترسیمی منحرف نگردد و ثانیا با رهنمود های پیامبرگونه شان سد راه محکمی نسبت به آنچه که دشمن تصور می کرد دوراز چشمان ایشان باشد ایجاد نموده اند.

ادامه دارد …

به قلم afsarkod1

 :
قسمت اول : www.afsaran.ir/link/ 
قسمت دوم : www.afsaran.ir/link/ 
قسمت سوم : www.afsaran.ir/link/ 

منبع : zaer-behesht.ir/subj 
http://www.afsaran.ir/link/1192362

واژگان اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی دیگر کارایی ندارند/ از منتقدان لاریجانی هستم

رسایی در جمع دانشجویان تحکیم وحدت گفت: به نظر من تقسیم بندی درست جریانات سیاسی آن موضوعی است که مقام معظم رهبری بیان داشتند که در کشور دو نگاه غرب‌گرا و درون‌گرا وجود دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، حجت الاسلام رسایی عصر امروز در دوره آموزشی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور در مشهد در خصوص اینکه برخی نمایندگان مجلس را وکیل الدوله خطاب می‌کنند، گفت: نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر رای مردمی است که قبل از انقلاب مردم نقشی در اداره نظام و کشور نداشتند و نظام مبتنی بر پادشاهی بود که براساس کودتا به وجود آمده و قرار بود که مانند دیگر نظام‌های پادشاهی منطقه ادامه داشته باشد.

 در ادامه مطلب همراه سایت خبری دانشجو ایران باشید

پوستر متفاوت در متروی تهران

منبع : http://www.afsaran.ir/link/1197135 

هنگامی که منافقین از همه جا درمانده می‌شوند، از وحدت دم می‌زنند

✅ علامه مصباح: هنگامی که منافقین از همه جا درمانده می‌شوند، از وحدت دم می‌زنند

 

🔹 عده ای از نفوذی‌ها انگیزه براندازی نظام را دارند و صاحب قدرت، مقام و ثروت هستند که البته از بقیه خطرناک‌تر هم هستند. اما عده‌ای کج‌اندیش هم وجود دارند که به خیال خود انگیزه اصلاح کردن امور دارند ولی صلاح را در چیزی می‌دانند که خود صحیح می‌پندارند؛ و عده‌ای دیگر نیز نفوذی‌هایی هستند که می‌خواهند اعمال سلیقه شخصی کنند.

🔹 منافقینی در جامعه وجود دارند که خود را همرنگ با مؤمنین نشان می‌دهند، خود را در خط انقلاب و اسلام معرفی می‌کنند، و هنگامی که از همه جا درمانده می‌شوند با فریبکاری و ظاهرسازی از وحدت دم می‌زنند، و منظورشان از وحدت، آن است که دیگران تسلیم آن‌ها شوند. 

برای مصالعه متن سخنان (طولانی) به ادامه مطلب بروید