۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصلاح طلبان» ثبت شده است

بازگشت دار و دسته های اصلاح طلب

روزشمار انتخابات مجلس دهم در حال رسیدن به 7 اسفند است و اصلاح طلبان نیز با لیست های عاریه ای بار دیگر بازگشته اند تا پس از سال ها قهر با صندوق آرای مجلس، زور خود را به نمایش بگذارند.

به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، فصل انتخابات که از راه می رسد، جریان های سیاسی نیز به تکاپو می افتند تا درباره اقدامات خود برای حضور در انتخابات، برنامه ریزی کنند. در این میان اصلاح طلبان فضا را برای فعالیت مناسب دیده اند و لیست هایی را نیز در سراسر کشور به نام لیست ائتلاف اصلاح طلبان ارائه کرده اند. 

اصلاح طلبان از مجلس ششم به بعد با انتخابات مجلس در حالت قهر و آشتی بودند. با تحریم انتخابات مجلس هفتم توسط گروه های اصلی اصلاح طلب مانند حزب مشارکت و مجمع روحانیون مبارز، عملا خود را به انزوای خودخواسته کشاندند و پس از آن نیز در انتخابات مجلس هشتم و نهم نیز گروه های کوچک اصلاح طلب نامزدهایی را معرفی کردند اما عملا قاطبه اصلاح طلبان، مجلس را در بایکوت قرار داده بودند.

این رفتار بخصوص در انتخابات مجلس نهم در سال 1390 و دو سال پس از فتنه 1388، همچنان تداوم داشت و گروه هایی مانند حزب مردم سالاری و خانه کارگر، به معرفی نامزد پرداختند. جو رادیکالی اصلاح طلبان در این سال به حدی بود که رای دادن سیدمحمد خاتمی در حوزه دماوند نیز با واکنش تندی روبه رو شد و وی را به عدول از آرمان های اصلاح طلبان متهم کردند! 

اما فضا بار دیگر در انتخابات دهم مجلس تغییر کرد. دو سال و نیم پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، اصلاح طلبان موقعیت را برای بازگشت مناسب دیدند و بار دیگر گردهم جمع شدند تا استراتژی های پیروزی را برای تسخیر بهارستان پیاده سازی کنند. تمامی گروه های و طیف های نزدیک به اصلاح طلبان با نام های جدید مانند حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، بر لزوم بازگشت به قدرت سیاسی به هر شیوه ممکن دم زدند. 

در مبارزات انتخاباتی جدید، با پررنگ کردن حضور نیروهای میانه رو، دو قطبی میانه رو - تندرو، برای پلاریزه کردن فضای انتخاباتی مطرح شد و از زمان روی کار آمدن حسن روحانی، نیروهای اصلاح طلب و حامی دولت بر خود نام میانه رو گذاشتند و نیروهای اصولگرا را تندرو نامیدند.

در این میان اصولگرایانی مانند علی لاریجانی که در مجلس شخصیتی حامی دولت را به نمایش گذاشت، اصولگرای میانه رو لقب گرفت و جایی را نیز برای وی در میان ائتلاف های اصلاح طلب در سراسر کشور در نظر گرفتند. 

با رصد فعالیت های چند ماه اصلاح طلبان و اذعان زعمای این اردوگاه، کسب اقلیت قوی در مجلس توسط اصلاح طلبان یکی از اولویت های اصلی آنها  در انتخابات دهم است. دستیابی به اکثریت مجلس دهم توسط اصلاح طلبان، با توجه به اجماع اصولگرایان و همچنین شرکت نیروهای حامی دولت، امری دشواری است، اما با در نظر گرفتن اظهارات مغز متفکر جبهه اصلاحات یعنی سعید حجاریان،  تشکیل اقلیت قدرتمند مانند مجلس پنجم نیز می تواند مسیر بازگشت به قدرت را برای آنها هموار سازد.

حجاریان در دیماه 93 گفته بود: "من قبلا هم گفتم که مجلس دهم شبیه مجلس پنجم شود یعنی اقلیت قوی و تأثیرگذار از اصلاح‌طلبان وارد مجلس شوند و با توجه به شرایط موجود، چنین چیزی قابل قبول و راضی‌‌کننده خواهد بود. در مجلس پنجم، کارگزاران فراکسیونی قوی بودند. به‌نظر من حضور آقای‌ناطق‌نوری در مجلس بعدی بسیار مؤثر خواهد بود و من از حضور چنین نیروهایی در مجلس بعدی استقبال می‌کنم اما برخی از آنها اعلام کردند تمایلی برای حضور در مجلس بعدی ندارند." 

ارزیابی موقعیت اصلاح طلبان در عرصه سیاسی نشان می دهد که آنها بالاجبار یک بازگشت مجدد به عقب را تجربه می کنند. شعارها، آرمان ها و به طور کلی راهبردهای ایدئولوژیک آنها تغییری نکرده بلکه برای پیاده سازی این گونه گفتمان ها می بایست در قدرت سیاسی حضور داشته باشند و تاکتیک های جدیدی را اتخاذ کنند.

