۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برترین لینک های افسران» ثبت شده است

خواهرانه ای از جانب خواهرِ شهید دهقان ...

این متن مخصوص بانوان زهرایی این سرزمین است. بانوانی که رسالتی عظیم بر دوش ایشان نهاده شده. آری! تابوت شهید در واقعیت بر دوش بانوان ایرانی است و ایشان باید راه و نام و یاد و مرام و عقیده شهید را در رگهای جامعه تزریق کنند. به همین دلیل لازم دیدم خواهرانه با ایشان به گفتگو بنشینم.
...
...
از خواهری که بیست سال هم نفس برادرش بوده، این سخن را بپذیرید که داغ بزرگ دل محمدرضا، بی حرمتی به مادرسادات بود چرا که بارها در دستنوشته هایش خواندم: شرمنده ام که از غم مادر نمرده ام. آن زمان که حرامیان را اطراف حرم دخت امیرالمومنین دید، به غیرتش برخورد و همراه سایر شهدای مدافع حرم، جانش را برسر غیرتش داد. آنجا که ماجرای حرامی و معجر و بی حرمتی به حرم آل الله برایشان تداعی شد، همه دست از جوانی کشیدند. حق محمدرضا و برادران شهیدش این است که بر مزارشان با ظاهری زهرایی حاضر شوید. به گونه ای که شان یک بانوی مسلمان و مرید حضرت مادر سادات است...
....
....
این نکته صحیح است که امثال محمدرضا، دست ما زمینی ها را رها نمی کنند. در مرام هیچ برادری نیست که برادران و خواهرانش را در تاریکی رها کند. اینکه شما عزیزان شهدای مدافع حرم را برادر معنوی خود می دانید هم قطعا هدیه ایست از جانب شهدا و اینکه ایشان را برادر خطاب می کنید هم می تواند کمک کننده بهبود رابطه شما با شهیدتان باشد.
اما...
شان شهید را تنها خدایی می داند که روزی دهنده شهداست. شهید، ناظر وجه الله است. شهید، بعد از حضرت ولی عصر( عج) واسطه فیض بندگان است. جایگاه شهید، عند ملیک مقتدر است. مسلما برخورد با چنین مقام رفیعی، ادب و مرام خاص خود را دارد. نوشتن متن های عاشقانه در شان شهید نیست، مخصوصا زمانی که این متن سبب سوءظن شود و مخاطب را مجبور به پرسیدن این سوال کند که: شما با شهید چه نسبتی دارید؟؟!!
مراقب الفاظی که برای برادر شهیدتان استفاده می کنید، باشید مبادا سبب بی احترامی و سوءظن شود. 
محمدرضا و سایر شهدای مدافع پاک به دنیا آمدند، پاک زیستند و پاک به درگاه الهی خوانده شدند. با برخی متن ها، آستان پاکشان را آلوده نکنیم. 
....
....
همانطور که شما محمدرضا را برادر خود می دانید، او هم شما را خواهر خود می داند، پس برایش خواهری کنید. 
....
منطق خواهر، صبر و مقاومت و سوختن در راه برادر است. خواهری را تنها باید از عمه سادات آموخت آنجا که بعد از برادر، عَلَم را بردوش گرفت و تضمین خون برادرش شد. اینک علَم بر دوش شماست. راهش را، مرامش را، عقیده و هدفش را از روی زمین بردارید و بر دوش گیرید. 
....
از شما عزیزانم صمیمانه تشکر می کنم، دست همه شما را با محبت می فشارم. این سخنان تنها درددل های یک خواهر بود. امیدوارم در راه دفاع از عقیده مقاومت، هرکدام زینبی باشیم برای شهدایمان و سربازی باشیم برای مولایمان. 
** برای عاقبت بخیری یکدیگر دعا کنیم، درهای رحمت الهی هرگز بسته نمی شوند.**

انگار که یک کوه ، سفر کرده از این دشت

آنقدر که خالی شده ، بعد از تو جهانم ...

 

 سلام الله علیها
http://www.afsaran.ir/link/1193992

همراه با مجلس اصلاحات (مجلس ششم)

همراه با مجلس اصلاحات


به قلم: یاسر کیانی


مقدمه:
با اندکی مطالعه و تأمل پیرامون مجلس ششم شورای اسلامی در می یابیم که اکثریت نمایندگان این دوره از مجلس، عوض پرداختن به مشکلات معیشتی و معضلات اساسی کشور از قبیل مبارزه با فقر، رکود و تورم (که بارها مورد تذکار و تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته بود) تلاش خود را صَرف پرداختن به مسائل سیاسی حزب و جناح خود کردند.
در ادامه مروری کوتاه داریم بر چگونگی تشکیل مجلس ششم و سپس مروری بر اتفاقاتی که در طول چهار سال حاکمیت اصلاح طلبان بر مجلس رخ داد.

