فعالین رسانهای، سیاسی اصلاحطلب با ایجاد نوعی پروپاگاندای رسانهای تلاش دارند که منتقدان دولت را ساکت کنند. لذا اولین حربه آنها، تقسیم جامعه به اعتدالیون و افراطیون و زدن برچسب افراطیگری به منتقدان بود. پروژهای که به نظر میرسد ریشه در همان رفتارهای لجام گسیخته اصلاحطلبان رادیکال در سالهای گذشته دارد...
گروه سیاسی برهان/ علی جمشیدی؛ در اواخر دهه 1360 و تنها پس از گذشت 9 سال از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان انتخاباتی مجلس سوم شورای اسلامی، تشکلی تحت عنوان مجمع روحانیون مبارز با انشعاب از خاستگاه اولیه خود یعنی جامعه روحانیت مبارز، تشکیل و در سالیان بعد شاکله دولت و سپس جریانی به نام اصلاحات را در کشور ایجاد کرد. جریانی که با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری هفتم و مجلس ششم به اوج قدرت خود در دوران انقلاب رسید و طی 8 سال حضور در مسند قوه مجریه و مقننه تلاش فراوانی را برای تغییر ساختارها و چارچوبهای کشور از خود نشان داد. این جریان پس از شکست در انتخابات شوراهای شهر و روستا در سال 81 دوران افول خود را آغاز کرد و سپس با تکرار این شکست در انتخابات مجلس هفتم و دولت نهم به انزوا رفت.
چهار سال بعد طیف قابل توجهی از این گروه سیاسی در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با عبور از همه خط قرمزها و تلاش برای براندازی نظام از دایره جمهوری اسلامی خارج شدند و نهایتاً دسته باقیمانده در نظام پس از پایان دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، به امید بازگشت به فضای سیاسی کشور پیرامون دولت یازدهم حلقه زدند.
کثرت گفتمانی در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و توزیع پراکنده آرا و نهایتاً پیروزی حسن روحانی تنها با 7/0 درصد برتری، شرایطی را پدید آورد که دولت یازدهم نه تنها از پیشوانه گفتمانی و توده مردمی برخوردار نباشد بلکه اتحاد حامیان رقبای انتخاباتی که بعضا در خرداد سال 92 تنها به صورت تاکتیکی و نه گفتمانی از هم جدا شده بودند، جبهه منتقدان جدی و قدرتمندی را در مقابل دولت شکل دهد.
در این شرایط حامیان فعال دولت که بیشتر، فعالین رسانهای – سیاسی اصلاحطلب از مشارکتیها تا کارگزارانیها و ... هستند، با ایجاد نوعی پروپاگاندای رسانهای تلاش نمودند که منتقدان دولت را ساکت کنند و اجازه فراگیری نقد دولت در جامعه را ندهند. از این رو اولین حربه آنها در این برخورد تند، تقسیم جامعه به اعتدالیون و افراطیون و زدن برچسب افراطیگری به منتقدان بود. پروژهای که با «بیسواد» خواندن منتقدین و شناسنامه خواستن از آنها توسط رئیس دولت و شکایتهای مکرر از رسانههای منتقد تکمیلتر شد.
پروژهای که به نظر میرسد ریشه در همان رفتارهای لجام گسیخته اصلاحطلبان رادیکال در سالهای گذشته داشته و ادامه تندوریهای آنها در اتفاقات حدفاصل فتنه 78 و فتنه 88 باشد.
از این رو به به نظر میرسد که بازخوانی رفتار حامیان رسانهای دولت که متذکر شدیم اکثراً از وابستگان اصلاح طلبهای رادیکال هستند، حداقل در دو دهه اخیر میتواند روشنگر این نکته باشد که رفتارهای آمیخته با تندروی و افراطیگری در نهاد چه طیفی از سیاسیون کشور نهادینه شده است.