پس از کنار رفتن سید محمد خاتمی از قدرت در سال 1394، تقلای هرباره اصلاح طلبان برای بازگشت با شکست روبه رو شده و به نظر می رسد، این جریان، تاکتیک «فتح سنگر به سنگر» را در دستور کار قرار داده است.

حمایت از به قدرت رسیدن حسن روحانی در انتخابات 92 و کسب اقلیت تاثیرگذار در مجلس دهم، حرکت گام به گام اصلاح طلبان برای فتح سنگر به سنگر قدرت است. ائتلافی نیز که در حال حاضر شکل گرفته تحت عنوان «گام دوم» است و گام بعدی می تواند انتخابات ریاست جمهوری باشد. 

بازگشت مجدد به قدرت توسط اصلاح طلبان و رسیدن به مدینه فاضله مجلس و دولت اصلاح طلب همچون دوره مجلس ششم و دولت هفتم و هشتم، یکی از آمال این طیف است. اشتباهات و اختلافات شدید درون گروهی در آن زمان سبب شد که در انتخابات سال 1384، مدعیان اصلاح طلب، نامزدهای متعددی را برای ریاست جمهوری معرفی کنند در حالیکه در سنجش گرایش افکار عمومی به شدت دچار خطای محاسباتی شده بودند، و بدین صورت شکست اصلاح طلبان رقم خورد. تلاش برای بازگشت در سال  1388 نیز با غوغاسالاری و ایجاد هرج و مرج همراه شد. 

این سوال مطرح می شود که آیا بازگشت اصلاح طلبان ادامه مسیر ابتر مجلس و دولت اصلاحات پیش از سال 1384 با طرح شعارهای توسعه سیاسی خواهد بود؟ باید گفت این طیف از شعارهای هنجارشکن و ساختارشکن خود عدول نکرده اند بلکه به دنبال فرصت مناسبی برای پیاده سازی آنها در شرایط جدید هستند و به صورت گام به گام و با صبر بیشتری، در این مسیر حرکت می کنند.

باید یادآور شد که تـحـولات اسـاسـی و گـسـترده در اوج قدرت اصلاح طلبان به شدت دنبال می شد. این تحولات در حالی صورت می گرفت که قدرت های غربی نیز شرایط را برای استحاله نظام جمهوری اسلامی در آن شرایط مهیا دیدند و مبادلات فکری بسیاری میان فعالین اصلاح طلب و محفل های اندیشه های غربی در اروپا و آمریکا، صورت می پذیرفت. در سـال 1378 کـنـفـرانـسـی با عـنـوان «بـررسـی مـطـبوعات اصلاح طلب» در پاریس بـرگـزار شـد و افـرادی از ایـران در این کنفرانس شرکت کردند.

در این کنفرانس در مورد اصـلاحـات در حـد انـجـام یـک سـری تـحـولات اسـاسـی و گـسـترده سخن به میان آمد. بـعـد از انـتـخـابـات و پـیـش از تـشـکـیـل مـجـلس شـشـم ، در اوایـل سـال 1379، کـنـفـرانـس بـرلیـن در آلمان با حضور تعدادی از اصلاح طلبان تـشکیل شد. در این کنفرانس موضوعاتی عنوان شد که تا حدود بسیاری مشخص از آن ، در شعارهای جامعه مدنی و توسعه سیاسی مطرح شده بود.

 

اکبر گنجی، فعال اصلاح طلب که از کشور گریخت در طی کنفرانس برلین عنوان کرده بود:" در ایـران اصـلاحـات بـه صـورت جـدی در حـال انـجـام اسـت و شـمـا از ایـن پـس ‍ خـمـیـنـی (ره ) را باید در تاریخ جستجو کنید.

" این قـبـیـل اظـهارات سبب شد که در آن سوی مرزها امیدهای زیادی نسبت به جریان مدعی اصلاحات برای انـجـام تـغـیـیـرات بـنـیـادیـن در ایـران بـه وجود آید. در پایان همین اجلاس بود که بنیاد«هـانـریـش بـل» وابـسـتـه به حزب سبزهای آلمان اعلام کرد: "هدف از این نـشـسـت ، ارتـقـای سـطـح روابـط تـجـاری - اقـتـصـادی با ایران نیست، بلکه هدف انجام تـغـیـیـرات بـنـیـادیـن در ایران است و این نشست نشان داد که در ایران نیروهایی هستند که بـتـوانند این تغییرات را اعمال کنند.