پرده اول:
پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد سال 76 و فعالیت شدید جریانات سیاسی کشور مقدمات پیروزی جریان موسوم به  و هواداران رئیس جمهور (که ائتلاف بزرگی را تحت عنوان "جبهه دوم خرداد" تشکیل داده بودند) را فراهم آورده بود.

پرده دوم:
جبهه دوم خرداد از بیش از 14 گروه تشکیل شده بود. هریک از این گروه ها سهمی برای نمایندگان خود طلب میکردند. اما چهار گروه شاخصِ "مجمع روحانیون مبارز"، "جبهه مشارکت"، "سازمان مجاهدین انقلاب" و "کارگزاران سازندگی" بیش از سایر گروه ها به دنبال بهره برداری از ائتلاف جبهه دوم خرداد و ورود نمایندگان خود به مجلس بودند.

پرده سوم:
انتخابات مجلس ششم شورای اسلامی در تاریخ 29 بهمن سال 78 برگزار شد. بنابر اعلام اولیه نتایج انتخابات، اصلاح طلبان اکثریت کرسی های مجلس را به خود اختصاص داده بودند.
در تاریخ 7 اسفند 78 نتایج انتخابات تهران توسط وزارت کشور اعلام شد که طی آن 29 کرسی از 30 کرسی تهران نصیب اصلاح طلبان شد.
آن یک نفر باقی مانده هم هاشمی رفسنجانی بود.

پرده چهارم:
آقایان هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی و چند تن دیگر که از نتیجه انتخابات شوکه شده بودند مراتب شکایت و نارضایتی خود از نتیجه انتخابات را به شورای نگهبان اعلام کردند.
در پی این شکایت تعدادی از صندوق های رأی توسط هیأت نظارت و اجرایی مورد بازشماری قرار گرفت.
گزارش این بازشماری و وجود اختلافات فاحش، ابهامات و حساسیت زیادی برای اعضای شورای نگهبان بوجود آورد.

پرده پنجم:
دبیر شورای نگهبان در نامه ای به مقام معظم رهبری تقاضای مصلحت اندیشی میکند. مقام معظم رهبری در پاسخ با اشاره به نکاتی اساسی دستور دادند تا شورای نگهبان با ابطال صندوق های مشکوک نتیجه انتخابات تهران را اعلام کرده و مراجع قضایی نیز متخلفین را شناسایی و مورد مواخذه قرار دهد.
پس از آن، مصطفی تاج زاده (رئیس ستاد انتخابات کشور) و آقای آزرمی ( فرماندار تهران) متهم شناخته شده و احکامشان صادر شد.

پرده نهایی:
سر انحام در تاریخ 29 اردیبهشت سال 79 (یعنی سه ماه پس از برگزاری انتخابات)، سرنوشت انتخابات تهران با استمداد شورای نگهبان از مقام معظم رهبری و توصیه ایشان به چشم پوشی از وجود برخی مشکلات -با این حال که شورای نگهبان هنوز نتوانسته بود با گزارش های خود بخاطر تخلفات صورت گرفته انتخابات را تایید کند- پس از حذف صندوق های مورد دار، حکم به تایید انتخابات تهران داد.

در نهایت، این انتخابات به عنوان پر مسئله ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی، زمینه را برای ورود گسترده اصلاح طلبان به مجلس شورای اسلامی فراهم آورد.



ادامه دارد ...
...............................................



سیصد و هشتاد آه

میگن در دنیا حدود 50 فرودگاه هست که این مدل هواپیماهای پهن پیکر میتونه توش فرود بیاد.
فرودگاه امام خمینی هم چهل و دومین در دنیا و اولین و تنها فرودگاه در ایرانه که میتونه این غول رو توی خودش جا بده.
گیرم چندتاش فرودگاه امام فرود اومد و بعدش خِر کِش کردیم بردیم یه گوشه جاشون دادیم... بقیه اش رو میخوایم چه کنیم؟

آخه اولش میگفتن میخوان سه تا از اینا بخرن ولی یهو جو گرفتشون 12 تا خریدن... خود اون شرکت سازنده سالها دنبال مشتری جدید بود یکی دیگه بتونه از اینا بفروشه ها... 