افراطیگری در بنیانهای فکری
حلقه کیان به عنوان معروفترین مرکز مطالعاتی تجدیدنظرطلبان، که در آغاز برای ایجاد کانونی فکری و دینی تشکیل شده بود پس از انقلاب در مؤسسه کیهان فعالیت خود را آغاز کرد و اعضای آن به انتشار کیهان فرهنگی تا سال 1369پرداختند.]1[
اعضای این حلقه شامل افرادی چون عبدالکریم سروش، سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، علیرضا علویتبار، شمسالواعظین، اکبر گنجی، محسن آرمین و ... که ترکیبی از لیبرالها و چپگرایان بودند، غربپژوهی را استراتژی مطالعاتی خود قرار داده و به این نتیجه رسیدند که تلفیقی از تجربیات مثبت تمدن غالب بشری (غرب) و درونی کردن آنها با ارزشهای بومی و محلی، بهترین راهکار استیلاست و در همین راستا به تلفیق سه شکاف ملی، اسلامی و غربی تأکید میورزند.]2[ آنها به مرور زمان، از مواضع اصولی و دینی نظام جمهوری اسلامی فاصله گرفته و با شعار توسعه سیاسی و پیوستن به نظام جهانی، به سوی تمدن و تفکر غرب و لیبرالی حرکت کردند.]3[
در بررسی و کنکاشی بین اعضای این حلقه، میتوان از حسین حاج فرج دبّاغ، (عبدالکریم سروش) به عنوان سردسته فکری معنوی یا به عبارتی تندروترین فرد آنها نام برد. مقالات عجیب و غریب و ساختارشکنانه «سروش» با عنوان «قبض و بسط شریعت» در نشریه کیهان فرهنگی در آن زمان بحث و جدلهای متعددی را در پی داشت. اصلیترین هدف او در مقالات مذکور این بود که بر اساس مبانی معارف غربی یا همان لیبرالی، که اصولی جز نسبیگرا و پلورالیسم نداشت، فهم مسلمانان و حتی پیامبر اسلام را از دین، فهمی تاریخی معرفی کند و سپس با ایجاد تردید و شک در آن، قداست علوم دینی و روایات فقهی را قسمتی از شقوقی از علوم انسانی برشمارد.
حملات روزنامههای زنجیرهای به اندیشههای دینی و نظام جمهوری اسلامی در سال اول دولت اصلاحات و در دوران وزارت عطاء الله مهاجرانی، تا جایی شدت گرفت که رهبری به دفعات خطر شبیخون فرهنگی و رسوخ فرهنگ غربی و لیبرالیسم و اباحیگری در کشور را هشدار دادند.
افراطیون در روزنامههای زنجیرهای
اولین اقدام گسترده به عنوان یک پایه و اساس و اقدام حمایتی برای دستیابی به اهداف اصلی اصلاحطلبان در دوران دوم خرداد، ایجاد یک شبکه رسانهای و در صدر آن ایجاد شبکه گسترده و زنجیرهای از روزنامههای همسو (به عنوان سهل الوصولترین رسانه جمعی)، برای زمینهسازی و سپس حمایت از اقدامات ساختارشکنانه در دولت و مجلس بود.
روزنامههایی که با ایجاد یک اطاق فکر مشترک با طرحریزی اقداماتی بسیار تند و افراطی به سرعت همه حجابها و هنجارهای جامعه را در نوردیدند، حرمتشکنی کردند و تلاش نمودند تا قداستهای مردم مسلمان را فرو ریزند.
حملات روزنامههای زنجیرهای به اندیشههای دینی و نظام جمهوری اسلامی در سال اول دولت اصلاحات و در دوران وزارت عطاء الله مهاجرانی، تا جایی شدت گرفت که رهبری به دفعات خطر شبیخون فرهنگی و رسوخ فرهنگ غربی و لیبرالیسم و اباحیگری در کشور را هشدار دادند.
روزنامههای زنجیرهای متعدد مانند جامعه، توس، نشاط، هممیهن، خرداد، سلام، آفتاب امروز، فتح، پیام امروز، آریا، عصر آزادگان، آزاد و دهها روزنامه دیگر در دوران اصلاحات مجوز گرفتند که اکثراً در مسیر ساختارشکنی قدم برمیداشتند. این روزنامهها در موارد زیادی با انتشار مطالبی تند در بازه زمانی کوتاهی تذکر میگرفتند، دادگاه میرفتند و نهایتاً تعطیل میشدند. در این شرایط و زمانی که روزنامهای توقیف میشد اعضای آن سریعاً با کسب مجوزی جدید از وزارت ارشاد، تنها نام روزنامه خود را تغییر میدادند و مجدداً همان تیم حتی در همان ساختمان قبلی به انتشار روزنامه جدید میپرداختند.
با گذری سریع در تاریخ آن روزها به راحتی میتوان حجم عملیات ساختارشکنانه و افراطیگریهای اصلاحطلبان در مطبوعات وقت را به چشم مشاهده کرد.