" قتل های زنجیره ای، حادثه کوی دانشگاه، تلاش بـرای اصـلاح قـانـون مـطـبـوعـات، طـرح جـرم سـیـاسـی، لوایح دوقلو، موضوع حاکمیت دوگـانـه، انـتـصـابـی و انـتـخـابی کردن نهادها و دستگاههای حکومتی، تلاش برای راه انـداخـتـن جـنـبـش ‍ مـدنـی و مـقاومت مدنی، طرح انسداد سیاسی و خروج از حاکمیت و در نهایت تـحـصن در مجلس در ماههای پایانی مجلس ششم، تنها گوشه ای از برخی از اقدامات پرهزنیه اصلاح طلبان در آن مقطع برای ایجاد زمینه های تغییرات بنیادی در نظام جمهوری اسلامی بود.

انتظارات فعالین اصلاح طلب از تغییرات سریع در نظام به حدی بود که گمان می بردند مردم نیز با اقدامات آنها همراهی خواهند کرد. این خطا محاسباتی در اظهارات سعید حجاریان پس از شکست در انتخابات مجلس هفتم و در گفتگو با روزنامه شرق مشخص می شود: "یکی از دلایل شکست اصلاح طلبان این بود که هواداران اصـلاحات حاضر به هزینه کردن کف خیابان ها نبودند.

اگر آن روز که 100 نماینده در مـجـلس تـحصن کردند، دو میلیون از طرفداران اصلاح طلبان به خیابان ها می آمدند و در اطـراف مـجـلس تـحـصـن مـی کردند، طرف مقابل تسلیم می شدو اصلاح طلبان پیروز می گـشـتـنـد." 

تحصن نمایندگان مجلس ششم

هر چند برخی از اقدامات و شعارها ظاهری فریبنده و مورد پذیرش در بخش هایی از افکار عمومی دارد اما پروژه های پنهانی در پس این طرح ها برای براندازی و استحاله کامل نظام جمهوری اسلامی صورت می گرفت. براندازی که دولت های غربی به شدت به دنبال آن بودند و تضعیف کشور توسط اصلاح طلبان با درگیر شدن با ساختارهای نظام، زمینه آن را مهیا می کرد.

زمانی غرب حاضر به پذیرش نظام جمهوری اسلامی شد که پس از کنار رفتن اصلاح طلبان، کشور در اوج قدرت و اقتدار قرار گرفت و دولت آمریکا چه در زمان بوش و چه در زمان آمریکا، مسیر دیگری را برای تعامل با ایران برگزیدند و مجبور به پذیرش نظام ایران در محیط بین المللی شدند. 

با عبور از سال های انزوای اصلاح طلبان در بیش از یک دهه، و همچنین تلاش برای به دست آوردن قدرت در سال 1388 که با فتنه همراه شد، بازگشت مجدد دار و دسته های اصلاح طلب با طرح ریزی برای مجلس دهم و خبرگان پنجم، موید، برنامه ریزی بلند مدت برای کسب قدرت سیاسی در تمامی ارکان و قواست.

این حرکت در حالی صورت گرفته که حتی تندروهای اصلاح طلب در داخل و خارج از کشور نیز، ضرورت حمایت از لیست های نیم بند و عاریه ای اصلاح طلبان در سراسر کشور را در یافته اند و زمینه را برای بازگشت آرمان های خود مناسب دیده اند. تا جاییکه فردی مانند اکبر گنجی که کتاب «عالیجناب سرخپوش» را در نقد اکبر هاشمی رفسنجانی نوشت، امروز برای لیست منتسب به وی در خبرگان تبلیغ می کند.

گنجی در یادداشتی در حمایت از لیست های اصلاح طلبان نوشته است: "شکست "مثلث جیم" در انتخابات خبرگان، آزمون فیصله‌بخش شکست آیت الله خامنه ای، اصول‌گرایان و اسلام فقیهانه آنان است؛ تهران می‌تواند این آزمون را انجام دهد. این آزمون فیصله بخش منوط به این امر است: ارائه لیست کامل ۱۶ نفره مجلس خبرگان برای تهران از سوی اصلاح‌‍‌‌طلبان و اعتدالیون که فاقد این سه تن باشد. این لیست باید به طور علنی از سوی محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، حسن خمینی، عبدالله نوری، و…مورد تأیید قرار گیرد."

بنابراین بازگشت مجدد تمامی رده های اصلاح طلب و ائتلاف آنها در انتخابات، همچون همیشه با حالت تقابلی و گارد علیه نهادهای نظام همراه شده است. سیاست آنها در برخورد با جریان رقیب حالت نفی نگاری، سلبی و انتقام جویانه دارد.

اصلاح طلبان به گونه ای رفتار می کنند که  غالبا حمایت بسیاری از مخالفین انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی پشت سر آنها قرار می گیرد. این همزبانی و همدلی مشترک میان دو سو، محیط مناسب را برای رشد و پرورش پروژه ها و طرح های منافی آرمان ها و اهداف انقلاب و استحاله ارزش های نظام را مهیا می سازد.

 بی دلیل نیست که دار ودسته های اصلاح طلب، پس از شکست در طرح های مربوط به همراه کردن مردم در کف خیابان ها، مجددا سودای به دست گرفتن قدرت در بالا را در سر می پرورانند تا بدین صورت تغییرات را همچون اواخر دهه70 و اوایل دهه 80، از درون نظام دنبال کنند.