آخرشم گمونم باید یه پولی بدن به فرانسه که هواپیماهایی قبلا هزار هزار تا میلیارد تومن پول واسش دادیم، بازم واسمون نگه داره.

ضرب المثل داریم در این ارتباط که میفرماید
کاه از خودتان نیست... کاهدان که از خودتان است
یا مثلا در جای دیگر میفرماید
ادمو سگ بگیره ولی جو نگیره

از هول هلیم افتادیم تو دیگ و این حرفا هم هست که در این مقال نمی گنجد... عجالتاً آه سیصد و سی ام... اه سیصد و سی و یکم... آه...


       

آقای هاشمی! شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟

بسم الله الرحمن الرحیم 

هاشمی رفسنجانی: «صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش امام خمینی است را قبول نمی‌کنند؛ شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما تریبون داد؟ صداوسیما برای شما باشد؛ اگر امام و نهضت و اراده عمومی مردم نبود هیچ‌کدام از این‌ها نیز نبودند.
هدیه بدی به بیت امام و در زمانی که همه باید به هم تبریک بگوییم به این بیت دادید.» (1)

هرچه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم قانون گریزی عده‌ای بیشتر رخ نشان می‌دهد. 
آقای هاشمی در روزهای افول جایگاهش نزد مردم همچنان تلاش میکند جایگاه پدرخواندگی خود برای کشور را در اذهان القا کند تا سفره اشرافیت خاندان هاشمی از طعم قدرت خالی نشود. 

پیش از این، آقای هاشمی با ذکر خاطرات « من و امام..» در پی مصادره امام به مطلوب خود بود و اکنون که توانسته برخی از بیت ایشان را با خود همراه کند، شعار «دِین ملت به امام» و «احترام به بیت امام» را علم کرده تا در سایه نام بزرگ خمینی، نوه ایشان را بازیچه قدرت طلبی‌های خود قرار دهد. 

دستگاه عریض و طویل رسانه  در مدت کوتاهی از  علامه و حضرت آیت الله و اکنون «اشبه به امام» ساخته و تحت این عناوین شدیدترین حملات را به نهادهای قانونی کشور بویژه در مقطع کنونی نسبت به  در پیش گرفته است. 

این بی قانونی ها سابقه ای بس طولانی در سیره هاشمی و خانواده‌اش داشته و حتی بارها در مقابل همان امام که اکنون سنگ بیتش را به سینه میزند ایستاده و فرامین ایشان را نادیده گرفته است مانند جریان انتخاب منتظری برای قائم مقامی رهبر، مک فارلین، قطعنامه 598 و غیره 

به راه انداختن آتشفشان‌های 88 با ارسال نامه معروف به رهبر معظم انقلاب آغاز علنی شدن کینه‌توزی‌های وی نسیت به کوتاه شدن مقطعی دست او از قدرت بود و سقوط استوانه هاشمی را تسریع ساخت.

ترفند جدید رییس مجمع تشخیص برای پیشبرد اهدافش در انتخابات  و پس از آن در خبرگان رهبری، بت سازی و شخصیت بخشی کاذب از سید حسن خمینی ست که اکنون آن را به اوج رسانده و عدم احراز صلاحیت آقای مصطفوی که به سبب قانون گریزی خود وی بوده را دستاویز حمله ای شدید به شورای نگهبان کرده است.

در پاسخ به ادعاهای هاشمی سوال ملت این است که: 
آقای هاشمی! شما چکاره این مملکت هستید که فراتر از  در تمام امور کشور دخالت می‌کنید و برای همه تعیین تکلیف میکنید؟
شما صلاحیت خود را از کجا آورده اید؟
شما بواسطه همین شورای نگهبان و مردم صلاحیت حضور در انتخابات متعدد را کسب کردید. اگر امام و مردم نبودند شما هم در این جایگاه نبودید. 
چه کسی به شما اجازه داده به قوانین کشور حمله کنید؟
چه کسی به شما اینهمه تریبون داده تا با استفاده از بیت المال، آرامش و امنیت مردم را تهدید کنید؟
چه کسی گفته آقای سیدحسن مصطفوی اشبه مردم به امام خمینی است؟ استکبارستیزی ایشان شبیه امام است؟ قانون مداری ایشان شبیه امام است؟ علم و بصیرت ایشان در سطح جدشان است؟ همچون امام بزرگوار ساده زیست و حامی پابرهنگان هستند؟ همچون حضرت امام شم سیاسی قوی دارند؟ همچون امام امید و تکیه گاه مظلومان جهان بویژه فلسطین و یمن و سوریه و .. هستند؟

آقای هاشمی!