- فتنه نامه «آبان»، فروردین 77: از مبانی آزادی نسبیگرایی است که خواهان جامعهای رنگارنگ است و از مبانی دین حقیقتگرایی و جزمگرایی است؛ لذا حقیقتگرایی دینی در تعارض با آزادی است.
- ماهنامه کیان، بهمن 77: احکام کیفری اسلام کارآیی ندارد و موجب رواج خشونت میگردد.
- ماهنامه کیان، بهمن 77: در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم حجت نیست. این قبیل احکام، تاریخی و زمانیاند.
- ماهنامه کیان، بهمن 77: بیاعتنایی نسبت به همه ارزشها چاره رفع تعارضات یک جامعه تکثرگرای فرهنگی است، همچنانکه امروزه در خارج از کشور، روابط بیرون از محدوده زناشویی و همجنس بازی امری روا شمرده میشود و کسی متعرض آن نمیگردد.
- ماهنامه کیان، بهمن 77: معصومین فقط در کلیات و اصول اسوهاند، نه در فروع و جزئیات .
- ماهنامه کیان، بهمن 77: فقه و شریعت مشمول مرور زمان میشود و لا یتغیر نیست، احکام برای مردماند؛ نه مردم برای احکام، لذا اگر مردم عوض شوند احکام هم باید عوض شوند.
- ماهنامه کیان، فروردین 78: ارتداد حق طبیعی هر انسان است و ادیان همگی بر حقاند.
- روزنامه صبح امروز، خرداد78: صحت قصه حضرت یوسف در قرآن کریم از محالات است.
- ماهنامه زنان، دی 78، ش59، ص34: بینش علمای اسلامی و فقهای ما در مورد زنان بر اساس روایات مجعول شکل گرفته است .
- روزنامه آفتاب امروز، مهر 78: در بعد مسائل فرهنگی سه مشکل هست که حوزویان باید آن را حل کنند. یکی موسیقی به نحوی که انسان هر وقت دلش خواست ضبط را روشن کند و یکی هم رقص و دیگری ماهواره به نحوی که در فیلم به زنان از زانو به بالا عریان، هم بتوان نظر انداخت .
- هفته نامه آبان، 9/11/78، ش112، ص 7: حذف صحنههای جنسی و مشروب خواری از فیلمها، هیچ مستند شرعی ندارد؛ مگر قرآن قضیه لواط را بیان نمیکند؟ مگر دم از دختران (...) و جام شراب نمیزند؟ پس چرا این صحنهها از فیلمها حذف میشوند؟
- روزنامه صبح امروز، 12/8/، 78، ص8: دامنه تساهل، امور جنسی و همجنس بازی را نیز فرا میگیرد. این امور مردود است، ولی نباید ممنوع باشد.
- روزنامه نشاط، خرداد 78: فرهنگ شهادت خشونتآفرین است، اگر کشته شدن، آسان شد؛ کشتن هم آسان میشود .
- روزنامه عصر آزادگان، 20/1/79، ص3: هیئتهای مذهبی منشأ خشونتاند و بسیجیها اعضای تشکیل دهنده این هستهها میباشند .
- هفته نامه آبان، شهریور 7 :نظریه عینیت سیاست و دیانت، زاییده افکار عامیانه و قدیمی است .
- روزنامه صبح امروز، 23/8/78، صفحه 8: تفکر شیعهگری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است.
- روزنامه فتح، 17/1/79، صفحه 3 :چرا باید جریان سقیفه را تبدیل به یک کینه تاریخی کنیم؟ این تعصب غیرمعقول است که طراحان سقیفه را الی الابد گناهکار بدانیم.
آنچه از پیش چشم گذشت؛ بازخوانی بخشی از افراطیگریهای اصلاحطلبان آن هم فقط در حوزه فعالیتهای روزنامهنگاری و کار رسانهای بود، افراطیگریهایی که روزنامهنگاران و نیروهای اصلاحطلب تلاش میکنند آن را از مردم مخفی نگه دارند.
ادامه دارد...
منابع:
1. مجله کیان، شمارهی اول، آبان ماه 1370، ص2
2. مهرداد مشایخی، «دگردیسی مبانی سیاست و روشنفکری سیاسی»، مجله آفتاب، سال سوم، شمارهی 28، مرداد و شهریور 1382، ص8
3. جهاندار امیری، اصلاحطلبان تجدید نظر طلب و پدرخواندهها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 144
*علی جمشیدی؛ کارشناس مسائل سیاسی/ انتهای متن/