سعید حجاریان با در نظر گرفتن نتیجه مجلس هفتم «مرگ اصلاحات» را تئوریزه کرد و از لزوم بازگشت به بطن جامعه در اوایل دهه هشتاد گفت: "برای آنکه بتوانیم دوباره جریان اصلاحات را زنده نماییم باید به متن مردم و جامعه بازگردیم ." نتیجه این بازگشت آشوب و فتنه 88 بود.

در چرخشی دیگر و کنار نهادن شعارهایی چون «مانیفست جمهوری خواهی» و «بازگشت به جامعه مدنی»، کسب قدرت گام به گام برای احیای اصلاحات در برنامه اصلاح طلبان قرار گرفته است. 

 

http://www.farhangnews.ir/content/180175

پویش نه به اصلاح طلبان...

*دولت واقعی اصلاحات

دولت اصلاحات بر سر کار آمد اما منظور واقعی آنها از آزادی چیزی غیر از جسارت نسبت به ساحت دین مقدس اسلام نبود.

بسیاری از مردم عادی کشور که عمری را در زیر بیرق های حسینی به سر کرده بودند و با اشک اباعبدالله اُنس داشتند، شاید به خاتمی رأی داده بودند و البته او را با انتسابش به تبار پاک آل رسول می شناختند اما به ناگاه صداهایی از دولت او شنیده شد که به سمت عاشورا و حماسه حسینی حمله ور شدند.

یکی از نزدیکان خاتمی در مقاله ای با عنوان "خون به خون شستن محال آمد، محال"! از این نوشت که عاشورا حاصل خشونت هایی بوده است که توسط اصحاب خالص پیامبر(ص) در صدر اسلام و در غزوه ها و سریه ها به وقوع پیوسته است. و البته این، نه آغاز تجرّی ها و هتاکی های اصلاح طلبان بود و نه پایان آن.

آنها مدعی شدند که دیگر وقت به موزه سپردن افکار امام خمینی(ره) است، آنها حجاب را مسئله ای شمردند که ضرورت اجرای آن بسته به اقناع شدن است، مدتی بعد قتل های زنجیره ای را با نسخه ای آمریکایی _ صهیونیستی رقم زدند و همانند آنچه که سال ها بعد توسط آمریکا در ابوغریب عراق رخ داد، فیلم هایی مربوط به پرونده این قتل ها را منتشر کردند تا پروژه فتح وزارت اطلاعات و شکستن کمر سربازان گمنام امام زمان(عج) را تکمیل کنند اما به فضل خدا نتوانستند.

آنها در سال 78 و در سایه سار دروغ هایی که می گفتند پروژه فتنه کوی دانشگاه را سبب سازی کردند و می رفتند تا با عملی کردن صحبت یکی از تئوریسین های اغتشاشات در آن سال و البته در سال 88؛ و با کشاندن کمتر از 15 درصد از جمعیت تهران به خیابان ها!!! ریشه حکومت اسلامی را بزنند و نظام را براندازی کنند اما نتوانستند.
این همه خیانت های اصلاح طلبان نبود و همچنان ادامه دارد...

ودولت اعتدال یا همان اصلاحات دیروز... حالا با شعاری زیبا ولی همان افکارو اعمال...

منبع: 

http://bit.ly/1L37Svo

چرا در لیست اصلاحات «اقتصاددان» وجود ندارد؟

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «برای تحقق شعارها از جمله آزادی زندانیان سیاسی، باید به پای صندوق‌های رای برویم. بایستی مجلسی شکل بگیرد که علاوه بر مسائل اقتصادی به مسائل سیاسی هم توجه کند.» این بخشی از سخنان علی مطهری در همایش اصلاح‌طلبان بود. سخنانی که به خوبی و به قاعده‌ی مشتی از خروار، جهت‌گیری چپ‌ها را برای مجلس دهم روشن کرد.

تقدم سیاسی‌کاری بر معیشت و سفره‌های هر روز خالی‌تر از دیروز مردم، البته مطلب تازه ای نیست، «توسعه‌ی سیاسی» شعار این جماعت و چراغ راه آنها در تمام دوران دوم خرداد بود. حتی مجلس ششم نیز در تبعیت از دولت اصلاحات، از سیاسی‌کاری و شلوغ‌بازی فی الجمله نماند کاری که نکرد.