ملت قدرشناس ایران احترام بیت امام خویش را حفظ می‌کند اما اجازه نمی دهد به نام امم راه و آرمان های امام تحریف یا نابود شود. احترام واقعی به امام توجه و عمل کردن به سخنان و فرامین و توصیه‌های ایشان است که فرمودند: 
• «هرکس به مردم بگوید که شورای نگهبان کذاست ، این فساد است و یک همچون ادمی مفسد فی الارض است و باید تحت تعقیب قرار بگیرد ....»
• «شورای نگهبان به هیچ وجه گوش به حرف عده ای که میخواهند یک دسته کوچکی از مردم ما خوششان بیاید و به اصطلاح مترقی و مرفه هستند ندهد و قاطعانه با اینگونه افکار مبارزه کند.»
• «من به این اقایان هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است .افرادی که نظر شورای نگهبان موافق میلشان نبوده است دست به شایعه و اختلاف افکنی میزنند .همیشه انحرافات به تدریج وارد یک رژیم میشود و ان را ساقط مینماید ...»

آقای هاشمی!

مردم انقلابی، همچون اطرافیانتان برده ثروت و قدرت رو به پایان شما نیستند تا طبق خواست متفرعنانه شما عمل کنند و فریب سوء استفاده کلامی شما از واژه «مردم» را نیز نمی‌خورند. اعتقاد شما به «مردم» در حد رعایای گوش به فرمان است که اگر تمرد کردند باید همچون سال 88 به سختی تنبیه شوند و جان و مالشان در معرض خطر قرار گیرد! که البته 9 دی طومار «چوب و فلک» شما و دشمنان در کمین نشسته خارج از مرزها را درهم پیچید و دیر نیست روزی که پاسخ سخنان و عملکرد آشوب طلبانه این روزهایتان را هم بگیرید.


پ ن: «تو غلط میکنی قانون را قبول نداری، قانون تورا قبول ندارد» امام خمینی (ره)

پ ن2: جالب است که این روزها مهدی هاشمی نیازمند عمل جراحی می‌شود و از  خارج می‌گردد و فائزه هاشمی هم به راحتی به  می‌رود!

پ ن3: سیدحسن خمینی هم قربانی بازی هاشمی است. کاش این مطلب را درک کند و خود را از این بازی خارج کند.

(1) 
www.nasimonline.ir/C 



        
http://www.afsaran.ir/link/1200894

آفرین!

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای روحانی اولین سفر پسابرجامی خود به اروپا را آغاز کرد.
نخستین مقصد وی  یکی از ورشکسته ترین کشورهای اروپایی است که رکودی 5 ساله را تحمل می‌کند. پس از آنهم به  عزیز سفر میکنند که دفعه پیش داعش بی ادب با اعمال زشت خود مانع سفر روحانی اعتدال شد!

و اما دستاوردهای کشورمان طی این سفر تاریخی:
• گشوده شدن قصلی تازه در روابط ایران با جهان برای چندمین بارطی دوسال!
• اثبات مفید بودن  به  ها با خرید 114 ایرباس؛ از این به بعد بچه‌هامان با ایرباس به مدرسه می‌روند!
• بستن قرارداد 18 میلیارد و 400 میلیون دلاری با ایتالیا؛ مدیونید اگر فکر کنید فقط برای عبور از  خودمان هست، ایتالیا را هم از رکود رد می‌کنیم!
• حل مسائل منطقه بویژه  باهدیه دادن پارافین‌های باقی مانده از  های روشن شده کنار سفارت فرانسه. تعجب نکنید؛ این شمع ها در مقابل  مثل بمب اتم کار می‌کنند!
• رفع آلودگی هوای شهرهای بزرگ؛ طی قراردادهای فوق، دودهایمان را صادر می کنیم. در توانمندی خانم ابتکار شک نکنید!
• رفع  اروپا؛ نمی‌بینید اروپایی‌ها سر و دست می‌شکنند برای دیدن مرد تدبیر و امید و التماس جهت آموختن تمدن سرِ کلاس ایشان؟!
• رشد 8درصدی ایران در اقتصاد؛ چندماه بعد: ما همه  هستیم! فقط خواهشا بعد پولدارشدن همه  تاسیس نکنید، تنوع و خلاقیت را رعایت کنید!
• رشد 100 درصدی  ظریف و امید به زندگی در میان ایرانیان !
• احراز صلاحیت سیدحسن خمینی در دور بعدی انتخابات خبرگان و مهدی(حتی با دل و روده عمل شده!) و فائزه هاشمی در دور بعدی انتخابات مجلس!
• اعطای کرسی استادی به  در دانشگاه هاروارد شعبه اوشان فشم! 
• جایگزینی «مرگ بر آمریکا» با «آمریکا آمریکا بوس به برجام تو»
•گشوده شدن فصلی جدید در مناسبات ایران و جهان (این جدیده، تکراری نیست!)


