۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همشهری دو» ثبت شده است

فصل امتحانات و پایه های لرزان تقلب

با آغاز فصل امتحانات کم‌کم حال و هوای اکثر منازل تغییر می‌کند.

خانه‌ها که هیچ، حتی حضور در اجتماعات حقیقی و مجازی هم کم‌رنگ‌تر می‌شود و همانگونه که مخاطب رسانه‌ها کمتر می شود صدای تلویزیون‌ها نیز برای رعایت حال دانش آموزان و دانشجویان روبه کاستی می‌رود.

 

اما تعریف‌مان از امتحان چیست؟ اصلا چرا امتحان؟ امتحان یعنی مشتی که نمونه خروار است؛ یعنی تعدادی سوال که به نمایندگی از یک دوره تعلیم و تدریس در مقابل دانش‌آموز و دانشجو قرار می‌گیرد تا سطح علمی‌اش سنجیده شود.

اما متاسفانه طمع به کسب نمره بالاتر، گاهی موجب خروج محصل از راه صحیح علم آموزی و ورود به ورطه «تقلب» می شود. تقلب از ریشه «قلب» می‌آید که به‌معنای دگرگونی است؛ در واقع تقلب یعنی واقعیت را به‌گونه‌ای دیگر جلوه‌دادن! بدین معنا که واقعیت این است که بخش اندکی از مطالب یک دوره آموزشی را فراگرفته اما آنچه در ارزیابی‌اش دیده می‌شود بیش از حد واقعی اوست!

 

این یعنی از یک جهت دروغ علمی؛ چرا که متقلب نسبت به میزان دانایی خود دروغ می‌گوید و نادانسته را دانسته جلوه می‌دهد. از جهت دیگر متقلب مرتکب عدم رعایت حق‌الناس هم شده است؛ چرا که از نظر رتبه، جایگاهی را از آن خود کرده که حق شخصی دیگر بوده.

با این وصف چه بسا افرادی که صندلی دانشگاه یا اداره و سازمانی که در آن مشغول هستندرا غصب کرده‌اند. نکته بسیار قابل‌تامل این است که بسیاری از مراجع تقلید تصریح کرده‌اند اگر شخصی به‌واسطه تقلب به مدرکی نایل شود و از طریق آن مدرک شغلی اختیار کند، حقوقی که دریافت می کند نامشروع و حرام است!

شاید بر اساس قاعده تخم‌مرغ دزد، شتر دزد می‌شود، بتوان گفت آن تعداد قلیل از افراد که از طریق تقلب، پله‌های تحصیل علم را طی می‌کنند، در مسیر کسب قدرت و ثروت، هیچ راه نامشروع دیگری را بر روی خود بسته نخواهند دید؛

از اختلاس و ارتشاء گرفته تا رانت‌خواری و پولشویی.از امروز آینده را تغییر دهیم، برای فردایی که شاید خودمان و یا فرزندانمان در این گرداب اسیر شده باشیم.

 

حجت‌الاسلام مجتبی علی‌نژاد (همشهری دو)

منّت بی منّت

✅ گاهی اوقات در زندگی، بعضی خانم‌ها از خودشان درآمد دارند و یا آنکه ارثی دارند و در هرصورت به جهت مالی وضع زن از وضع مرد بهتر است. اینجا زن باید خیلی مراقب باشد که خدای ناکرده به‌خاطر ثروت و حقوق و پشتوانه مالی خود بر سر مردش منتی نگذارد. همچنین گاهی این منت‌گذاری‌ها به‌خاطر مدرک دانشگاهی است.

 

این یک نماز دیگر است

✅ سیدضیاء عادت داشت هر جای جدیدی که می‌رفت و قرار بود مدتی بماند، اول آنجا 2 رکعت نماز می‌خواند. من هم یاد گرفته بودم. اسماعیل سجاده را پهن کرد و چون وقت نمازظهر نبود، گفت: سیدآقا اذان هنوز اذان نشده‌ها. گفتم: می­دانم اسماعیل جان. این یک نماز دیگر است.

من روضه‌خوان ورشکسته هستم!

 

💠 من خودم به درد آخوندی نمی‌خوردم. یک عده هم غصه من را می‌خوردند و می‌گفتند: «قرائتی تو در اخلاق که گیر داری، صدا هم که نداری، نمی‌توانی روضه هم بخوانی، پس به چه درد آخوندی می‌خوری؟» حتی در یک روستا مرا بیرون کردند و گفتند: «تو نمی‌توانی روضه بخوانی. یعنی نامه نوشتند به امام جمعه کاشان، آیت‌الله یثربی که ما این شیخ را نمی‌خواهیم.» روضه می‌خواندم و مردم می‌خندیدند!

صادق باشیم . . .

✅ از کودکی اینگونه به ما تذکر داده‌اند و ما هم به فرزندانمان که «دروغگو دشمن خداست و جای انسان دروغگو در آتش جهنم است». حتماً این روایت را نیز شنیده‌ایم که اگر تمام بدی‌ها در خانه‌ای قرار داشته باشد، کلید آن خانه دروغ است.

اما با وجود این، برای برخی از ما انگار قبح این عمل زشت ریخته است، به‌نحوی که شاید برای امور پیش پاافتاده‌ای که اصلاً منفعتی برایمان ندارد هم به راحتی دروغ می‌گوییم. درحالی‌که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «از حقیقت ایمان آن است که بنده خدا، راستگویی را شیوه خود سازد تا آنجا که از دروغ، حتی در شرایطی که برای او سود فراوان دارد هم نفرت داشته باشد».

 

مرهم رمضان روی زخم‌های همسران

  

✅ قهر و دلخوری بین همسران زندگی را سخت و انجام روابط لذتبخش مثل محبت کردن و رابطه جنسی و... را با مشکل روبه‌رو می‌کند. این روزها همه افراد از برکات ماه مبارک رمضان استفاده می‌کنند، حیف است از فرصت این ماه برای بالابردن کیفیت روابط همسرانه غافل شوید. به کمک این‌ماه قدرت گذشت و فداکاری را در خود تقویت کنید تا فرصتی برای ترمیم روابط زناشویی‌تان باشد؛ در ادامه مطلب همراه دانشجو ایران باشید 

 

زمان افطار توپ درمی‌کردند

 

👈«مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده»

 

 

💠 مرور دوران کودکی حس‌وحال خاص‌تری دارد تا خاطرات بزرگسالی. دوران کودکی من در همدان گذشت. در نزدیکی خانه ما تپه کوچکی بود به نام «مصلی». نمی‌دانم قبل از آن کسی آنجا نماز می‌خوانده که این اسم را داشت یا نه، اما در ماه رمضان یک توپ آنجا می‌گذاشتند که گلوله‌های آن فقط صدا ایجاد می‌کرد. از تفریحات آن دوران ما این بود که برویم آنجا و دور توپ جمع شویم.