دولت اصلاحات و وکیل الدوله‌هایش آن روزها بی خیال دردها و مشکلات ملت، مدام در سرنای توسعه‌ی سیاسی و جامعه‌ی مدنی و این حرف‌ها می‌دمیدند تا نشان دهند همان طور که سواره از پیاده خبر ندارد، شکم‌های سیر این جماعت هم از جیب‌های همیشه سرشار از خالی مردم بی خبر است. اما در همایش اصلاح‌طلبان چه گذشت؟ برنامه‌ی روشن آنان برای انتخابات پیش رو چیست؟ آنها به دنبال ساخت چه مجلسی هستند؟

وکیل الدوله‌های شکم سیر  

«نابرجامیان باید در پستوی خانه‌ها زندگی کنند! ما رئیس‌جمهور باتدبیر و خاتمی و هاشمی را پشت سر خود داریم. برای یک نبرد سنگین در روز ۷ اسفند آماده‌ایم تا تکلیف برجامیان و نابرجامیان مشخص شود.» این‌ها را الیاس حضرتی در همان همایش کذایی گفت. روزنامه‌چی شیخ بی‌سواد، آمده بود تا خط و نشان بکشد، آمده بود تا نشان دهد میدان انتخابات را با کارزار جنگ اشتباه گرفته است! آمده بود تا نشان دهد نه از سر دلسوزی و احساس وظیفه برای مردم، که برای انتقام نامزد شده است. آمده بود تا نشان دهد حتی برای عوام‌فریبی هم نمی‌تواند برای خلق الله اشک تمساح بریزد، آمده بود تا نشان دهد نمایندگی مردم در سپهر سیاسی اصلاحات یعنی کشک! آمده بود تا اعلام کند با صدای بلند که: وکیل الدوله است!

 

نه در ادامه‌ی همایش، نه در نطق‌ دیگر سخنرانان، همچنان آثاری از مردم و دردهای پُرشمارشان پیدا نمی‌شد؛ «مجلسی می‌خواهیم که شاهد برجام‌های مختلف در امور داخلی کشور باشیم.» محمد رضا عارف گفت، رییس شورای موسوم به سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان؛ تا نشان دهد او نیز نظیر سخنرانان پیشین اعتنایی به مطالبات معیشتی و مشکلات اقتصادی مملکت ندارد. عارف برای برجام‌بازی آمده بود!

 

معیشت و مشکلات اقتصادی مردم هم‌چنان تکه‌ی گم‌شده‌ی همایش اصلاح‌طلبان بود. کواکبیان گفت: «اسفند، ماهِ خانه تکانی است و ما می‌خواهیم در مجلس خانه تکانی کنیم.» در ادامه‌ی برنامه اما نطق الهه کولایی، خشت آخر اعلامیه‌ی رسمی آنان برای وکیل الدوله شدن بود: «ما در آستانه رویدادی بزرگ پس از توافق هسته‌ای هستیم و گام دیگری برای همراهی با دولت برمی‌داریم.»

 

تواتر نطق‌ها و سخنرانی‌های توسعه طلبانه آن هم از نوع سیاسی در روز پنجشنبه و گریبان‌هایی که برای روحانی چاک شد، نشان داد «در» هم‌چنان روی همان پاشنه می‌چرخد؛ سخنان سخنرانان آن همایش، آنقدر با مطالبات اقتصادی مردم اختلاف فاز داشت که معلوم کند شعار انتخاباتی اعلام شده از سوی آنان یعنی «رونق اقتصادی» بیشتر شبیه یک شوخی است! اصلاح‌طلبان آمده بودند تا اعلام کنند باز هم قرار است وکیل الدوله باشند، آمده بودند تا نشان دهند می‌خواهند مجلسی بسازند که نه عصاره‌ی فضایل ملت، که شعبه‌ی دیگری از دولت است. آمده بودند تا نشان دهند برایشان همچنان نه دردها و سفره‌های مردم، که توسعه‌ی سیاسی و این قسم افاده‌ها اولویت است. آمده بودند تا نشان دهند عوالمشان یکسره از عوالم مردم جدا است. آمده بودند تا نشان دهند تغییر نکرده اند!

 

وکیل الدوله‌های سیاسی‌کار 

در میان آن سی نفری که در لیست اعلام شده از سوی ائتلاف اصلاحات برای تهران، حتی یک اقتصاددان هم نیست! مطلبی که البته نباید چندان عجیب به نظر برسد. اصلاً اقتصاددان برای چه؟! آنها که پیشتر با صدای بلند اعلام کردند که آمده اند تا وکیل الدوله باشند، آن هم وکیل دولتی که کمترین میانه ای با اقتصاد و رفع مشکلات مردم ندارد، دولتی که رکودپرور است. بنابراین روشن است که لیست آنها احتیاجی به متخصصین اقتصادی ندارد. برای تعمیق رکود و تقویت بیکاری به یاری دولت، همان لیسانسه‌های فیزیک و نساجی هم زیادی هستند! اصلاح‌طلبان آمده اند تا توسعه‌ی سیاسی ایجاد کنند، آمده اند تا به سبک مجلس ششم از جامعه‌ی مدنی و این حرف‌ها(!) سخن کنند، آمده اند تا نشان دهند شکم‌هاشان سیر است! آنها را به اقتصاد چه کار؟!

 

وکیل الدوله‌های «بادی لنگویج‌» کار!     