پ ن: کلا سفر خوبی ست 
به آقای روحانی و هیئت همراه خوش بگذرد
عکس یادگاری با برج ایفل و برج کج پیزا فراموش نشود.. هرچه باشد پای افتخارات ملی درمیان است

پ ن2: این عکس کار عکاس شیطان  است!

        

همافزایی داخلی و خارجی برای انزوای انقلابی‌گری

بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها تعجب نکنید اگر بین برخی مسئولین و برخی رسانه‌های برانداز هماهنگی کلامی می‌بینید!

1-یکی از تکنیک‌هایی که در ایام انتخابات، سایت‌ها و مطبوعات با آن مواجه می‌شوند دوقطبی‌سازی است. در این تکنیک به مخاطبان القا می‌شود که جامعه در یک موضوع خاص، نسبت به یک فرد خاص، یا حتی نسبت به یک جریان خاص، دو طیف یا حتی چند طیف کاملا مخالف دارد. 

از یک سو قطبی شدن فضای  می‌تواند فرصتی برای نظام اسلامی باشد که یک رقابت سالم و سودمند را رقم بزند و مشارکت حداکثری را موجب شود و از سوی دیگر می‌تواند با عدم مدیریت صحیح و استفاده از روش‌های ناصواب برای تخریب رقبای خود به یک تهدید تبدیل شده و موجب تفرقه و چنددستگی اجتماع گردد. 
آنها که حیات و بقای سیاسی خود را در گرو  جامعه می‌بینند( چه  ، چه  و چه  ) بر مبنای اخلاق رقابتیِ صحیح عمل نکرده و منافع حزبی یا شخصی را جایگزین منافع ملی می‌کنند و ممکن است کشور را تا مرز سقوط نیز پیش ببرند؛ همان اتفاقی که پس از انتخابات 88 افتاد و کام ملت را پس از یک حضور باشکوه تلخ کرد. 


2- در تمام 37 سال گذشته انتخابات ایران اسلامی مورد توجه و برنامه‌ریزی از سوی دشمنان انقلاب بوده که تاکنون به واسطه هوشیاری رهبر و مردم، طمع ورزی آنان به جایی نرسیده است. با این حال دشمن هربار از تجربه‌های گذشته استفاده می‌کند برای برنامه ریزی دقیق‌تر جهت ایجاد  در انتخابات. 

از جمله شاخص‌های مهم دشمن برای تحت‌الشعاع قرار دادن انتخابات بسیار مهم و سرنوشت ساز 94، تلاش برای "قطبی‌سازی" جامعه به نفع جریان نزدیک و متمایل به غرب است که خط  امام و  انقلاب را دنبال می‌کند. این جریان همسو با رسانه‌های غرب از روشهای ناجوانمردانه  به نیروهای مومن و انقلابی و  استفاده می‌کند . 

ایجاد قطب موهوم و موسوم به تندرو،  و  در مقابل قطب اعتدال‌گرا یا اصلاح طلب از سیاست‌های اجرا شده است که می‌بینیم طی دو سال اخیر باوجود نهی مکرر رهبر انقلاب، مرتبا از این کلمات، چه در داخل کشور و چه در دیپلماسی خارجی استفاده شده تا واژگان  و  و مصادیق آنها در اذهان عمومی تثبیت شود. نقد مذاکرات و برجام، حمله یه سفارت عربستان، تایید و رد صلاحیت‌های داوطلبان انتخابات و حتی برهم زدن محفل یک بازیگر مانند معتمد آریا و امثالهم توانسته دستاویز تجدیدنظرطلبان برای ایجاد دوقطبی در کشور شود. 

در این مبان هدفگذاری خاص‌تری نیز به چشم می‌خورد که گرچه از بعد رحلت امام خمینی، شواهد بسیاری از آن دیده شده و در حوادث 88 بروز بیشتری یافت اما اکنون با بسیج افراد قدرتمندی که از بین انقلابیون تغییریافته یارگیری شده‌اند عینیت مضاعفی یافته است: حمله به شخص مقام معظم رهبری به عنوان پرچمدار انقلابی‌گری که نتیجه انتخابات در پیشبرد این هدف بسیار موثر است. 


3- متاسفانه می‌بینیم سخنان و برخوردهای بعضی از دستگاههای رسمی و مسئول و بعضی از شخصیت‌های سیاسی کشور و به تبع آن طیفی از روزنامه‌ها و احزاب سیاسی چه هنگام تهاجم به نیروهای انقلابی و چه تقدیس چهره‌های شاخص اعتدال و اصلاح طلب، با استقبال و همراهی رسانه‌های مختلف جبهه مقابل نظام مواجه شده و این همافزایی‌ها نشانه قابل توجهی از  دشمنان خارجی در میان مسئولان است. 

به عنوان مثال بی بی سی به عنوان یکی از پیشگامان خباثت رسانه‌ای، حتی با استفاده از جذب جاسوس، خدمت زیادی به پیشبرد اهداف این جریان و اطلاع رسانی انحرافی کرده است. از جمله گزارشی که بطور ویژه پس از اظهار نظر چند مقام امنیتی کشور، درباره دستگیری یک روحانی به خاطر حمله به  منتشر کرده است. 

فردی به نام کردمیهن با سابقه فعالیتهای فرهنگی و هیئتی و حضور در سوریه که متهم به دست داشتن در واقعه سفارت عربستان است. این شبکه خبری با پررنگ کردن جملات خاص این فرد در مورد «غیرت انقلابی» و «فهم سخنان رهبری» و همچنین چینش استادانه اطلاعات مربوط به کردمیهن از ملاقات با رهبری گرفته تا حضور در بین مدافعان حرم و ارتباط با شهید همدانی و درنهایت اینکه وی دانشجوی اخراجی بوده که طلبه شده! تلاش کرده اتهامی را که هنوز اطلاعات کاملی از آن در دست نیست و تمام زوایای حمله به سفارت از سوی قوه قضاییه مشخص و اعلام نشده، دستاویز هجمه به مردم مومن و انقلابی کند.(1)

جزییات این متن جالب است اما نتیجه نهایی و مهم آن در کنار دیگر اخبار منتشره توسط جبهه مقابل نظام، سیبل قرار دادن انقلابی‌گری و حملات متعدد به آن است که هرچه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم این حملات سنگین‌تر خواهد شد. در ماجرای مربوط به فاطمه معتمد آریا و دروغ توهین به این بازیگر کشف حجاب کرده نیز می‌بینیم وزیر ارشاد در تکمیل فضاسازی رسانه های اعتدال و اصلاحات، از مردم معترض به حضور این فرد، به عنوان خودسرهای پرنفوذ یاد می‌کند و این برخورد در شبکه های ماهواره‌ای پوشش داده می‌شود.

........

منزوی کردن و کنارزدن نیروهای انقلابی از نهادهای حاکمیتی کشور هدف مشترک بخشی از نیروهای  و  و دشمنان خارجی شده است؛ پس به جای ایجاد فضای رقابتی برای تحقق آرمان‌های انقلاب، همراستا با یکدیگر، از آرمان‌ها و حامیان و پیروان آنها هیولایی دروغین و ظالم با صفات افراطی، خودسر و تندرو که جایگاهی در جهان صاحب  ندارد می‌سازند و همراه با افزایش تهدیدات خارجی و تحریم‌ها به بهانه‌های گوناگون و اغتشاش در بازارهای اقتصادی داخلی و خارجی برعلیه ایران، تلاش می‌کنند غیرت ملی و اقتدار را با ترس و وحشت و خودکم بینی جایگزین کرده و مخالفت اکثریت با طیف مورد نظر را به جامعه القا کرده و به این ترتیب مردم را به سمت و سوی خودخواسته‌شان سوق دهند و این حملات، حین و بعد از انتخابات، بیشتر از قبل، به سمت نهادهای انقلابی همچون شورای نگهبان، سپاه و بویژه شخص رهبری نشانه خواهد رفت. 