«بالغ بر ۷۰ جلسه در خانه تک تک نماینده‌ها برگزار کردیم تا امثال زنگنه، نجفی، عباس آخوندی، میلی‌منفرد و سلطانی‌فر رأی بیاورند. همین امروز فیلم چشمک‌زدن معروف من را (در جلسه کمیسیون برجام) در سایت‌ها گذاشته‌اند و گفته‌اند که نعمتی با چشمک‌زدن به آقای ظریف در فهرست اصلاح‌طلبان قرار گرفته است. شماهایی که نمی‌دانید معنی دیپلماسی و گفتاردرمانی چیست، بدانید که من از Body language  استفاده کردم!»

+چشمک زدن این نماینده شهرستانی را تماشا کنید:

 

 

این‌ها را بهروز نعمتی گفته بود، نماینده‌ی شهرستانی عضو فراکسیون رهروان، که در انتخابات این دوره از تهران کاندید شده است. اصلاحطلبان اقتصاددان ندارند، چون نیازی به آن ندیده اند. آنها برای تحقق شعارهای انتخاباتی‌شان ناگزیر از کسانی بودند که مثل نعمتی گفتاردرمانی بلدند، آنها بادی لنگویج کار می‌خواهند!    

 

 

 

همراه با مجلس اصلاحات (مجلس ششم)

همراه با مجلس اصلاحات


به قلم: یاسر کیانی


مقدمه:
با اندکی مطالعه و تأمل پیرامون مجلس ششم شورای اسلامی در می یابیم که اکثریت نمایندگان این دوره از مجلس، عوض پرداختن به مشکلات معیشتی و معضلات اساسی کشور از قبیل مبارزه با فقر، رکود و تورم (که بارها مورد تذکار و تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته بود) تلاش خود را صَرف پرداختن به مسائل سیاسی حزب و جناح خود کردند.
در ادامه مروری کوتاه داریم بر چگونگی تشکیل مجلس ششم و سپس مروری بر اتفاقاتی که در طول چهار سال حاکمیت اصلاح طلبان بر مجلس رخ داد.

پرده اول:
پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد سال 76 و فعالیت شدید جریانات سیاسی کشور مقدمات پیروزی جریان موسوم به  و هواداران رئیس جمهور (که ائتلاف بزرگی را تحت عنوان "جبهه دوم خرداد" تشکیل داده بودند) را فراهم آورده بود.

پرده دوم:
جبهه دوم خرداد از بیش از 14 گروه تشکیل شده بود. هریک از این گروه ها سهمی برای نمایندگان خود طلب میکردند. اما چهار گروه شاخصِ "مجمع روحانیون مبارز"، "جبهه مشارکت"، "سازمان مجاهدین انقلاب" و "کارگزاران سازندگی" بیش از سایر گروه ها به دنبال بهره برداری از ائتلاف جبهه دوم خرداد و ورود نمایندگان خود به مجلس بودند.

پرده سوم:
انتخابات مجلس ششم شورای اسلامی در تاریخ 29 بهمن سال 78 برگزار شد. بنابر اعلام اولیه نتایج انتخابات، اصلاح طلبان اکثریت کرسی های مجلس را به خود اختصاص داده بودند.
در تاریخ 7 اسفند 78 نتایج انتخابات تهران توسط وزارت کشور اعلام شد که طی آن 29 کرسی از 30 کرسی تهران نصیب اصلاح طلبان شد.
آن یک نفر باقی مانده هم هاشمی رفسنجانی بود.

پرده چهارم:
آقایان هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی و چند تن دیگر که از نتیجه انتخابات شوکه شده بودند مراتب شکایت و نارضایتی خود از نتیجه انتخابات را به شورای نگهبان اعلام کردند.
در پی این شکایت تعدادی از صندوق های رأی توسط هیأت نظارت و اجرایی مورد بازشماری قرار گرفت.
گزارش این بازشماری و وجود اختلافات فاحش، ابهامات و حساسیت زیادی برای اعضای شورای نگهبان بوجود آورد.

پرده پنجم:
دبیر شورای نگهبان در نامه ای به مقام معظم رهبری تقاضای مصلحت اندیشی میکند. مقام معظم رهبری در پاسخ با اشاره به نکاتی اساسی دستور دادند تا شورای نگهبان با ابطال صندوق های مشکوک نتیجه انتخابات تهران را اعلام کرده و مراجع قضایی نیز متخلفین را شناسایی و مورد مواخذه قرار دهد.
پس از آن، مصطفی تاج زاده (رئیس ستاد انتخابات کشور) و آقای آزرمی ( فرماندار تهران) متهم شناخته شده و احکامشان صادر شد.

پرده نهایی:
سر انحام در تاریخ 29 اردیبهشت سال 79 (یعنی سه ماه پس از برگزاری انتخابات)، سرنوشت انتخابات تهران با استمداد شورای نگهبان از مقام معظم رهبری و توصیه ایشان به چشم پوشی از وجود برخی مشکلات -با این حال که شورای نگهبان هنوز نتوانسته بود با گزارش های خود بخاطر تخلفات صورت گرفته انتخابات را تایید کند- پس از حذف صندوق های مورد دار، حکم به تایید انتخابات تهران داد.