(1)www.bbc.com/persian/ 

      

http://www.afsaran.ir/link/1199427

حیات زیر یخ های قطبی! (قسمت ششم)

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر به این نکته توجه کنیم که کانون فتنه 88 در پایتخت بوده است و این شهر دربرگیرنده تمامی اقوام و طوایف ایران می باشد ، بزرگ ترین درسی که به دشمن خواهد داد این مهم می باشد که اختلافات مذهبی به رغم منتوع بودن سلایق سیاسی هیچ تاثیر مطلوبی برای دشمن نخواهد داشت ؛

لذا دشمن نیاز دارد این بار به جای یک  و آن هم تنها در گستره ای واحد ، لشگری از  های کاملا فرمان بردار خود را و آن هم در گستره ای با مقیاس کل کشور ، روانه میدان کارزار نماید.

اگر ریشه عقاید مذهبی باعث عقیم و ابتر شدن آن فتنه بوده است ، چه مولفه ای بهتر از ایجاد اختلاف  ای  ای و  ای! آن هم با تاکید و برجسته نمودن اسلام ، انقلاب و ارزش های آن! و انتخاب چه گزینه ای مناسب تر برای محقق نمودن این سیاست می تواند وجود داشته باشد جز  .


اما چگونه!؟
اگه قبول داشته باشیم که  اصلی ما جبهه استکبار و به سرکردگی  هست در آن صورت باید به نکته مهم دیگری هم توجه کنیم (!) و اون چیزی نیست الا آنکه دشمن ما دشمن کم عقل و نسنجیده ای نبوده و نیست!

"#لقمه_های_روز_مبادا" که در قسمت پیشین این نوشتاربه آن اشاره شده است (پ.ن1) بزرگترین  در انتخابات پیش رو خواهند بود و در  ماندن آن ها بزرگ ترین  و بزرگترین و اصلی ترین  کسانی است که توانسته اند در  به بعضی از صندلی های قوه اجرایی دست یابند! اما آن ها که هستند و هدف و نقش آنها در  این  چیست!؟


"لقمه های روز مبادا" در واقع افرادی هستند که تحت نظر جریان فراماسونری اسلامی (!) و با  همان  و به منظور خاصی تربیت شده اند.
این افراد  باید فاقد هرگونه سابقه حزبی و سیاسی منفی باشند. این افراد به نحوی آموزش دیده اند که در موقع لزوم بتوانند  اسلام باشند که هیچ؛ بلکه بتوانند هوشمندانه  خود به قدرت های سلطه گر و جناح هایی که امکان وابسته بودن آن نزد ملت محتمل باشد را هم  نمایند.

این افراد باید قادر باشند که در غالب  از ایدئولوژی و  و با تاکید و تکیه بر تمام ارزش های این نظام مقدس و نفی سیاست های استکبار و با انتقاد از همه رفتار های منفعلانه و حقارت بار جناح های وابسته به آن را در زیر شعار های آتشین اسلام خواهی و تمسک جستن به تعابیر شاخص و برجسته “رهبری” از جمله واژه  و … از یک طرف داعیه دار گفتمان انقلاب اسلامی باشند و از طرف دیگر با تکیه بر ضرورت بهره گیری از ابزار تکنولوژیک ، تلاش های ضدعقیدتی و ارزشی خود را بی ارتباط به استعمارگران و “خواسته و گمشده خود قومیتی” که نسبت به آن ماموریت می یابند  و جانمایی کنند!


اما چرا؟ و چه جریانی به آن ها در این مسیر کمک خوهد نمود!؟
با توجه به نقشه استکبار جهانی که در آن این بار به جای  ، قرار است  را مورد  قرار دهد! و به عبارتی  "ملت بودن" را از ملت بگیرد، لازمه آن  است!


برای این منظور این افراد (لقمه های روز مبادا) موظفند در وهله اول با استفاده از روش فوق الذکر و با بالا بردن  و  هر  و  و با دادن  های  در جهتی که نزد  ضرورت نیاز به پیشرفت و آبادانی هرچه بیشتر آن “استان” و آن  معنی پیدا کند؛

اولا توجهات عوام را از اصل اغراض خود منحرف و ثانیا با ایجاد مقبولیت و محبوبیت امکان راه یابی خود را به مجلس جهت اجرایی کردن منویات و اوامر  فراهم نمایند.


در وهله دوم نیز و در صورت راه یابی به  های مورد نظر با استفاده از روش هایی نظیر  کردن برخی اسناد طبقه بندی شده که طبیعتا مسببان آن در زمره  همین  می باشند ، از قبیل بعضی از جا به جایی ها در ردیف های اعتباری اختصاصی استان ها و یا اختصاص بودجه های خاص به بعضی از استان ها و مناطق کشور و … هر یک مجزا و در مواردی توأماً  را  و مقصر مشکلات و گرفتاری های معرفی می نمایند و در یک پروسه چرخشی و هماهنگ نسبت به آن چه که چه چیز و در کجا باید گفته شود و با استفاده از اضافه شدن پوشش رسانه ای خارجی و ایجاد یک فضای روانی و احساسی کاملا غیر قابل کنترل ، به ناگاه نقاب از چهره برداشته و داعیه دار   خواهند شد!

قطعا در این مرحله الباقی ظرفیت های باقی مانده از فتنه گذشته نیز پای کار خواهند آمد. (شاخه های استانی اصلاح طلبان جوان) به یک منظور و گروهک همیشه حاضر در  ها (سازمان مجاهدین خلق) به منظوری دیگر آن چه در عمل ساری و جاری خواهد شد یک  تمام   و البته در اشکال غیر تاریخی آن خواهد بود و در اثر همین عدم شناخت جامعه از ابعاد و قالب و پیکره چنین جنگی، سرطان وار تمامی قومیت ها را در بر خواهد گرفت (!) و خروجی نهایی آن نیز وضعیت وحشتناک کشوری نظیر سوریه خواهد بود و آن هم در مقیاس چند ده برابری و آماده  از گروهک های  و  آن که به همین منظور همچنان در منطقه حضور دارند!

در این  مهره های  دشمن مانند تفکرات  ، تنها موظفند با حضور جنجالی و پر سر و صدا و ایجاد  از یک طرف و  های در حال  مانند  با  و سپس خالی کردن عرصه به نفع  و گرفتن  از خود گذشتگی، زمینه های  حضور این تفکر آخر را فراهم نمایند

و جریان  که توانسته در گام اول فتنه جدید بر برخی از صندلی های اجرایی تسلط پیدا کند نیز موظف است با  و با استفاده حداکثری از ظرفیت های  خود و با برجسته کردن حاشیه های اشاره شده و حتی  رو به روی  (!) در این مقطع به ایجاد "شکل گیری تفکر دوقطبی بودن انتخابات میان اصول گرایان و معتدلین (!)" کمک نموده تا  همچنان در استتار باقی بماند!


اما راهکار عبور ایمن از این فتنه بزرگ و دو مرحله ای :

«ایجاد و شکل گیری گفتمان وحدت بر پایه عاشورا»

جایگاه امامت در اسلام ناب محمدی (ص) در همه ابعاد و زوایای مختلف، یکسان و مطلق است. به عبارتی رفتار و گفتار و کردار و … امام معصوم (ع) در جایگاه حکم امام قرار دارد و به همه رفتارها و گفتارها و کردارها و … دارد و در یک کلام باید گفت :  ،  .

با توجه به سخن الهام بخش امام حسین (ع) که فرموده اند: "لو لم یستقم دین جدی الا بقتلی فیا سیوف خذینی ؛ اگر  (اسلام ناب محمدی) جز به کشته شدن من  نمی ماند پس ای شمشیرها مرا  ."


و با تعریف بالا یاید بگم : دقت کردن در این که  سالار شهیدان نه فقط به  استوار و مستقیم ماندن دین به درگاه الهی تقدیم شده؛ بلکه  ممکن برای  نیز هست . اساسا توسل و تمسک به هر راهکاری که برخواسته از مکتب عاشورا و  نباشد را در این زمینه باید غیر عقلانی و استدلالش را از ریشه باطل بدانیم و اگر جز این باشد باید از  های خودمون  کنیم و دست برداریم!


نتیجه :  و عملی در این عرصه توسل به مکتب امام حسین (ع) و قیام عاشورا و واقعه کربلا است که ان شاء الله در ادامه به ارائه نظریه و چرایی آن خواهم پرداخت و در اینجا فقط به صورت خلاصه عرض می کنم که به گمان بنده "#گفتمان_وحدت_بر_پایه_عاشورا" تنها راهکار عبور ما از فتنه  است که هم اکنون با آن دست به یقه هستیم.


ادامه دارد …

به قلم afsarkod1

پ . ن 1 : www.afsaran.ir/link/ 

منبع : zaer-behesht.ir/subj 
http://www.afsaran.ir/link/1195082