در نهایت، این انتخابات به عنوان پر مسئله ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی، زمینه را برای ورود گسترده اصلاح طلبان به مجلس شورای اسلامی فراهم آورد.



ادامه دارد ...
...............................................



سرلیست اصلاح‌طلبان چه کسی خواهد شد؟/ روایتی از یک سهم‌خواهی

با وجود آنکه لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان حالا چند روزی هست در بیشتر استان‌ها به صورت رسمی اعلام شده است، اما هنوز گمانه‌زنی‌ها درباره‌ی لیست اصلاح‌طلبان ادامه دارد. تا کنون پایگاه‌های رسانه‌ای نزدیک به اصلاح‌طلبان فهرست‌های مختلفی را در خصوص اسامی کاندیداها منتشر کردند که هیچ‌کدام به‌طور رسمی تائید نشده‌اند.

شواهد و قرائن نشان می‌دهد دلیل این همه تأخیر در اعلام لیست نهایی، اختلاف میان اصلاح‌طلبان و حامیان دولت است. برخی منابع آگاه حتی از ارائه‌ی لیست‌های جداگانه خبر داده‌اند. این لیست‌ها ممکن است دو یا سه لیست متفاوت باشد که از سوی حامیان دولت، کارگزاران سازندگی، صدای ملت و دیگر تشکل‌های اصلاح‌طلب ارائه شود.

 

 ماجرای تلاقی اصلاحات و راست سنتی

اصلاح‌طلبان که از بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و انتخابات مجلس هفتم به ضعف خود در میان مردم ایران پی برد، ارتودوکسیسم در اصلاح‌طلبی را که شاخصه اصلی آن گرایش‌های چپ‌گرایانه و حکومت دولت‌محور بود، پی گرفت.

 

 جبهه اصلاحات که از خرداد 76 با چرخشی 180 درجه‌ای از سوسیال دموکراسی، قرائت‌های لیبرال دموکراتیک از اصلاح‌طلبی پیداکرده بود به‌وسیله کسانی همچون میرحسین موسوی، مهدی کروبی و موسوی‌خوئینی‌ها به همراهی حزب مشارکت و مجمع روحانیون مبارز که پرچم‌دار چپ اسلامی بوده‌اند، سعی براین داشت تا بتواند آلترنتیوی برای پوپولیسم و فن‌سالاری دولت احمدی‌نژاد ارائه کند؛ اما بعد از شکست سنگین در انتخابات سال 88، جبهه‌ی اصلاحات دست به یک انتحار سیاسی زد و نتیجه‌ی آن چیزی جز تضعیف و انزوای بیشتر آنان نشد.

 

بعد از آن اصلاح‌طلبی به‌جز نقش اندکی که در مجلس ایفا می‌کرد، تبدیل به جریان «اپوزیسیون‌نمایی» شد که به دلیل عدم پشتوانه‌ی اجتماعی نه می‌توانست استقلال خود را از نظام اعلام کند، و نه دیگر حکومت برای آن‌ها اعتبار و مشروعیتی قائل بود. به همین خاطر و برای بازیابی جایگاه از دست رفته، لاجرم دست به دامن کسانی شدند که در انتخابات 84 از کشتی اصولگرایان پیاده شده بودند. اکبر هاشمی رفسنجانی و علی‌اکبر ناطق نوری را می‌توان سردمدار این افراد دانست.

 

نومحافظه کاری چگونه به وجود آمد؟

اصلاحطلبان کوشیدند تا با نزدیک شدن به شیخ اکبر هاشمی به نوعی مشروعیت خود را از اصولگرایان سنتی قرض بگیرند، و توانستند سوار بر جریان جدیدی که به‌وجود آمد، حیات سیاسی خود را تضمین کنند. تاکتیک اصلاحات این بار کارساز بود و با نزدیک شدن به این اصولگرایان سابق، موجبات ایجاد گروهی تحت عنوان «نومحافظه کاران» و یا «اعتدالیون» را فراهم آوردند.

 

 هم‌چنین با دامن زدن به آنچه "جریان انحرافی" نامیدند، بر آتش تفرقه و چند دستگی میان اصولگرایان دمیدند و باعث و بانی عدم موفقیت آنان در انتخابات سال 92 شدند. بنابراین نو محافظه‌کاری با انتخاب لاریجانی به‌عنوان رئیس مجلس کلید خورد و با پیروزی حسن روحانی از نزدیکان اکبر هاشمی به اوج خود رسید.

 

اکنون اگرچه این پیوند ثمراتی را برای هر دو گروه داشته است، اما به دلیل جنگ قدرت و احیای هویت میان آن دو، هریک پروژه‌ی عبور از دیگری را در آینده‌ای نه‌چندان دور کلید خواهند زد. به‌عبارتی ‌دیگر هم جریان نو محافظه‌کاری و هم جریان اصلاح‌طلبی به دنبال احیای هویت خود است.

محافظه‌کاری که یک جریان شکننده و جدید است، و اصلاح‌طلبی به لحاظ تئوریک اجتماع نقیضین بوده و با یکدیگر جمع نخواهند شد؛ بنابراین دیر یا زود پیوند میان این دو از هم‌ گسسته خواهد شد.

 

دعوایی که ادامه دارد/ چه کسی سرلیست اصلاحات خواهد شد؟

اکنون با فرارسیدن ایام انتخابات اختلاف میان اصلاح‌طلبان و حامیان دولت موسوم به اعتدالیون بیش ‌از پیش مشهود شده است. دعوا بر سر موضوعاتی مثل سرلیستی محمدرضا عارف و یا حتی علی لاریجانی آتش دعوا را در میان اصلاح‌طلبان شعله‌ور کرد.

 

از طرفی جریاناتی مثل حزب کارگزاران سازندگی که با وجود اذعان به اصلاح‌طلبی، نزدیکیِ عمیقی با جریان به وجود آورنده‌ی نو محافظه‌کاری دارند، تصمیم داشتند تا باز هم از تاکتیک قبلی استفاده کرده و شخصی اصولگرا مثل ناطق نوری و یا حتی بنا به اظهارات عطریانفر علی لاریجانی را به عنوان سر لیست اصلاح‌طلبان اعلام کنند، اما برخی از اصلاح‌طلبان دیگر که عرصه را بیش از پیش تنگ می‌دیدند، قویاً از سر لیستی عارف حمایت کردند تا دست‌کم فرصتی را برای استمرار زیستمان سیاسی خود فراهم آورند.

 

 البته با عدم کاندیداتوری شیخ نور، صورت یکی از این گزینه‌ها در دعوا پاک شد؛ اما به هر صورت هنوز اختلاف روی سرلیستی عارف رئیس شورای موسوم به "سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان" وجود دارد. تا جایی که غلامحسین کرباسچی دبیر کل کارگزاران سازندگی در اظهارنظری گفته است از عارف اسنادی دارد که در صورت انتشار آن وی نباید "سرلیست" اصلاح‌طلبان باشد. این سخنان واکنش محمدرضا عارف را هم برانگیخت و او این سخنان را شیطنت خواند.

از سویی بحث‌هایی مثل ارائه لیست مشترک با حزب علی مطهری، موسوم به "صدای ملت" و یا ارائه لیست مشترک با حامیان دولت و هم‌چنین ورود اشخاطی مثل کاظم جلالی و علی لاریجانی در لیست اصلاح‌طلبان داغ شده است. البته علی مطهری با اعلام این‌که حزب مطبوعش در هیچ ائتلافی شرکت نخواهد کرد، راه را بر این احتمال بست.

 

دست آخر اگر چه اصلاحات مجبور باشد بازهم به اصولگرایی و نو محافظه کاری باج دهد، اما بعید نیست همانند انتخابات92 که سعی داشتند روحانی را مجاب کنند تا به نفع عارف انصراف دهد، این‌بار نیز علنا از وی و محافظه کاری عبور کنند تا گوهر واقعی گفتمان خود را در معرض آرای مردم قرار دهند. اما هرچه باشد گمانه زنی‌ها از ارائه‌ی لیستی مشترک از سوی حامیان دولت و اصلاح طلبان خبر می‌دهد. به احتمال قوی اصلاح‌طلبان و حامیان دولت با پشتوانه‌ی عملکرد نه چندان موفق روحانی در عرصه‌ی دیپلماسی و بهره‌برداری سیاسی از برجام، سعی دارند تا با تندرو خواندن اصولگرایان، رقیب را از صحنه به‌در کنند.

 

دانشجو ایران

واژگان اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی دیگر کارایی ندارند/ از منتقدان لاریجانی هستم

رسایی در جمع دانشجویان تحکیم وحدت گفت: به نظر من تقسیم بندی درست جریانات سیاسی آن موضوعی است که مقام معظم رهبری بیان داشتند که در کشور دو نگاه غرب‌گرا و درون‌گرا وجود دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، حجت الاسلام رسایی عصر امروز در دوره آموزشی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور در مشهد در خصوص اینکه برخی نمایندگان مجلس را وکیل الدوله خطاب می‌کنند، گفت: نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر رای مردمی است که قبل از انقلاب مردم نقشی در اداره نظام و کشور نداشتند و نظام مبتنی بر پادشاهی بود که براساس کودتا به وجود آمده و قرار بود که مانند دیگر نظام‌های پادشاهی منطقه ادامه داشته باشد.

 در ادامه مطلب همراه سایت خبری دانشجو ایران باشید

رد صلاحیت شدیم می‌ریزیم تو خیابونا!

رد صلاحیت شدیم می‌ریزیم تو خیابونا!

تاکتیک فشار از پایین، چانه زنی از بالا